یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گزارش به بیژن - ک. معمار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : جمهوریخواه

عنوان : خدمت جناب پرسشگر
به نظر من گرایشات اجتماعی دو حزب محافظه کار در بریتانیا و حزب جمهوریخواه در ایالات متحده کمی بیش از اندازه محافظه کارانه است. اگر بخواهم از سازمانهایی که به نظر من دارای مواضع درست تری هستند صحبت کنم میتوان از حزب لیبرال-دموکرات بریتانیا و یا حزب لیبرال کانادا نام برد و در ایالات متحده میتوان از جناح راست دموکراتها و یا جناح "چپ" جمهوریخواهان نام برد. در هر صورت جامعه هم به راست دموکرات و هم به چپ دموکرات نیاز دارد.
پیروز باشید.
۲۴۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : به جمهوریخواه
جمهوریخواه گرامی،
از پاسخ شما سپاسگزارم. منظور من حزب چپگرایی از جنس حزب کارگر نو در انگلستان است. گرایش شما هم چیزی شبیه به حزب راستگرای محافظه کار در انگلستان و یا راستگراتر جمهوریخواه در آمریکاست. بهر حال هر دو کشور لیبرال دمکرات هستند و بلیط یک طرفه نیستند. امیدوارم درست فهمیده باشم.
۲۴۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : جمهوریخواه

عنوان : نکته جالب جناب پرسشگر
جناب پرسشگر نکته جالبی را بیان داشتید. شاید سزاوار است که این نکته را روشن کنم که ضدیت من با کمونیزم ربطی به چپ دموکرات ندارد. من به عنوان یک شهروند غیر چپ ایرانی حضور نیروهای چپ دموکرات را در جامعه خوش آمد میگویم. البته در شرایط فعلی من از حضور چنین نیرویی در جامعه ایرانی بی اطلاعم و تا انجا که من میبینم نیروهای چپ در جامعه ایرانی متاسفانه فقط به مارکسیستها خلاصه میشود. البته آنها نیز ادعای دموکرات بودن میکنند. فقط اشکالشان این است وقتی که صحبت از جنایات لنین و یا کاسترو میشود به ناگاه این سخن سرایان زبردست دچار لکنت زبان میشوند و نمیدانند چه بگویند :))
البته آنان نیز مانند هر شهروند دیگری حق آزادی بیان دارند. فقط نکته عرض من این است که ما لیبرالها نباید به بهانه جمهوریخواهی با این جماعت هم داستان شویم.
۲۴۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : جمهوریخواه

عنوان : نمونه جمهوری ایرانی شما چیست
جناب حمید زرگری منظور بنده از جمهوریهای غربی ارائه نمونه های موفق در جامعه بشری است. برای عرضه یک طرز فکر باید نمونه های موفق آنرا ارائه داد که البته باید آنرا با نیازهای خودمان هماهنگ کنیم. این بهیچ عنوان به معنی کپی کردن و یا جمهوری مدل خارجی نیست. ما در حال حاضر چه نمونه موفقی از این جمهوری ایرانی شما داریم؟
۲۴۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : به جمهوریخواه گرامی، با شما کاملا موافقم بغیر از یک مورد.
اگر آقای حسن شریعتمداری دست از ملیت بازی بر ندارد ما همچنان با جوانان در ایران مشکل خواهیم داشت. من به اغلب مصاحبه های آقای شریعتمداری گوش می کنم، بسیار خوش سخن است و با مهارت هایی که او دارد می تواند یکی از محبوبترین چهره های تاریخ ما شود و آلترناتیو جدی ای در برابر رژیم شود. من بعنوان یک جمهوریخواه لیبرال دمکرات هیچکس دیگری را بیشتر از ایشان نمی پسندم و تنها مشکل من با ایشان بر سر همان است که در اول گفتم. از شهامت شما که این مبحث را برای اولین بار در این سایت مطرح کردید قدر دانی می کنم.

از صمیم قلب امیدوارم که تحول بزرگی در چپ ایرانی ببینیم که آنها را بهم نزدیکتر کند و باعث انشعاب بیشتر در میان آنها نشود. ما نیاز مبرمی به یک حزب چپ لیبرال دمکرات داریم که پتانسیل زیادی در جامعه ایرانی دارد. با تجاربی که در این سالها از احزاب لیبرال دمکرات چپ در غرب داشته ایم می توانیم بجرئت بگوییم که این سیستمی است که ۵ میلیون ایرانی با پای خود به آن رای مثبت داده اند. چپ ایرانی اگر می خواهد آینده ای در ایران داشته باشد باید گذشته را رها کند و به آینده بپردازد.

به امید آینده ای امن و مرفه برای ایران و ایرانی
۲۴۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حمید زرگری

عنوان : جمهوری ایرانی
آقای جمهوری خواه،
پس شما حسابتان را از من هم که خواهان جمهوری ایرانی هستم و به نیروی بالنده ی زنان و دانشجویان و دانشگاهیان و کار گران و معلمان و کلا آزادیخواهان ایرانی اعتقاد دارم، جدا می کنید که جمهوری مدل خارجی تشکیل دهید!؟
۲۴۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : جمهوریخواه

عنوان : بخود آییم
با درود فراوان خدمت دوستان گرامی جناب جستجو و جناب Unknow، باید از زحمات شما دو هموطن گرامی تشکر کنم.
بنده قبل از آنکه این دو دوست عزیز با دلیل و مدرک کافی بی اساس بودن خاطرات تاج الملوک را ثابت کنند عرض کردم که این کتاب ورق پاره مجهولی بیش نیست و نباید به آن اعتماد کرد. عرض کردم که این کتاب هیچیک از موازین به رسمیت شناخته شدهء بیوگرافی نویسی را رعایت نمیکند و رجوع کردن به آن چیزی جز خدمت به طرفداران سلطنت نیست. چرا که دروغ سرانجام خود را آشکار میکند و در چنان شرایطی حق را به طرف مقابل میدهد.
متاسفانه این صریحگویی من به مزاج رفقا که همیشه بدون منطق و با احساس و عاطفه نظر میدهند خوش آیند نیامد و جز فحش و بدو بیراه چیزی از ایشان ندیدم.
شواهد و قراین نشان از آن دارد که این دروغ پردازیها با هماهنگی سایت توده ای پیک نت صورت گرفته. من از این فرصت یکبار دیگر استفاده میکنم که به هموطنان همفکر خود توصیه میکنم که ما جمهوریخواهان لیبرال-دموکرات باید و باید هر چه سریعتر راه خود را از کمونیستها جدا کنیم. این تشکیلاتی که تحت نام "اتحادیه جمهوریخواهان ایران" بوجود آمده در اصل چیزی جز شعبه ای از حزب توده و یا سازمان اکثریت نیست. خوشبختانه گروهی از جمهوریخواهان همانند جناب آقای شریعتمداری و یا امیر حسین گنج بخش به وضوح به این موضوع پی برده اند ولی متاسفانه هنوز دوستانی هستند که خود را بازیچه دست کمونیستها میکنند که نهایاتاْ اینکار به ضرر جنبش جمهوریخواهی و به نفع طرفداران سلطنت تمام میشود. من به عنوان یک جمهوری خواه هیچ وجه مشترکی با آقای فتاح پور و یا امیر خسروی ندارم. آنها خواستار حکومتی چون لنین و کاسترو هستند و من خواستار حکومتی چون آلمان و فرانسه و یا آمریکا. آنها راه خود را بروند و من راه خود را، تا سرانجام روزی ملت ایران در پای صندوقهای رای نظر نهایی خود را اعلام دارد. لیبرال دموکراتها به لحاظ عقیدتی نمیتوانند با رهروان راه جزنی و روزبه و گلسرخی همداستان شوند. اینکار نه تنها به اتحاد جمهوری خواهان منجر نخواهد شد بلکه سبب اضمحلال آنان میشود. باز تکرار میکنم دیدگاههای عقیدتی غیر منطقی و احساساتی کمونیستها و روشهای مبارزاتی آنها مانند همین کتاب مادر شاه باعث شده تا نسل جوان بیش از پیش به طرف طرفداران پادشاهی گرایش پیدا کند. بخود آییم قبل از آنکه دیر شده باشد.
۲۴۵۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : به جستجو و ناشناس که با اخلاق، مهارت و پایداری خود خدمت بزرگی به ما کردند.
به جستجو و ناشناس که با مهارت و پایداری خود خدمت بزرگی به ما کردند و درس های بسیاری به ما آموختند. این دو نظر دهنده محترم بخوبی نشان دادند که فرق تاریخ با پرونده سازی چیست. من از شما خیلی آموختم و از شما متشکرم که صادقانه پا به میدان گذاشتید، طفره نرفتید، به زبان زشت متوسل نشدید و مهمتر از همه اینکه مرعوب مخالفان تان نشدید. دستتان درد نکند.

با تحریف تاریخ و وارونه جلوه دادن وقایع براحتی می شود از یکی قهرمان ساخت و دیگری را لجن مال کرد، می شود یک مبارزه را به حق و دیگری را ناحق جلوه داد... این همان سوء استفاده از تخصص تاریخ است که ۵۰ ساله تاریخ فروشی نامگذاری کرد.

به کم سواد ولی عاقل، سوادی که با عقل، وجدان و احساس مسئولیت همراه نباشد، بخصوص در رشته تاریخ، مسئول بسیاری از جنگ های خونین در تاریخ بوده است. با وارونه جلوه دادن وقایع تاریخی، جعل و سوء استفاده از اسناد و مدارک تاریخی می شود مردم نا آگاه و احساساتی را براحتی بجان هم انداخت. مردمی که قرنها در کنار هم مسالمت جویانه زیسته و هم سرنوشت بوده اند را می توان به دشمنان خونین یکدیگر تبدیل کرد، یوگسلاوی سابق یکی از همین نمونه ها بود. شما با همان سواد کم ولی عقل سالم تان شرفی دارید که تاریخ فروشان بویی از آن نبرده اند.

به نظر دهنده ای با نام برابری که معتقد است در ایران شاه و شیخ شکست خورده اند، نوبت، نوبت حاکمیت ملیست.

به جستجو و ناشناس که با اخلاق، مهارت و پایداری خود خدمت بزرگی به ما کردند.
۲۴۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سروش عبدی

عنوان : در باره ی خاطرات تاج الملوک پهلوی
دوستان گرامی،
به نظر می رسد که شخص یا سازمانی با نشر "سندی "که در صحت وسقم جای بسی تردید است سعی در مشوب کردن افکار عمومی و نوعی بهره برداری سیاسی داشته است.
انتخاب و استفاده از نام های خانوادگی شناخته شده ای که در گذشته با خانواده ی شاه نزدیکی یا حشر و نشر داشته اند بعنوان تهیه کنندکان این "سند" بی دلیل نمی تواند باشد.
گزینش نامهای خانوادگی مانند باتمانقلیج، خسرو داد، انصاری، فرمانفرماییان ولاجوری با اسامی کوچک ناشناسی که نشان و آوازه ای از انها جایی پیدا نمی شود، شبهه ی جعلی بودن این سند را تقویت می کند.
گذشته آز آن انتخاب نام "سازمان تاریخ شفاهی " و فرانسیس لاجوردی نیز یقینا برای ایجاد شبهه و توهم و استفاده ی مجعول از نام موسسه ی است که رسما به گرد آوری تاریخ شفاهی اشتغال دارد. نام یکی از اعضای این موسسه غلامرضا لاجوردی است.
بی گمان بدنامی خاندان جلیل بیش از آن است که این "سند" وزن آنرا افرایش دهد. برعکس با انتشار اسنادی این چنین سلطنت طلبان فرصت پیدا می کنند که در باره صحت اسناد معتبری ی مانندخاطرات علم ادعای تردید کنند.
۲۴۵۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : به شاه پرست

عنوان : چه چیزی تو سیستم شاهی موروثی خوبه که دمکراسی‌های رایج ندارند؟
خیالتو را راحت کنم. مردم ایران دیگر تن به هیچ رهبر مفتخور مادام‌العمری نمی‌دند جه شاه باشه چه آخوند و چه رهبر حزب. حالا که گفتی شاهپرستی‌، بگو چه چیزی تو سیستم شاهی موروثی خوبه که دمکراسی‌های رایج ندارند؟
۲۴۵۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست