یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گزارش به بیژن - ک. معمار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : unknown

عنوان : مقاله خواندنی اکبر گنجی-مُحسن کُردی
اکبر گنجی دست به انتشار یک سری مقالات خواندنی در رادیو زمانه زده است و پته مجاهدین و چریکهای فدایی را حسابی روی آب ریخته است. هدف او تاکید بر عدم خشونت در مقابل جمهوری اسلامی است. اما مشکل این است که دست یازیدن به خشونت در این برهه نه قابل برنامه ریزی سازمانی است و نه قابل جلوگیری. یعنی دیگر نمیتوان جوان شیدایی دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی را یافت که حاضر باشد کپسول سیانور را شب روز زیر زبان نگاه دارد و در شهر به جنگ چریکی بپردازد. و نیز اگر روزی در اثر یک هیجان گروهی عده ای با حمله به مراکز پلیس و ارتش اسلحه بدست بیاورند کسی نمیتواند جلوی سیل را بگیرد.
اما اکبر گنجی بررسی جالبی نیز پیرامون عملکردهای چریکهای فدایی خلق و نیز مجاهدین خلق دارد و آنچه را که ما سالهاست گوشزد میکنیم با سند و مدرک انکار ناپذیری نشان میدهد. اکبر گنجی این مهم را که هرکدام از این دو گروه و یا حزب توده و بقیه چپ و مذهبی ایرانی اگر دستشان به قدرت میرسید روی هرچه آخوند است سفید میکردند را بخوبی نشان میدهد. جوانان حدودا ۲۴ تا ۲۷ ساله که میخواهند برای ملتی از پیر و جوان رژیم سیاسی تعیین کنند چگونه دست به اعدام همگنان خود میزنند. و اگر چه بسیاری از آنها هستند که امروز خدا را شکر میکنند که به قدرت نرسیدند اگر نه امروز سر شرمگین شان تا زمین باید میرسید اما هستند متعصبینی که همین پافشاری بر افکار دایناسوری سابق شان نشان از دایناسور بودن امروز شان دارد.
او در جایی به گفته های «تهرانی» شکنجه گر ساواک اشاره دارد. این که ساواک بطور سرخود و بدون آگاهی مقامات بالا دست به کشتار چند نفر از مخالفین روی تپه های زندان اوین زده است و استدلالی که در توجیه این عمل می آورد. به هنگام به مسلسل بستن به آنها میگویند که شما در گروه خود ما را به اعدام محکوم میکنید و ما نیز سرخود (یعنی بدون دخالت دادن دادگاه و بر خلاف قانون) شما را محاکمه و به اعدام محکوم کرده ایم. شاید اگر با انسان عصر حجر سروکار داشتیم عمل ثابتی و گروهش قابل درک بود اما در قرن بیستم، چنین توجیهی قابل پذیرش نیست. ساواک نماینده قدرت برتر و نماینده قانون بود و نباید بی قانونی میکرد. آیا رئیس ساواک و شاه از این واقعه اطلاع داشتند؟ من معتقدم که نداشتند. اما پس از آگاهی هم علاقه ای به پیگیری موضوع نداشتند. به عبارت دیگر، اگر واقعا و قلبا مخالف چنین حرکاتی بودند ساواک هرگز جرات چنین جنایتی را نداشت. خواستم این را بگویم که تصور نکنید که فقط عیب دیگران را می بینم. به همین روال نیز غیر ممکن است که خامنه ای خبری از کار «گروههای خودسر» و آنچه که در زندانهای جمهوری اسلامی و کهریزکها میگذرد بی اطلاع باشد. کاملا اطلاع دارد ولی وقاحت او اندازه ندارد. هنگامی که پته وزارت اطلاعات در قتلهای زنجیره ای روی آب افتاد با وقاحت در نماز جمعه گفت که من باور ندارم که این کار را وزارت اطلاعات کرده باشد و کار آمریکا و اسرائیل است و از آن گذشت.
مقاله خواندنی اکبر گنجی را بخوانیم و اگر طالب بودید به رادیو زمانه مراجعه کنید بازهم آنجا بخشهای دیگری از این مقاله شیرین و پر مغز را میتوانید مطالعه کنید.
۲۴۴۱۶ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : unknown

عنوان : کتاب خاطرات خانواده سلطنت در ایران جعلی است
خاطرات جعلی چنان اشفته بازاری درست کرده اند که صدای شهبازی تاریخ ساز تواب-توده ای را نیز ذر اورده اند



دکتر عبدالله شـهـبـازی ، نویسـنـده بـرجستـه تاریخ معاصر ایـران در سایت خود از جعلی بودن کتبی که اخیراً به نام اعضای خانواده منفور سلطنتی در ایران منتشر می شود خبر داد و نوشت : مـدتـی اسـت کــه فــردی مـعـیـن بـا اهــداف سودجویانه به جعل کـتـب خـاطـرات به نام بـرخی چهره های سرشناس دوران پهلوی دست می زند و هیچ کس متعـرض او نمی شـود .او ابتدا به جعـل خاطرات فریده دیبـا پـرداخت و کتابی فـراهم آورد به نام دخترم فرح که با اقبال و فروش فراوان مواجه شد .وی سپس خاطراتی به نام تاج الملوک پهلوی (مادر محمدرضا شاه پهلوی )به بازار عرضه کرد و اخیراً، شنیدم گویا خاطـراتی به نام اردشیر زاهدی منتشر کـرده است .من از همان آغـاز در محافـل مختلف این جعـل را متذکر می شدم و مخاطـرات آن را برمی شمـردم .در برخی مـوارد کارم به بحـث کشیده می شد .مثلا، حتی مادر من حاضر نبـود بپذیرد، خاطرات فریده دیبا، جعلی است . شهبازی افزوده است :متأسفانه وزارت ارشاد در این زمینه سکوت کرده و معلوم نیست به چه دلیل مجوز نشر کتابی را صادر می کند که به نام نویسنده یا مترجمی مجهول الهویه به چاپ می رسد .آیا به راستی ، مـتـولیان نشر کـتـاب در وزارت ارشـاد از جعلی بودن این نوع کتب مطلع نیستند؟ نمی دانم .

بهرحال ، به نظر من ، این جعلیات هر چند با هدف سودجویی فردی صورت می گیرد، ولی دامنه مخاطرات و پیامدهـای منفی آن همه گیر اسـت و اعتبار نشـر کـتـب تـاریـخـی در ایـران را مخـدوش می کند .دقیقا به همین دلـیـل بـود که فرح پهلـوی اخیراً (جمعه۲۹ اسفند )۱۳۸۲ در پاسخ به پرسش آقای احمد بهـارلو، مسئول بخش فـارسی صدای آمریکا، نـه تـنـهـا اصالـت خـاطـرات منتـسـب بـه مـادرش ، فریـده دیـبـا را رد کـرد بلـکـه افـزود :بـه کتاب های منتشر شـده در ایـران نمی توان اعتمـاد کرد . او از جمله به خاطرات منسوب به تاج الملوک پهلوی اشـاره کرد که از سال ها پیش از انقلاب بـه بیماری آلزایمر مبتلا بود . فرح پهـلـوی به نحـوی سخن گفت که گـویـا انتشار این جعلیات نوعی سیاست سازمان یافته از سوی دولت ایران است .
۲۴۴۰٨ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : Ramin

عنوان : چرا به سوالات "یک جوان ایرانی" پاسخ نمیدهید؟
آقای "یک جوان ایرانی دیگر" این کتاب خاطرات تاج الملوک مورد تایید اطرافیانش نیست. این مسئله عنوان شد که بسیاری از این مطالب با دخل و تصرف انجام گرفته و او این حرفها را نزده. وقتی خود طرف در قید حیات نیست که بتواند صحت و سقم این مطالب را بیان دارد و خانواده او نیز مثل دخترش شمس (که ادعا میکنند این اسناد پیش اوست) صحت این مطالب را رد میکنند، حال چگونه میشود به صحت آنها اطمینان پیدا کرد؟ بیوگرافی نوشتن دارای قوائدی است که متاسفانه دوستان تدوین کنند این کتاب آن را رعایت نکرده اند. جناب پرسشگر از شما استدعا دارم در این بحث بمانید. بسیار از نوشته های شما استفاده کردم. در ضمن دوستان محبتی کنند و پاسخ جوان ایرانی را بدهند. این سوالات مهم است:
کدام نظام کمونیستی در دنیا برای شهروندانش رفاه و آزادی به وجود آورده که آقای جزنی و دوستانش میخواستند نمونه آنرا در ایران بوجود آورند؟
شما چه دلیلی در دست دارید که ثابت کند این کمونیست (منظور بیژن جزنی) چیزی سوای لنین و کاسترو و استالین و مائو و غیره بوده؟
شعر گفتن و قربان صدقه رفتن که نشد کار. یک دلیل منطقی و به دور از احساسات بیان دارید.
۲۴۴۰۰ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : یک جوان دیگر ایرانی

عنوان : حقوق شهروندی بدون شیخ و شاه ممکن است
پرسشگر :آنچه برای من از هر چیزی ارزشمندتر است بدست آوردن حقوق شهروندی همه ایرانیان و حفظ منافع ملی کشورمان است.

من هم با این نظر موافقم اما کسانی که برای احیای سلطنت تلاش میکنند از این هدف بسیار دور میشوند.خاطرات تاج الملوک مرا بشدت تکان داد
۲۴٣۹٨ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : من با جوان ایرانی، نیاز، ۵۰ ساله، زیر ۵۰ ساله موافقم و هیچ وجه اشتراکی با سروش عبدی و همفکرانش ندارم.
این آخرین نظر من در مورد این مقاله است بنابراین برای رفع هر نوع سوء تفاهم مایلم در اینجا به ثبت برسانم که من با مانند کثیری از هم نسلان خود با جوان ایرانی، نیاز، ۵۰ ساله، زیر ۵۰ ساله موافقم و هیچ وجه اشتراکی با سروش عبدی و همفکرانش ندارم. از کینه ورزی، انتقامجویی، سوء استفاده از احساسات، تحریف تاریخ، ایجاد نفاق میان ایرانیان، تعصب، خرد گریزی، مسئولیت ناپذیری، خدعه، ضد و نقیض گویی، طفره رفتن از جوابگویی، فرد پرستی، شهید پروری و شهید پرستی بشدت منزجرم. آنچه برای من از هر چیزی ارزشمندتر است بدست آوردن حقوق شهروندی همه ایرانیان و حفظ منافع ملی کشورمان است.

من با جوان ایرانی، نیاز، ۵۰ ساله، زیر ۵۰ ساله موافقم و هیچ وجه اشتراکی با سروش عبدی و همفکرانش ندارم.
۲۴٣۹۶ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سرنگونی حکومت اسلامی و برقراری دمکراسی در ایران هدف است

عنوان : ایا تیمسار فرسیو یک پاسبان و یا ژاندارم بدبخت بود?
حکم اعدام۱۳ رزمنده فدائی خلق توسط تیمسار فرسیو دادستان وقت و رئیس دادرسی ارتش شاه امضاء شده و به اجرا در آمد. از نگاه تمامی زحمتکشان وتوده های مردم وهمچنین بازماندگان سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، کلیت این محاکمه فرمایشی ودر آخرحکم صادره اعدام این ۱۳ رفیق فدائی، سراسر غیرقانونی و ضدخلقی بود. تیمسار فرسیودادستان دادگاه نظامی که تلاشی مصرانه در به محکوم شناختن این ۱۳ رفیق داشت، از جنایتکاران سرسپرده رژیم بود که سالها دست در کشتار انقلابیون داشته ومی بایست پاسخگوی این بی عدالتی شده و خود نیزتوسط مردم محاکمه شود و به سزای عمل ننگین خود برسد.

ولی آیا توازن قوای سیاسی در ایران در آن زمان یکسان بود وحداقل آزادیهای سیاسی واجتماعی برای مردم وجود داشت که آنها بتوانند از حکومت شاه بخواهند که فرسیو را به دادگاه انقلابی بکشاند؟
ان موقع ان چند پاسبان و ژاندارم بدبخت انروز مثل پاسداران امروز حکومت اسلامی بودند که اگر در روزهای اعتراض مردم دست جوانان ایرانی میافتادند تکه بزرگشان گوششان بود.
در خاطرات علم جلد ششم چنین میخوانیم :

شنبه ۶/۶/۱۳۵۵

صبح شرفیاب شدم . متاسفانه شاهنشاه را سر حال نیافتم تا خواستم سوال کنم برای چه ، فرمودند صبح امروز تروریستها سه نفر مستشاران آمریکایی ما را کشتند . الان چند کار باید انجام بدهی یکی این که فوری به سفارت آمریکا تلفن کن و تا ثر ما را به سفیر امریکا و توسط او به خانواده مقتولین اطلاع بده ، دیگر این که به ارتش بگو حد اکثر حقوقی که ممکن است به این مقتولین تعلق بگیرد، بدهند چهارم این که قسمت امور اجتماعی دربار شاهنشاهی همان طور که از شهدای ایرانی تجلیل میکند ، به خانه آنها برود و به هریک جداگانه تسلیت بگوید . ولی از همه مهمتر این که سفیر آمریکا را بخواه و به او بگو ما فکر میکنیم این ترور به تحریک کمونیست ها باشد و می خواهند از سوال احمقانه کمیته سنا ی امریکا سوء استفاده بکنند . به این معنی که وقتی آنها بگویند ممکن است آمریکایی های مقیم ایران یک روزی گروگان بشوند ، اینها میخواهند این مطلب را با ترور بازی و استعمال اسلحه در ذهن مردم آمریکا به کرسی بنشانند و آن وقت که افکار عمومی بالا گرفت ، خواه نا خواه کنگره ازمعامله با ما خود داری کند . ما خیال میکنیم بعضی روزنامه ها و روزنامه نویسها ی شما تحت تاثیر کمونیستها باشند . به علاوه شما چرا هیچ اطلاعی از فعالیتهای دانشجویان منحرف ما در آمریکا نمیدهید و یا چرا اطلاعاتی اگر از این جریانات در ایران دارید به ما نمی دهید ؟ فرمودند این مطلب را قبلا با نصیری رئیس ساواک چک بکن .

من که مرخص شدم از نصیری پرسیدم و او گفت ما تبادل اطلاعات با آمریکاییها داریم ولی در این مورد و در خصوص دانشجویان ایرانی در آمریکا اخیرا به ما چیزی نداده اند اما مطلب قابل توجه این که سازمان اطلاعاتی اسرائیل ، پس از مذاکرات کمیته خارجی سنا به ما اطلاع داده بود که منتظر چنین قضیه ای باشید و ترور چند آمریکایی در ایران صورت خواهد گرفت . من از کار آنها حظ کردم .
۲۴٣۹۵ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : جوان ایرانی

عنوان : عدم ارتباط درست بین دو نسل
بنده هنوز نمیدانم اینهمه قربان صدقه رفتن برای بیژن جزنی چیست؟ صرف مخالفت کردن با نظام گذشته که نمیتواند دلیل آزادیخواهی باشد. بیژن جزنی دست به عملیات مسلحانه بر ضد چند پاسبان و ژاندارم بدبخت زد. آیا این است نشانه آزادیخواهی؟ او همچنین یک مارکسیست بود و خواستار برقراری یک نظام کمونیستی. کدام نظام کمونیستی در دنیا برای شهروندانش رفاه و آزادی به وجود آورده که آقای جزنی و دوستانش میخواستند نمونه آنرا در ایران بوجود آورند؟ شما چه دلیلی در دست دارید که ثابت کند این کمونیست چیزی سوای لنین و کاسترو و استالین و مائو و غیره بود؟ شعر گفتن و قربان صدقه رفتن که نشد کار. یک دلیل منطقی و به دور از احساسات بیان دارید. من بعد از انقلاب به دنیا آمده ام و میبینم که نسل گذشته جز ارائه حرفهای احساساتی و بدور از منطق چیزی برای عرضه ندارد و این همان مشکلی است که باعث عدم ارتباط درست بین دو نسل دیروز و امروز شده.
۲۴٣٨۹ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : با ۱۳۶ کامنت در یک بحث نشان اززنده بودن بیژن جزنیاست

عنوان : شعری در رابطه با کشتار زندانیان سیاسی توسط رژیم ستم شاهی
نعمت آزرم



خورشید خونگرفته‍ی نُه ارغوان

خورشید روی تپه‍ی سرخ اوین دمید
در قطره قطره خون ِ گرم که دل می‌زد؛
در چشمه‌های سرخ که می‌جوشید،
از حفره‌های رهگذر ِ سربِ داغ در تن ِ رزم آوران ِ خلق،
در لحظه‍ی شهادت ِ نامنتظر
در آستان ِ آبی ِ شبگیر ِ انقلاب.
وآنگاه روی شانه‍ی مجروح کوهسار اوین
خورشید ِ خونگرفته‍ی نه ارغوان شکفت.


وقتی که از هوای ساکت ِ سلول در سحرگاهان،
با چشم و دستهای بسته برون می‌آیی
موج ِ هوای ِ پاک ِ وزان روی گونه‌های تو گاهی،
احساس ِ پَر گشودن و پرواز در هوای آبی آزادی ست.


وقتی که در فضای ِ بسته و سنگین ِ بند به ناگاهان،
درهای آهنین ِ خشن با غریو ِ خشک،
بر روی پاشنه می‌چرخند،
و پنجه می‌کشند بر اعصاب ِ خُرد ِ زندانی،
همراه گامهای رفیقی که می‌برند،
احساس ِ دوستان ز تک تکِ سلولهای بند، روانه ست.


زندانی سیاسی،
با چشمهای بسته راههای محبس و مقتل را،
تا قصر، تا کمیته و میدان چیتگر،
باری به چشم ِ روشن ِ احساس ِ خویش می‌بیند.


در آن پگاهِ شوم،
وقتی که از درون ِ بندهای اوین تا به روی تپه‌های مجاور، یاران،
با چشم و دست‌های بسته راه سپردند،
در زیر ِ گامهای رفیقان،
در زیر ِ گامهای روان سوی ِ سرنوشت،
قلبِ هزار قُمری ِ آشفته می‌تپید،
در سینه‌های دیگر همبندان.


بیژن چه گفته است در آن لحظه،
با مصطفی؟
یاران به گاه بوسه و بدرود
بی‌سرود؟
مبادا
توفان!


جلادِ سنگدل ِ مسلخ،
از شرم ِ این جنایت ِ طاقت سوز،
هنگام ِ شرح فاجعه دیدیم می‌گریست!
بی‌شرم و روی‌تر از او،
آنان که نقش ِ جاودانی ِ این پاکباز شهیدان را،
بر لوح انقلاب ِ خلقهای میهن ما، منکرند!


بر تپه سارهای سرخ اوین،
بر شانه‍ی بلندترین یال،
خورشیدِ انقلاب‌های همیشه دمان
خونبار و پرفروغ دمیده ست؛
در قامت ِ شکفته‍ی نُه ارغوان!
۲۴٣٨۶ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : با تشکر از اخبار روز

عنوان : نظر من در رابطه با بحث های این بخش
من البته در بعد از انقلاب بدنیا امدم و در رابطه با جنبش چریکی و نظام سلطنتی فقط خوانده ام و بازهم میخوانم. از این نظر میتوانم بگویم انطور که من فهمیدم ان اینکه جنبش چریکی برای نابودی نظام سلطنتی بوجود امده بود وبا سرنگونی رژیم شاه به این هدف خود رسید و در همان زمان هم پایان یافت. در حقیقت پایان مبارزه چریکی فدائیان و نظام سلطنتی ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ بود و حداقل در این روزها میشود فدائیان را پیروز میدان و رژیم شاه را نابود شده این میدان دانست. و بعد از ان مبارزه مسلحانه گرچه جسته و گریخته اینجا و انجا دنبال شد ولی فدائیان خلق از ان مرحله گذشتند و دیگرحداقل از سال ۶۰ به بعد دیگر بر علیه جمهوری اسلامی هم مبارزه مسلحانه نکردند و امروز هم مدافع جنبش سبز دمکراسی خواهیایران هستند.اما کینه تاریخی فدائیان و بطور کلی چپ ها و طرفداران نظام سرنگون شده همچنان پا برجاست و حکومت اسلامی هم بر گرده مردم سوار. در اینجا از همه کسانی که بحث منطقی و بدون فحاشی را پیش بردند البته بسیار اموختم.اما تشکر ویژه من به سروش عبدی و پرسشگر و احسان فاطمی میباشد که به نظر من با اطلاعات خوب خودشان بحث ها را پر بار کردند.از نظر اطلاعات تاریخی البته خاطرات تاج الملوک همسر رضا شاه نیز بسیار کمک کرد. ایشان کسی است که نظاره گر نزدیک مسائل درونی هردو حکومت پهلوی بود.دیگر اینکه اینطور که من فهمیدم کسی از چپها نمیخواهد جنبش چریکی را بازسازی کند در صورتیکه سلطنت طلبان در ارزوی باز سازی نظام گذشته هستند و در اینجا نیز چپها متمدنانه و مدرن فکر میکنند چون فکراحیای نظام گذشته عقب ماندگی محض میباشد.
۲۴٣٨۲ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : شعور مردم را دست کم نگیرید.

عنوان : به خاطراتی دروغ، به زیر ۵۰ ساله و...
به خاطراتی دروغ، به زیر ۵۰ ساله و...

ما هشیاریم و نظر خوشی نسبت به کسانی که به شعور مردم توهین می کنند نداریم. چرا فکر می کنید که اینها در آرشیو دارند کتاب می نویسند؟ مطالبی روشنگرانه ای در این بحث بیان شده اند که برخی را عصبانی کرده و این خشم را باید بنوعی در خود آرام کنند. جواب ندارند و طفره می روند و فکر می کنند اینگونه ترفندها هنوز نتیجه بخش هستند وگرنه این مقاله چه ربطی به مسائلی دارند که اینها پیش می کشند. شما نظرات خود را درباره اخبار و مقالات صفحه نخست ارسال کنید تا خوانندگان بیشتری به آن رجوع کنند، منکه دیگر کاری به این مقاله ندارم چون آنچه باید می آموختم، آموختم. تندرست و خوش باشید.
۲۴٣٨۰ - تاریخ انتشار : ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست