جنبش زنان در گیومه
-
محمد قراگوزلو
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : هما شایسته
عنوان : زنان در اعماق
سلام
من فکر می کنم محمد قراگوزلو به نکته ای طریف اشاره کرده است که اگر کمی باز می شد به درک و شناخت بیشتری منجر می شد. توجه داشته باشید که ما چه به جنبش زنان گرایش داشته باشیم و با تمایلات فمینیستی ازین جنبش حمایت کنیم یا در قالب یک فعال چپ به جنبش زنان کارگر نگاه کنیم باز هم به این دلیل که در هر دو جنبش // اگر این دو جنبش را تفکیک کنیم که ناگزیر چنین می شود// به دلیل ضعف کمی و کیفی توان زنان رو به فروکاهی می گزارد و در نتیجه مطالبات حداقلی نیز روی زمین می ماند اما اگر از "شقه" کردن جنبش اجتماعی به جنبش زنان و جنبش سیز و جنبش دموکراسی خواهی و جنبش .... بگذریم و مطالباتی مانند حق طلاق را نیز در پارادایم یک جنبش مترقی متمرکز کنیم آنگاه راحت تر می توانیم به لهداف مان نائل شویم.
دوستان عزیز توجه کنند که محمد قراگوزلو از آزادی پوشش و فرهنگ و هنر و حضانت ابتدا دفاع کرده است و سپس به نقد تقلیل گرایی جنبش زنان پرداخته است. من در مجموع با نگاه ایشان به موضوع زنان موافقم.
٣۵٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣٨۹
|
از : شیما
عنوان : همه را به یک چوب زدید
شما جنبش زنان ایران را محدود کرده اید به بخش دنباله رو اصلاح طلبان و آنها که تنها در چهارچوب ضد بشری قانون اساسی جمهوری کار کرده اند، متأسفانه با تبلیغاتی که می شود جنبش زنان ایران تنها به پای آنها نوشته می شود و این غلط است. زنان جنبشهای ملیتهای ایران بسیار اساسی تر خواستهای خود را مطرح می کنند و همینطور زنان چپ فعال در جنبش زنان و گرایشهای دیگر. اما یک چیز را هم از یاد نبریم، زنی که حتا حق طلاق ندارد، اجازه ی سفر ندارد، شوهرش چند همسری می کند، صیغه می کند، تو سرش می زند، در حد یک برده است حقوقش و قس علی هذا، متأسفانه نخواهد توانست با معیارهای شما در جنبش پیشروی کارگری شرکت کند و برای تغییرات اساسی تلاش کند؟ متأسفانه شما شناخت عمیقی از جنبش زنان ایران و جهان ندارید.
٣۵٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣٨۹
|
از : دلسوخته فرزند
عنوان : آرزومند بیحجابی مجدد زن ایرانی
جناب قره گوزلوی عزیز، من زنی سالخورده ام که دخترم جانش را پس از استقرار انقلاب ارتجاعی اسلامی خمینی−رفسنجانی−خامنه ای به پای آزادی زنان فهمیده و پاکدامن و آزادی طلب ایران از کف داد و با خونش هم فکر آزادی را جاویدان کرد و هم جمهوری اسلامی را رسوای جهان متمدن کرد. شما روشنفکران هرچقدر میخواهید میتوانید به رژیم گذشته بد و بیراه بگوئید، ولی یک واقعیت را باید بپذیرید، که چه روشش خوب بود، چه بد، درست بود یا نادرست، برداشتن حجاب توسط رضا شاه کاری بسیار درست و حیاتی بود. اما برعکس، برگرداندن مجدد حجاب توسط خمینی کاری ارتجاعی، احمقانه و جنایتی ضد بشریت بود! اگر همان رضا قلدر انگلیسی ها اینکار را نکرده بود، الان زنان و دختران ماهم در ردیف همان دختران و زنان افغانستان و پاکستان بودند. بخاطر همین یک خدمت پهلویها به زنان ایران، امروز مردم ما بسیار روشنفکر تر از مردم این دو کشور همسایه هستند که اغلبشان مانند بعضی قبائل دور افتاده ایران عقب مانده اند، بطوریکه زن و بز و احشامشان را یکی می پندارند و زنانشان همچون برده هیچ قدرت و حقوقی ندارند. من دردلی برای خانم فائزه رفسنجانی نوشته ام که برای شما هم بازگو میکنم، تا متوجه شوید که امروز وضع زنان ایران نسبت به دوره پهلوی چندین برابر بدتر شده است. حالا شاید قدری بی عدالتی ها را حس کنید! با اینکه این اهانت به شما از طرف همه این زنان حقوق از دست داده محکوم است، ولی کسی هم بیاری شما نیامد! چرا دل زنهای ما از دست شما و خانواده تان اینقدر خون است!
خانم فائزه هاشمی محترم، شما شاید اکنون ذره ای از ستم و ظلم مضاعفی که بر زنان ایرانی از طرف رژیم جمهوری اسلامی خمینی − خامنه ای وارد می شود درک و حس کنید! بایستی ۳۲ سال از زندگی پر درد و عذاب مردم کشورتان بگذرد تا بقول معروف دوزاری شما تازه بیفتد، که چه بر سر زن و مرد این سرزمین آمد و رژیم چگونه تمامی حقوق این ملت را مصادره کرد! چگونه پدرتان به هردو رهبر رژیم در ایجاد و استحکام نظام فاشیستی دینی کمک کرد. با سیاست دروغ و حیله و خدعه و مکر نهادینه در دل فقه و شرعیات و تعالیم نظام، چگونه ذره ذره قوانین تاریک و خشک اندیش اسلام ارتجاعی را بنام قوانین اساسی بر گرده مردان و زنان این دیار سوار و بنیاد کردند. چگونه با توسری و چماق به زنان ما توهین کردند و بر سر بهترین زنان ما چادر و حجاب توهین آمیز اجباری را پیچاندند تا هیچ زنی دیگر دم از آزادی و استقلال و حقوق شهروندی نزند.
پدر شما خود یکی از حامیان و طرفداران سیاست چماق زنی خمینی و حزب اللهیان مزدورش بود. شما در اسفند ۱۳۸۹ فقط ذره ای از این توهین هارا تجربه کردی! شاید همین اهانت ها شمارا متحول کند و آن روزگار ننگین را بیادتان بیاورد که انقلاب دروغین امامتان خمینی و ابوی محترمتان رفسنجانی، بهمراه دیگریاران غاصب، چگونه به باشخصیت ترین، مستقل ترین زنان کارمند و کارگر و دانشجو و معلم و استاد و مهندس و دکتر و نرس و وکیل و قاضی و خدمه هواپیما و صدها زن شاغل دیگر این خطه، توهین میکردند تا مگر حجاب ارتجاعی اجباری را بار دیگر بر پیکر زن با شخصیت ایرانی دوباره تحمیل کنند؟ شما و خانواده شما اگر آنروز از ان کار شنیع حمایت نمیکرد، امروز شاید دچار این توهین نمی شدید. شما متأسفانه قربانی عملکرد و سیاست های ضد مردمی پدر خویش شده اید، و کارتان در جلب مهر و اعتماد مردم بسیار سخت تر خواهد بود! با هر دستی که داده شود با همان دست پس گرفته میشود.
شما متأسفانه دیگر سمبل هیچ زن ایرانی نخواهید بود، چون خود و خانواده تان غرق گناه است! گناه عدم احترام به حقوق یک زن، یک انسان، با حداقل چهارده قرن ستم تاریخی! آنهم گناهی نابخشودنی در پیشگاه ملت ایران، نه اینکه در پیشگاه الله خود ساخته و مصلحتی پدر تان!
٣۵٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲٣)
نظر شما
اصل مطلب
|