از : عباس مقدم
عنوان : قابل توجه آقایان کاوه زنجانی و دنیز ساوجی!
هیچ شکی ندارم که از نظر شما، ارمنی به خودی خود "مجرم" است! همین طور، هر آذربایجانی هم که بر خلاف نظر شما، سعی در بیان واقعیت های تاریخی، و افشای جنایات ترکان بنماید، ابتدا سعی می کنید آذربایجانی بودن وی را زیر سوال ببرید، اگر نتوانستید، با اتهام شونیست و یا نظایر آن، در صف دشمن قرار می دهید! به هر حال هر کس که مثل شما نیندیشد، و حرفهایی نظیر حرفهای شما نزند، دشمن است و ترک ستیز!
نمی دانم شما این گونه "استدلال" را از کجا آورده اید؟
نسل کشی چیزی نیست که بتوان آن را کتمان و یا انکار کرد. حزب نازی آلمان، در جنگ جهانی دوم دست به نسل کشی یهودیان زد، که جنایتی بزرگ به حساب می آید. ولی اولین کسانی که به هولاکاست یهودیان اعتراف و آن را محکوم کردند، نیروهای دموکرات آلمان بود. امروز در آلمان تمامی احزاب سیاسی که پس از هیتلر، در این کشور در دولت و یا پارلمان، نقشی داشته اند، ضمن محکوم کردن هولاکاست، نه تنها از بازماندگان قربانیان، بلکه از یهودیان جهان، عذرخواهی نموده اند!
مردم و دولت آلمان برای زدودن این لکه ننگین از دامن خود، تلاش بی وقفه ای نمود؛ و موفق شد! امروز مردم آلمان سربلند است، زیرا کاری کرد که نه تنها یهودیان به ویژه بازماندگان قربانیان، آلمانی ها را بخشیدند، بلکه آلمانی ها را دوست و حامی خود بدانند! علاوه بر آن در سایه رواداری، آلمان که در گذشته اسیر نژادپرستی بود، امروز به یک جامعه چند فرهنگی تبدیل شده است!
متاسفانه ترکان نتوانستند و یا نخواستند، همچو آلمانی ها، به موقع برای زدودن لکه ننگ از دامن خود، پیش قدم باشند، بلکه با انکار آن خود را مضحکه مردم جهان نمودند!
ولی خوشبختانه امروز نیروهای دموکرات ترک ـ اگرچه دیر هنگام ـ برای عذرخواهی از ارامنه بپا خواسته اند. اینان با سرمشق قرار دادن شاعر بزرگ خود ناظم حکمت، شعر وی را زمزمه می کنند:
affetmedi bu ermeni vatandaş
kürt dağlarında babasının
kesilmesini.
fakat seviyor seni,
çünkü sen de affetmedin
bu karayı sürenleri Türk halkının
alnına
ترجمه:
این هموطن ارمنی نبخشید
بریده شدن سر پدرش را در کوه های کردستان
فقط تو را دوست دارد چون تو هم نبخشیدی
این سیاهی را از پیشانی مردم ترکیه
آقایان زنجانی و ساوجی، گرچه من آذربایجانی ـ اگر در مورد آذربایجانی بودن من شک دارید به وبلاک و صفحه فیس بوک من مراجعه کنید ـ می توانم با استناد به منابع معتبر، ابعاد وحشتناک جنایت های عثمانیان را بازگویی کنم، همانطوری که تا کنون طی مقالاتی، بیان کرده ام؛ ولی با توجه به گسترش تلاش نیروهای دموکرات ترک، مایلم یکی از انجمن ها را به شما معرفی کنم. همچنین صفحه فیس بوک "علی ارتیم" یکی از فعالان این انجمن را ارائه می کنم.
Soykırım Karşıtları Derneği (SKD); Kontakt : Ali Ertem, Tel.: ۰۰۴۹/۶۹/۵۹۷۰۸۱۳;
http://www.facebook.com/ali.ertem.۷۱
با امید به این که حد اقل برای مدتی بتوانید توهماتی ذهنی خود را کنار بگذارید، و ضمن تماس با این انجمن، در مورد soykirim"" (نسل کشی) مورد نظر آنها نیز کسب اطلاع کنید! همچنین از آنان در مورد گفته دولتمردان ترک مبنی بر "بازکردن آرشیوهای ترکیه و ارمنستان و سپردن مطالعات مربوطه به گروهی از تاریخ دانان بی طرف ... " سوال کنید، تا ببینید آنها چرا این حرفها را "فریب کارانه" می دانند؟
۴۵۶۹۵ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۱
|
از : کاوه زنجانلی
عنوان : مدیریت محترم اخبار روز ، لطفا چاپ فرمایید !!
جناب آقای نظریان بسیار ممنون خواهم بود اگر به سوالات زیر پاسخ فرمائید:
۱-نظر خود را در خصوص پان ارمنیستها و نفوذ آنها در ارامنهٔ ساکن ایران به صورت واضح و شفاف اعلام فرمایید.
۲-در خصوص پیشنهادات آقایان عبدالله گول و اردوغان مبنی بر باز کردن ارشیوهای ترکیه و ارمنستان و سپردن مطالعات مربوطه به گروهی از تاریخ دانان بیطرف جهت بررسی طرح "تهجیر"به قول ترکها و "نسلکشی" به گفته ارامنه، و رد این درخواست از جانب رژیم حاکم بر ارمنستان چه نظری دارید؟
۳- چرا عثمانیها در طول ۵۰۰-۶۰۰ سالی که حکومت میکردند دست به نسلکشی ارامنه نزدند و منتظر آغاز قرن ۲۰ برای این کار شدند؟ نقش دول متفقین در جنگ جهانی اول را در این خصوص توضیح دهید.
۴-ارامنهای که هم اکنون در فلسطین و لبنان زندگی میکنند چه کسانی هستند؟ چرا ارامنهای که در دیگر نقاط امپراطوری عثمانی زندگی میکردند از این طرح به قول شما نسلکشی در امان ماندند؟
۵- نظر شما در خصوص قتل عام اذربایجانیها در قرباغ توسط داشناکهای ارمنی که ۲۰ سال قبل و نه ۱۲۰ سال پیش! اتفاق افتاد چیست؟
۶-با فرض قبول تمامی ادهی ارامنه به طور کامل، چند نسل از ترکها باید پاسخگوی ادعاهای شما باشند؟ آیا تلاش برای زنده نگاه داشتن آن تراژدی و دشمنی و نفرت پراکنی در مورد ترکها مصداق بارز نفرت قومی نیست؟ اتهامی که شما به اقای ساوچی وارد میفرمایید؟
۷-می فرمایید گروهی از روشنفکران ترک اعلام همدردی با ارامنه در خصوص وقایع جنگ جهانی اول نموده اند اما آیا یک نفر ارمنی جنایات فاشیستهای ارمنی در قرهباغ را محکوم نموده است؟!
سؤ استفاده از جو ترک ستیزی که در حدود ۱۰۰ سال در ایران رواج پیدا کرده و بر طبل تنفر قومی کوبیدن نتایجی مصیبت بار تر از تصورات جناب عالی به همراه خواهد آورد. اگر واقعا با تفکّرات اومانیستی به قضایا نگاه میکنید با همراهی گروهی از آذربایجانیها اقدام به رفع مشکلات موجود بین ارمنستان ترکیه و آذربایجان بنمایید. مطمئن باشید هستند گروه کثیری از ترکهای ایران که آمادهٔ همکاری با شما خواهند بود.
در پایان سخنی با آقای تبریزی: جناب تبریزی از کجا آذربایجانی بودن شما را مطمئن شویم؟ کم نیستند شونیستهای وطنی که با اسامی چون تبریزی اردبیلی، ارموی افکار ضّد آذربایجانی و مغایر با منافع و مصالح آنها را بیان مینمایند؟!!!
۴۵۶٨۱ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۱
|
از : آرسن نظریان
عنوان : شگردهای مذموم
آقای م دنیز ساوجی محترم ،
اولا ، اینکه بالاخره قبول کردید که چه در زمان عثمانی ها و چه در زمان جمهوری جوان ترکها "تظلماتی" به سایر خلقها شده گامی به جلو ، گرچه ناکافی ، باید تلقی کرد . اما ، اگر قبول می کنید که نسبت به خلق ارمنی نسل کشی صورت گرفته شهامت – و صداقت – آنرا دارید که آنرا صریحا محکوم کنید ؟ لطفا به این سوال جواب بدهید .
ثانیا ، اگر آنچه را که راجع به "کشتار دهها و صدها هزار مردم ایران توسط ارامنه ... " اظهار می دارید صحت می داشت ، بدون شک من ، هم به عنوان یک انسان و هم به عنوان یک ایرانی ، به شدیدترین وجه محکومش می کردم . اما واقعیت اینست که شما پان ترکیستهای وطنی دقیقا همان تاکتیکهای ناجوانمردانه برادر بزرگتان را در ایران پیاده می کنید . حال که نمی توانید در برابر اسناد و ادله و شهادتهای بی شمار تاریخی و حتی شهادتهای خود ترکها واقعیت نسل کشی را انکار کنید به شگرد اتهام زدنهای شرم آور روی می آورید تا به خیال خودتان طرف را هم مقصر جلوه بدهید . اتهامات مجعولی که می زنید ، همانطور که آقای تبریزی اشاره می کنند، جز در منابع آغشته به تنفر قومی و مذهبی و "مدارک " فاقد سندیت و سایتهای هم مسلکی های شما ، که استفاده از آن فقط بیسوادی و بی فرهنگی استناد کنندگان به آن را می رساند ، یافت نمی شود . ارامنه هرگز روی هم وطنان خودشان ، خواه آذری یا غیر، دست بلند نکرده اند . اینکه در زمان اشغال شمالغرب ایران توسط ارتش عثمانی به طور پراکنده علیه آنها و عمال محلی شان به دفاع ازخود پرداخته اند ، آنهم در وضعیتی که دولت مرکزی در موقعیتی نبود که از آنها حمایت کند ، عملی قابل درک و موجه باید به حساب آید .
شما یا آدم بسیار ساده لوحی هستید که دشمنان ایران از احساسات شما سوء استفاده می کنند تا در موقعیتی که برای تهاجم احتمالی به وطنمان آماده می شوند ، بین اقوام و اقلیتهای ایرانی اغتشاش فکری و تفرقه ایجاد کنند یا خدای نکرده از همانجاها دستور می گیرید . به شما توصیه می کنم عینک تنفر قومی را از چشمانتان بر دارید تا خودتان خودتان را کمتر ناراحت کنید و ما را هم بیش از این زحمت ندهید .
مدیریت محترم اخبار روز ، لطفا چاپ فرمایید .
۴۵۶۷۹ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۱
|
از : علی تبریزی
عنوان : آقای دنیز ساوجی، اجازه دهید پاسخ شما را من آذربایجانی بدهم!
آقای ساوجی، من در حیرتم! شما که نابودی ارامنه در "ارمنستان غربی" را ، بجای نسل کشی، "تظللمات" می نامید، ـ آنهم بی آنکه نامی از ارامنه ببرید ـ چگونه به خود حق می دهید، انتقامجویی های پراکنده ارامنه و آسوری را "کشتار وحشیانه مردم مسلمان" بنامید؟
کسانی که با تاریخ آشنایی دارند، می دانند که از طرف "شیخ الاسلام" (بالاترین مقام مذهبی در عثمانی) ، جنگ جهانی اول "جهاد علیه کفار" اعلام شده بود. گرچه دولت ایران در این جنگ اعلان بی طرفی می کند، ولی روحانیون شیعه مقیم نجف ـ که در آن تاریخ جزء مستعمرات عثمانی بود ـ اعلان "جهاد" می کنند.
در سایه تلاش دولت عثمانی و آلمان قیصری، در ایران شایعه مسلمان شدن قیصر آلمان، وسیعا پخش می شود؛ تا با تحریک احساسات ایرانیان، آنان را به حمایت از عثمانی و "جهاد علیه کفار روس و انگلیس" بکشانند!
از طرفی ترکان جوان که قتل عام ارامنه و دیگر مسیحیان را به وسیله ژاندارمری و دستجات مسلح کردان و حتی راهزنان، با قدرت تمام ادامه می دادند، با استفاده از فرصت به دست آمده، غرب ایران را به اشغال خود در آوردند. اشغال آذربایجان برای عثمانی، بهترین فرصت برای نابودی ارامنه و آسوریهای ایران بود.
اشغال آذربایجان، چون با هدف توسطه اراضی و ایجاد "ترکستان بزرگ" بود، نابودی ارامنه و آسوری مناطق متصرف شده، نیز از اهم وظایف آنان به حساب می آمد. به همین دلیل پشت سر سربازان، نیز عوامل حکومتی و آخوند های عثمانی، همراه غارتگران، سر می رسیدند.
با توجه به اینکه روسیه قبل از جنگ، با بهره برداری از ضعف دولت قاجار، بخش هایی از آذربایجان را، در اشغال خود داشت، دولت عثمانی با اشغال آذربایجان، سعی تمام داشت که خود را "ناجی" آذربایجان قلمداد کند! به همین دلیل برای جلب نظر مساعد مردم مناطق تحت اشغال، آخوندهای خود را همراه با دیگر عوامل حکومتی، پشت سر سربازان، گسیل می داشت. آخوندهای عثمانی موظف بودند، با رساندن پیام "شیخ الاسلام دولت عثمانی" مبنی بر جهاد علیه کفار، و "کافر واجب القتل" خواندن مسیحیان ایران، با یک تیر دو نشان بزنند: هم ارامنه را از میان بردارند؛ و هم حمایت مردم بومی و مسلمان را جلب کنند!
آقای دنیز ساوجی، امروز بر کسی پوشیده نیست که تاریخ اسلام، سرشار از وقایع و فجایعی است که حکام مسلمان به تایید روحانیون، و به دست توده های مسلمان، یعنی مردم کوچه و بازار، بر سر غیر مسلمانان، نازل کرده اند! قتل عام ارامنه در عثمانی و همین طور در ایران و قفقاز هم، جنایتی بود که با تحریک حاکمان، به دست جنایتکاران و مسلمانان متعصب محلی انجام گرفته است؛ که بنا به فتوای روحانیون، جان و مال آنان، بر مسلمانان حلال بود!
آقای ساوجی، قتل عام مسیحیان ایران، جنایتی بود که بدست عمال عثمانی، و متعصبین محلی در ابعادی وحشتناک، به اجرا گذاشته شد. گزارش مسیونرهای مذهبی آلمانی " Deutsche Orient - Mission" (مسیون آلمانی در شرق)، که در آن تاریخ در یک روزنامه هلندی، منتشر گردید، این جنایت را چنین نقل می کند:
"آخرین خبر حاکی است که چهار هزار نفر آسوری و یکصد نفر ارمنی، فقط در اثر ناخوشی در ظرف پنج ماه گذشته در میسیونها جان سپردهاند. کلیه آبادیهای حول و حوش این منطقه، باستثنای دوسه آبادی، دستخوش غارت و چپاول قرار گرفته، بآتش کشانده شده و نابود گشته است، تعداد بیست هزار نفر مسیحی در ارومیه و اطراف آن سلاخی شدهاند. کلیساهای بسیار و همچنین بسیاری از منازل این شهر را آتش زده و نابود کردهاند.... در هفتوان و سلماس ۸۵۰ جسد بدون سر فقط از چاهها و آب انبارها کشف شده است. چرا؟... برای اینکه افسر فرماندهی برای هر سر مسیحی یک جایزه تعیین کرده بود. فقط در هفتوان بیش از پانصد نفر زن و دختر بکردها و سنجبولاقها واگذار شدند. تصورش را بکنید که بر سر این مخلوقات بدبخت چه آمده و ممکن است دچار چه سرنوشت شومی شده باشند. در دیلمان مسیحیان را دسته دسته بزندان افکنده و به قبول اسلام مجبور میساختند. مردها را ختنه میکردند. گلپارجین، ثروتمند ترین آبادی ایالت ارومیه را با خاک یکسان کردند. مردها به قتل رسیدند. زنان و دختران خوشگل ربوده شدند. همین عمل را در بابارو انجام دادند. صدها نفر زن، وقتی مشاهده کردند که چطوری بسیاری از خواهرانشان روز روشن در وسط جادهها مورد تجاوز و هتک ناموس راهزنان قرار میگیرند، خودشان را برودخانه عمیق پرتاب کردند. در میاندوآب واقع در ناحیه سولدوس نیز همین وقایع رخ داد." (اسماعیل رائین: قتل عام ارامنیان صفه ۱۱۶)
متاسفانه، جنایتی با چنین ابعاد وحشتناک، نه تنها وجدان مسلمانان را به درد نمی آورد، بلکه آنان طبق آموزه های اسلام، شرکت در "جهاد" را امری واجب با ثواب اوخروی، تلقی کرده و خود را برای هر جنایتی محق می دانستند! از طرفی آخوند ها، با بزرگ نمایی اقدامات انتقام جویانه مسیحیان (اعم از آسوری و ارمنی)، مسلمانان را بیشتر تهییج می کردند! در چنین فضای مسموم، و در نبود تاریخ نگاران مستقل و بی طرف، و در نبود منابع قابل استناد و معتبر، وقایع نگاری های یک جانبه محلی، و اغلب مغرضانه، ملاک قرار می گیرد!
تاسف بارتر این که حتی کسروی که می توانست، قتل عام ارامنه توسط نیروهای عثمانی را، مورد توجه قرار دهد، و از اهداف شوم عثمانیان در نابودی، هموطنان مسیحی ما، پرده بردارد، و به نقد عوامل محلی در این جنایت ها بپردازد، فقط وقایع نگاری های یک جانبه را مورد توجه قرار داده است!
البته شکی نیست که با اقدامات انتقامجویانه ارامنه و آسوری، افراد بی گناه زیادی قربانی شده اند! ولی نباید فراموش کنیم که این مسلمانان بودند، با استناد به قرآن و اسلام، اقدام به نابودی ارامنه می کنند! همچنین نمی توانیم کتمان کنیم که تاریخ اسلام، از آغاز تا به امروز، با حملات خونین و جنگ و غارت، همراه بوده است!
۴۵۶۷٣ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۱
|
از : م دنیز ساوچی
عنوان : نظر ارسن نظریان
بسی جای خوش حالی است که در جامعه ترکیه هم از روشنفکران وهم در حاکمیت کسانی پیدا می شود که تضللماتی که به سایر خلقها چه در زمان عثمانی ها و چه در زمان جمهوری جوان تورکها شده بود هم تحقیق می کنند وهم مقاله می نویسند. خوشبختانه اکنون هم از طرف حاکمیت حزب عدالت وتوسعه در ترکیه شرایط برای کردها وسایر خالقها اگر که جوزی هم که باشد فراهم شده است. حالا سوالی که از اقای ارسن نطریان دارم. نظرشان در مورد کشتار وحشیانه مردم مسلمان اذربایجان عربی توسط {جلوها }که اتحاد ارامنه واسوریان که سازماندهی اصلی انها راحزب داشناک انجام داده بود چیست. مردم بی گناه اورمیه واطراف ان که جز عثمانیها وترکیه نبودند. اذربایجان غربی جز خاک ایران است. ربطی به عثمانی ویا ترکیه ندارد.تمامی اسناد این کشتار وحشیانه با حمایت امریالیستهای روس وانگلیس وفرانسه توسط ارمنه در اسناد دولتی ایران در ان زمان موجود هست علاوه بر ان در کتاب {اورمیه در محاریه عالم سوز } نوشته والی ایران در اورمیه روز شمار کشتار مردم بی چاره و درمانده شهری وروستای ان منطقه ثبت شدهاست.اقای ارسن نظریان نظرتان در مورد این گشتار دهها ویا صد ها هزار از مردم ایران به عنوان یک انسان ویک ایرانی چیست.سایت محترم و وزین اخبار روز لطفا چاپ کنید با تشگر.
۴۵۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۱
|
از : عباس مقدم
عنوان : نقش کردهای تحت سلطه عثمانی در نسل کشی ۱۹۱۵ ارامنه، و خود آگاهی امروزی آنان
با تشکر از ترجمه خوب و بجای آقای آرسن نظریان، که مقاله خانم آیشه گونایسو را، منتشر نمودند. مقاله بسیار درخور توجه است. با امید به گسترش آگاهی در جامعه روشنفکری ترک، و با امید به تحکیم پیوند بین ارامنه و کردان، آرزوی قلبی من به عنوان یک ترکزبان ایرانی این است که، جامعه روشنفکری ترک با تاثیر گذاری بر جامعه ترکیه، دولتمردان ترک را به اعتراف و عذرخواهی از نسل کشی ۱۹۱۵، وادارد!
جای تاسف است که امروزه قشری از آذربایجانی ها، بجای تاثیر پذیری از جامعه روشنفکری و دموکرات ترک، تحت تاثیر ناسیونالیستها و نژادپرستان ترک قرار گرقته و در دام ارمنی ستیزی، گرفتار شده اند!
ضمنا لازم است به کتابی از "رجب مراشلی" بنام
Ermeni Ulusal Denokratik Hareketi Ve| ۱۹۱۵ Soykırımı
اشاره کنم. مراشلی از کردان ترکیه است. وی که سالهای زیادی از زندگی خود را در زندان های ترکیه، سپری کرده است، در کتاب خود با افشای اولین نسل کشی قرن بیستم، به نقش کردهای عثمانی در این نسل کشی می پردازد. امیدوارم روزی شاهد ترجمه فارسی این کتاب باشیم!
۴۵۶۵٨ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۱
|
از : آرسن نظریان
عنوان : سپاس متقابل و چند اظهارنظر
جناب ریبوار معروف زاده ،
با تشکر از محبتتان ، بسیار نتیجه گیری بجایی کرده اید ، زیرا ناسیونالیسم یا هر اعتقاد و گرایش فکری دیگری بدون پیوند با انسانیت و هنجارها و ارزشهای عام انسانی مردود و محکوم است .
اعتراف به گذشته تاریک نیز از ملزومات این پیوند است . کسانی که فکر می کنند می توانند با دروغ و لاپوشانی گذشته تاریکشان از پاسخگویی دربرابر جهانیان و دربرابر تاریخ قصر دربروند ، سخت دراشتباهند .
مقاله تان را تحت عنوان " نسل کشی ، دیپلماسی جهانی، کردها و تعهدات جهانی " خواندم . نوشتار جالبی بود . به اطلاع شما برسانم که هم اکنون سازمانهایی هستند که در جهت آگاهی رسانی به جامعه جهانی درباره سرنوشت ملتهایی که به نحوی در معرض مخاطره جدی قراردارند ، فعالیت می کنند ، مثل "سازمان ملتهای درمعرض تهدید " (Threatend or Endangered Peoples) و غیره که شامل ملتهای بدون کشور هم می شود . بعلاوه ، تا آنجا که دیده و اطلاع دارم در کنفرانسهای بین المللی مربوط به نسل کشی یا ژنوسید یک ملت ، به طور معمول نمایندگان ملل نسل کشی شده دیگر ، مثل ارامنه ، کردها ، یهودیان ، آسوریان ، اهالی سودان جنوبی ، رواندا ، کامبوج و غیره نیز شرکت می کنند و یا دعوت می شوند . صد البته چنین تلاشهایی لازم است تا توجه افکار عمومی جهانی به سرنوشت این گروه از ملتها جلب شود .
دررابطه با کردها و مبارزات و اهداف و تعهداتشان نظر این بنده حقیر اینست که در حال حاضر با به وجود آمدن اقلیم خودمختار کردستان کردها موقعیت ممتازی را درمنطقه خاورمیانه به دست آورده اند ، زیرا این اقلیم تنها منطقه کمابیش امن در کشور پرآشوب عراق است که در زمینه اقتصادی و فرهنگی نیز به پیشرفتهای شایان توجهی دست یافته است . در حالی که گروههای عرب سنی وشیعه یا به دلیل ناکارآمدی رهبران سیاسی و فکری شان و یا به علت مذهب گرایی مفرط سنتی به جان هم افتاده اند و به چیزی که نمی اندیشند وحدت کشور و میهنشان است . به نظر من برادران کرد باید این موقعیت خود را با متانت حفظ کند و با بردباری منتظر فرصتهای تازه باشند که به طور حتم پیش خواهد آمد . به ویژه از اقدامات و طرحهای عجولانه باید بپرهیزند ، زیرا در منطقه پرآشوب خاورمیانه ، امکان پس رفت و ازدست دادن دست آوردهای ولو کوچک برای ملتهای آسیب پذیری مثل کردها ، ارامنه ، فلسطینی ها و غیره وجود دارد و با تغییر ناگهانی اوضاع خیلی زود می توانند قربانی زدوبندها و توافقات قدرتهای بزرگ گردند .
با آرزوی صلح و دوستی بین همه ملل .
۴۵۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣۹۱
|
از : ریبوار معروف زاده
عنوان : تشکر
خواستم از نویسنده و مترجم مقاله بخاطر نوع نگاهشان به چگونگی پیوند دو ملت کورد و ارامنه تشکر کنم. دوست من"ارسن نظریان" دیریست به این نتیجه رسیدهام که من به عنوان کورد و ما به عنوان ملت کورد باید در نوع مبارزهامان برای تشکیل یک کشور و دولت تجدید نظر کنیم. باید ناسیونالیزم و انسانیت را با هم پیوند دهیم، باید اعتراف به اشتباهات گذشتهیمان بخشی جدایی ناپذیر از مبارزهمان باشد و دست دوستی به سمت ملتهای دیگر برای مقابله با فاشیزم و نژادپرستی دراز کنیم. باید ما فرای ملیتمان با این امر که سرنوشت انسان به کشتن و کشتهشدن، به قاتل و مقتول بودن، گوسفند و گرگ شدن بیانجامد مبارزه کنیم. دوست گرامی برای اینکه دوستی ملتهای منطقه و جهان، برای ارتقاء منزلت انسان(بالاخص انسان شرقی)، وارد فازی عملی شود بنده در قالب مقالهای ایدهای را مطرح نمودهام. دوست دارم شما نیز انرا بخوانید تا همهی ما فرای نژاد و ملیتمان برای صلح و اشتی تلاش نماییم.
لینک مقاله : نسل کشی ، دیپلماسی جهانی، کردها و تعهدات جهانی
در راستای تشکیل سازمان ملل ژنوساید شده http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۲۹۶۳&fb_source=message
۴۵۶٣٨ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۱
|