از : بنفشه حجم
عنوان : چو پرده دار به شمشیر می زند همه را.....
انتظار دارم که این کامنت را حذف نکنید. مانند سایر کامنت های من. ابتدا به حافظ استناد می کنم که برخلاف محمد قراگوزلو اهل مدارا بود و با تسامح دشمنی نداشت:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
بسیار خوب! آقای قراگوزلو که راه و بی راه به حافظ تکیه می زند چرا به آموزه های رند شیراز عمل نمی کند؟ حافظ را فقط نباید در نوشتن کتاب آموزش داد . با این مقاله و مقالات قبلی محمد آقا معلوم شد که تمام ادعاهای او درمورد حافظ فقط ادعا بوده است
در این مقاله همه آدم های مطرح سیاست ایران از عباس میلانی - که از تئوریسین های چپ بوده - تا لیبرال های خوش سابقه به تیغ برهنه دچار شده اند و این شرط انصاف نیست. اگرچه محمد آقا به گروه احمدی نژاد هم بند کرده است اما هدفش حمله به اصلاح طلبان است و تازه به یک نقد ملایم که در انتهای مقاله متوجه می شویم چپ های منطقی نوشته اند گیر می دهد. چرا نمی خواهیم قبول کنیم که اصلاح طلبان تنها معبر برای رسیدن به دموکراسی هستند؟
محمد عزیز!
حافظ می گوید:
چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
حالا شما با این شمشیری که کشیده ای بعید می دانم کسی دور و بر تو باقی بماند.
در خبرها خواندم که کتاب داستانی از محمد قراگوزلوی ما در نقد مشی پریکی منتشر شده است. به دوستانی که در هر نشست و جلسه ای از ایشان انتقاد می کنند گفتم که بیائید انتشار این کتاب را به این حساب بگذارید که سرانجام محمد از مواضع تند چریکی خود دست برداشته است و حالا مدرن شده است. مثل همان سال هایی که در گوهران می نوشت. با همان تعادل. اما تمام شواهد می گویند که خیر! قراگوزلو هنوز در فضای مرضیه اسکویی سیر و سیاحت می کند.........
واقعا اگر ایران ما با خاتمی به آزادی و رهایی نرسد با افکار محمد ما مستقیم به ته چاه خواهد رفت.
و یک نکته ی دیگر. تمام این موارد را با چند نکته دیگر برای خود قراگوزلو هم نوشتم. ساعاتی پیش. اما فکر نمی کنم مفید واقع شود. و می دانم که او مثل همیشه همان راهی را که خود فکر می کند صحیح است دنبال می کند. از این همه تکروی متاسفم. متاسفیم.این تاسف را از سوی خود و دوستانی که نویسنده می شناسد یا می شناخت می نویسم.
۴۲۶۷٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰
|
از : صادق حجری
عنوان : اتحاد به جای تفرقه
ممکن است استدلال و حجت آقای قراگوزلو قوی باشد اما این نیز یک واقعیت است که اصلاح طلبان بعد از دوم خرداد به هر دلیل به مردم پیوسته اند و خواسته های آنان را نمایندگی می کنند . به همین خاطر علیرغم اینکه با اساس تحلیل موافقم اما فکر می کنم این مقالات به سود محافظه کاران تمام خواهد شد و همین رادیکالیسم لیبرال ها را مهار خواهد کرد. آقای قراگوزلو در نقش یک همیشه منتقد باید به صراحت بگوید که آیا می توان قدرت مردمی اصلاح طلبان را انکار کرد؟ زمانی که خوددشان در همین مقاله از پایگاه مردمی و رای آور تاجزاده و نبوی و... یاد میکند پس چرا با این موضع چپ روانه به اتحاد تحریم ضربه می زند؟
۴۲۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰
|
از : سحر سحر خوان
عنوان : انتخابات ضربدر گیومه
برخلاف مقالات دست راستی که از پتانسیل اصلاح طلبان در آینده و متعاقب بسته شدن مسیرهای انتخابات سخن میگویند به نظر ما این مقاله تحلیلی بهترین و گویاترین و جامعترین نقدی است که درباره مواضع تحریم اصلاح طلبان و آینده آنها نوشته شده است و بدرست بر پیوستن آنها به جنبش کارگری خط بطلان کشیده است. تمام استدلالهای دکتر عزیز به گویاترین شکل ممکن رسا و استوار است و حالا جا دارد که افراد و جریاها و کسانی که در چپ مخاطب نویسنده عزیز ما هستند دستشان را بالا بزنند و جواب بدهند.
۴۲۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰
|
از : هلاله میم
عنوان : آلترنانیو اثباتی
به نظر ما تحلیل موضع و موقع اصلاح طلبان و کل بورزوازی و جناح های لیبرال و دموکران و سوسیال دموکرات و ناسیونالیست آن از یک برخورد روشن و شفاف سلبی در این مقاله مورد نقد قرار گرفته است. مثل همیشه از محمد قراگوزلو انتظار داریم که در ادامه مواضع اثباتی خود را با تاکید بر این که چپ در مواجهه به " انتخابات" فراتر از تحریم " چه باید کرد " هایش چه باید باشد، مطرح کند.
۴۲۶۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۰
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : انتخابات اسفند یک تند پیچ دیگر است با این موافقم
به نظرمن نیز تند پیچ انتخابات مجلس یکی از فرصتهایی است که بدلیل درگیری باندهای حاکم ممکن است برای مردم ممکن است فراهم شود که با استفاده از آن طومار این رژیم را به هم بپیچند. اما هنوز فکر می کنم آقای قراگوزلو بعد از دیدن انقلابات مصرو تونس و... هنوز هم انقلابات و جنبش های انقلابی راچیزی شسته رفته می بیند که گویا مردم انقلابی یکطرف با پرچم قرمز صف می بندند و از ان طرف هم سرمایه با پرچم سرخ. انقلابات و جنبش انقلابی مردم در سال ۸۸ از منفذ بعد از انتخابات بیرون امد. همانطوریکه دیدیم نیروهای سرمایه بیکار نمی نشیننند. در هر قدم وارد میدان می شوند تا انرا کنترل کنند و به شکست بکشند. اول تبلیغ اینکه انقلاب خشن است و با ناز کردن جمهوری اسلامی میتوان تغییر ایجاد کرد. سکوت یعنی فریاد. وقتی مردم توانستند در روز عاشورا از کنترل اینها در اورند، بلافاصله با پایین کشیدن فتیله ها و اسب تروا و غیره جنبش را به شکست کشاندند. در مصر نیز همینکه مبارک فراری شد، طنطاوی امد، اخوان المسلمین امد، سلفی آمد. تا انقلاب را سرکوب کنند. به نظر من دیدگاه اقای قراگوزلو از انقلابات درست نیست به همین دلیل نیز قادر نیستند در جنبش انقلابی مردم ایران نفوذ و اتوریته جنبش کمونیستی طبقه کارگر را ببینند. اگر انقلاب و تغییر انقلابی یک مساله جا افتاده شده است ، این دیدگاه کمونیستی است که غالب شده است. جنبشهای سرمایه که از انقلاب وحشت داشتند. اگر لغو اعدام میشود یک خواسته این نفوذ جنبش کمونیستی است اگر نه اینها که با اعدام و لغو ان کاری نداشتند. اگر خواست لغو مذهب رسمی و نقد مذهب به یک خواسته تبدیل می شود این نفوذ جنبش کمونیستی طبقه کارگر است اگر نه اینها که می خواستند به عقاید "مردم " احترام بگذارند و اینها را چپ روی می دانستند. آزادی زنان و انقلاب ایران یک انقلاب زنانه است امروز به یک فاکت تبدیل شده است . اینها را جنبش کمونیستی جا انداخت. اینها را آقای قراگوزلو نمی بیند. به همین دلیل نیز جنبش کمونیستی طبقه کارگر را نمی بیند. اتوریته انرا نمی بیند. فکر می کند اگر کارخانه ای اعتصاب نکرد که خواهان سرنگونی شود پس کارگران نیستند. حزب کمونیستی طبقه کارگر را نمی بیند که خواستهای طبقه را به یک خواست عمومی تبدیل کرده است بدنبال پرچم سرخ است. به نظر من همانطوریکه در مصر نیز بزودی طبقه کارگر در خیابانها ظاهر خواهد شد، درایران نیز اگر پس از عاشورا شکست نمی خورد، طبقه کارگر را با تمام قدرت در صحنه می دید.
۴۲۶۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۰
|