یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انحلال سیاست: جایگزینی دمکراسی خواهی
با دمکراسی سازی
- رضا سیاوشی - امیرحسین گنج بخش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ن. عصاره

عنوان : بازسازی آمرانه جامعه سیاسی؟
تعریف شما از قلمرو فعالیت جامعه مدنی و جامعه سیاسی و تاکید بر اهمیت وجود این دو اندام زندگی اجتماعی مورد قبول و تایید من نیز می باشد. لیکن ارزیابی از علل فروپاشی جامعه سیاسی را به مطالبه محوری و یا به مهاجرات سیاسیون به جامعه مدنی نسبت دادن، واقعی نیست. این ادعا هیچ پایه ای در مورد بسیاری از کادرهای سیاسی مقیم خارج کشور ندارد. ولی ضعف و فروپاشی در میان این نیروها نیز بوضوح مشاهده می شود. جنبش سیاسی به هزیمت رفته است چون برای بخشی تجربه انقلاب اسلامی و برای بخش دیگر تجربه سوسیالیسم سابقا موجود، مراجع فکری آن ها را جاروب کرد. ناگفته نماند که بهره برداری جامعه سیاسی ایرانی از مراجع فکری، عمدتا مبتنی بر تقلید محتوای فکر و نه اموزش روش شناخت مستقل آن ها بود. در غیاب تجربه اندیشه ورزی مستقل، جنبش سیاسی نه مرجع تقلید فکری و نه توان ابداع فکری برایش باقی ماند. پس تا ابداع یا اقتباس مجدد، زمانی را لازم دارد. و طی این زمان سیاسیون مانند اتم هایی می شوند که هریک برای خود هست و مداری دارد که روی آن مدار به حول هسته اش می چرخد. اراده ای جمعی بر آمد نمی کند. در چنین حالتی «جنبش انتخاباتی» و «راهبرد انتخابات آزاد» که مقاله شما با تکیه به آن ها می خواهد جامعه سیاسی به خود آید، تنها شمعی هستند در تاریکی در دستان شمائی که چه بخواهیم و چه نخواهیم مورد توجه توده عناصر سیاسی نیستید. و این شامل حال تمامی افکار دیگر نیز می شود. هر کسی اتمی است بر مدار خود و به دور هسته خود در حال دوران. از این برزخ باید گذشت. برای دریافت روند گذر از این برزخ، باید توجه نمود که منشا شکل گیری فکر در ابتدا فردی است و بدنبال شکل گیری افکار در افراد، افراد همفکر به هم نزدیک و گرایشات را می سازند. و از گرایشات بطرف فکر ها و گفتمان غالب جامعه عبور می شود. این روندی است که ناگزیر باید طی شود و تا حدی نیز طی شده و بنظر می رسد که به مرحله شکل گیری گرایشات جدید سیاسی رسیده باشد. بنابراین، تا زمانی که سیاسیون عناصری اتمیزه و بی هویت هستند نمی توان آمرانه خواست که آن ها جامعه سیاسی را باز سازی کنند و این آن چیزی است که نویسندگان مقاله بالا بدلیل ارزیابی خاصشان از علت پاشیدگی نیروهای سیاسی قدیمی، خواهانند.
۲۴۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : آرش

عنوان : راه تغییر از «وضعیت موجود» در جهان دانش- محور
اول بذارید نگاهی بر کارنامه گروه های سیاسی و گفتمان های اخیر بیندازیم. اشکال اساسی این است که در هر گروه:

-اندیشمندانشان فکر می کنند با «نوشتن» درباره سکولاریسم و دمکراسی، جامعه سکولار و دمکرات خواهد شد.

- معمولی هایشان هم فکر می کنند، وقتی رهبرشان و یا حزبشان در راس امور قرار گیرد همه چیز حل خواهد شد!!

به گمان من لیست کردن آرزوهای شیک توسط جریانات و تشکلات سیاسی در این سی سال بیشتر خودارضایی بوده تا نزدیک تر شدن به هدف.

برای هر «تغییری» باید «وضعیت موجود» را فهمید و با در نظر گرفتن «وضعیت موجود» طرح و برنامه داد. بد نیست دوستان یکی دو تا مقاله درباره «مدیریت تغییرات» بخوانند. مثلن حتی صاحب یک شرکت وقتی می خواهد در یک کارخانه خود که ملک و سرمایه فردی خودش هست تغییراتی به وجود بیاورد، برای مدیریت این تغییرات شرکت مشاور استخدام می کند. چون بدون همکاری کارکنان که تغییرات شامل حال آن ها خواهد شد، تغییرات مورد نظر موفق نخواهد بود. حال در کشوری با چنین پیچیدگی های فرهنگی، مذهبی، قومی، جنسیتی.... و گروه های سیاسی که در طول این سی سال جز از هم فاصله گرفتن کار دیگری انجام نداده اند؛ نمی توان با خوش خیالی و امید به رهبرانی که در کارنامه خود نمره درخشانی ندارند و تکرار حرف های تکراری درباره سکولاریسم و دمکراسی کاری کرد کارستان.

اینجاست که باید گفت معادله خیلی پیچیده تر از یک معادله خطی ساده است. کتمان آن، معادله را ساده نمی کند.

ما چاره ای نداریم که گوناگونی در خلقت (هستی) را بپذیریم و با آن برنامه های خود را هماهنگ گنیم. گوناگونی در فرهنگ و زبان و اختلاف ابدی دیدگاه ها چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت.

با فروپاشی حکومت های ایدئولوژیک در شرق و پایان دوران دو قطبی در دنیا، و در دهکده جهانی همه کشورها کم و بیش دارن به حاکمیت «دانش» تن در میدن. این وسط بالا و پایین کردن نرخ بهره و کم و زیاد کردن مالیات ها شده کار دولت ها.

دمکراسی بستر تعادل بین اختلافات است نه محو اختلافات؛ و آزادی برای رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیت هاست.

این دانش با تفکر و تعقل در آیات آفرینش (انسان، حیوانات، گیاهان، ستارگان، زمین،.....) توسعه پیدا می کند و با کشف نادانسته ها به بسیاری از پرسش های همیشگی بشر درباره خلقت و غیره هم پاسخ داده خواهد شد. (و هم پاسخ به نیازهای انسان هوشمند و کنجکاو که خود موتور محرک پیشرفت هم می شود).

آزادی هم تا مرز بی نهایت است.

حالا طبق قرآن پیامبر و شرع و مناسک و .... هر قومی هم بخودشان مربوط میشه و کسی نمی تونه بگه مال من بهتره و سر دیگران را ببره.

این رویکرد خداباوران و بی خدایان را در «آیات» آفرینش که برای همه «یکسان» است به هم پیوند می زند. و اندیشه ای را ارائه می دهد که می تواند با در نظر گرفتن وضعیت موجود و در وضعیت موجود تغییر ایجاد کند.

سرتاسر قرآن پر است از تفکر و تعقل روی آیات آفرینش و کشف کلمات بی نهایت خدا (دانستن نادانسته ها) برای رشد و رفاه و رستگاری.

در این افق آزادی هر فرد از مسیر آزادی دیگران (دمکراسی و شرکت خلاق در امور اجتماعی) می گذرد نه ریاضت و رهایی فردی.

در این افق هر انسان چون خدا «خالق» است و چون خدا هنرمند که به بهترین صور خلق می کند نه برده و تسلیم....
۲۴۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : secular

عنوان : !!!
تقسیم کار اجتماعی میان جامعه مدنی و جامعه سیاسی است????????

Hamin ja daghighan shoma moshkel darid zira mikhahid khod ra balegh va jamhe ra na-balegh neshan daahid !!! va khod ra sokhaan goo va varese ghodraat va servat namaid !!!!!!!

in bazi ha tamam shodeh !!!!


از پدر فلسفه سکولاریسم ایرانزمین, پرفسور منوچهر جمالی که با آغاز قرن ۲۱ , گیتی را با فلسفه سکولاریسم ایرانزمین مزین نمودند, سپاسگذاریم!

جهان, قرن ۲۱ را با فلسفه نوین بر خاسته از فرهنگ سکولار ایرانزمین و پایان احزاب چپ و راست آغاز نموده است!!! فلسفه ای که جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین بدان آراسته است.
جنبش تحولخواه سکولار


فراکسیون برابری حقوقی (jonbeshe zannan)
فراکسیون مادران صلح
فراکسیون مدرن دفتر تحکیم
فراکسیون حمایت از حقوق کودک
فراکسیون کانون رسانه های گروهی (کانون نویسندگان و کانون خبرنگاران ...)
فراکسیون کانون تدریس (اساتید , معلمان و مراکز خصوصی آموزشی, سازمان پژوهش و تحقیقات)
فراکسیون تولیدکنندگان و فروشندگان
فراکسیون سندیکای ترانسپورت (سندیکای رانندگان و سندیکای تعمیرکاران , هواپیمایی ... )
فراکسیون بهداشت و درمان (سندیکاهای...)
فراکسیون حقوق دانان (سندیکاهای...)
فراکسیون بازیابی (سندیکای کارگران شهرداری, ...)
فراکسیون میراث فرهنگی (سندیکاهای....)
فراکسیون محیط زیست (سندیکاهای ...) فراکسیون...

هنگامی ملت با هـم ، سیمـرغ را میجـویند
خودشان، هم « شـاه » ، وهم « خـدا »
میشوند!!!
قرن ۲۱, قرن جامعه مدنی ، آزادیهای فردی و حقوق شهروندیست!
قرن ۲۱, قرن احزاب چپ و راست به نمایندگی از ایدئولوژیها نیست (مذهب ، سوسیالیسم ، کمونیسم ، ناسیونالسم, پانیسم و مشروطه...)!!!

ایدئولوژیها در تقلا برای بدست گرفتن قیومیت جنبشها و سندیکاها در جهت تثبیت آینده حیات سیاسی خود بعنوان مرکزیت قدرت تصمیم گیری بدست و پا افتاده اند.
غافل از آنکه جامعه مدنی در قرن ۲۱ برای دستیابی به حقوق حقه اش, اینبار نه از طریق سپردن سرنوشت خویش بدست احزاب تزدیک به تفکر جنبشها و سندیکاها , بلکه اینبار خود تفکر جنبشها و سندیکاها, حاکمیت را بدست خواهد گرفت.
جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی , احزاب مدرن سیاسی- مدنی آینده ایرانزمینند !!!


http://www.jamali.info/index.php
۲۴۷٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : آرش

عنوان : برنامه دو ساله
هدف: برقراری دمکراسی پایدار در ایران

استراتژی: «تغییر» مرحله ای مسالمت آمیز به دمکراسی

۱) استفاده از اهرم اصول فراموش شده قانون اساسی فعلی مربوط به حقوق مردم و تقویت و گسترش نهادها و شبکه های اجتماعی و جذب و شرکت فعال مردم در امور و پروژه های اجتماعی.

۲) تشکیل کنگره موقت ملی در خارج کشور که تمامی جریانات سیاسی و اجتماعی را نمایندگی کند با هدف «تدارک و سازماندهی کوچ همزمان چند میلونی مهاجرین به کشور» برای ورود به میهن شش ماه قبل از برگزاری انتخابات پیش روی مجلس شورا.

۳) تدارک و سازماندهی راه پیمایی بزرگ داخل کشور برای شش ماه قبل از برگزاری انتخابات پیش روی مجلس شورا.

۴) برپایی همزمان راه پیمایی بزرگ چند روزه (از یک شهر به شهر دیگر) در داخل و خارج و ورود همزمان میلونی هموطنان مهاجر به کشور.

۵) امید است با راه پیمایی بزرگ در وطن و به سوی وطن حاکمیت به برگزاری انتخابات آزاد تمکین کند. وگرنه کنگره ملی برای برگزاری انتخابات آزاد با استفاده از تجربه های کنگره موقت ملی خارج کشور تشکیل و خود به برگزاری انتخابات آزاد اقدام خواهد کرد.

۶) اگر جنبش اقدامی اساسی انجام ندهد، خطر فروپاشی و تجزیه و جنگ داخلی را تا دو سال دیگر دست کم نگیرید!
۲۴۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست