از : سهراب
در پاسخ به شیفتگان سیاست نادرست حزب توده در مقطع ۵۷-۶۲ باید گفت: حضرات از خواب خودخواسته بیدار شوید. انترناسیونالبزم پرولتری در جهان دوقطبی، اسم رمزی برای گوش به فرمان بودن چپ درمقابل اوامر حزب کمونیست شوروی بود. دفاع از منافع زحمتکشان ایران هیچ نسبتی با دنبالهروی از فرامین حزب کمونیست شوروی نداشت. یلتسین، آقایف، علیف،... نمونههایی از به اصطلاح رهبران طرازنوین شما بودند.
آقایان نگهدار و طاهریپور شایسته است که این نوشتار را در خلوت خویش بخوانند و به تفاوت سیاست اخلاقمدار و شارلاتانیزم سیاسی اندیشه کنند.
۵۴۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : محسن مقصودی
عنوان : بند ناف علی کشتگر را کجا خاک کرده اند؟
سال هاست که علی کشتگر به هر بهانه ای به تکرار تاریخچه پرخاشی که خودش و هلیل رودی به روند وحدت سازمان فدائیان خلق ایران و حزب توده ایران کرده اند، می پردازد. تحلیل کشتگر سراسر عاطفی و پر از کینه ورزی کور است.
اول آنکه وی شرایط و موقعیت آن روز کشور را نادیده می گیرد. پراکندگی و تفرقه نیروهای خلق در آن زمان کاملا به سود ارتجاع جنایتکار بود.
من خود شاهد بودم ، در حالی که وزارت ارشاد اسلامی اجازه چاپ کتاب برای کودکان و یا اجازه چاپ پوستر مشترک حزب و سازمان رارد می کرد، به جزوات علی کشتگر و دوستانش اجازه چاپ می داد. همان زمان من این مطلب را به فرهاد نعمانی که استاد دانشکده اقتصاد بود گفتم. وی که از دوستان کشتگر بود، برآشفت و در حالی که ناراحت بود که چرا نورالدین کیانوری، دبیر اول وقت حزب توده ایران برخورد تندی با کشتگر و جریان منتسب به او داشته است گفت که چند ماه باید بگذرد تا گرد و غبار ها بخوابد و موضع حزب توده عوض خواهد شد، من بوی گفتم که فکر می کنید که اصلا تا چند ماه دیگر ما خواهیم توانست فعالیت علنی بکنیم؟ وی سرش را با خوشبینی تکان داد ولی رویدادها خلاف این خوشبینی را نشان دادند.
دوم آنکه آنچه که کشتگر نمی گوید آن است که ن. کیانوری هم با وحدت سریع حزب و سازمان موافق نبود. شاید بعلت آنکه او هم یورش ارتجاع به نیروهای چپ را حدس می زد.
سوم آنکه این تلاش کشتگر و دوستانش برای جلوگیری از وحدت سازمان و چپ ، چه نتیجه مثبتی بعد از ۳۲ سال در بر داشته است؟ اگر این وحدت صورت می گرفت طبقه کارگر ایران ضرر می کرد؟ امروز چپ ایران ضعیف تر بود؟ خود کشتگر حتی نتوانست در جریانی که سردمدارش بود نیز دوام آورد. و امروز تنهای تنهاست.
وحدت حزب وسازمان می توانست به شکوفائی چپ در ایران بیانجامد. هرچه چپ ایران بیشتر مردمی می شد، بیشتر در مقابل مردم پاسخگو بود و می توانست بهتر هم اشتباهاتش را تصحیح کند. کشتگر و دوستانش منافع مردم و طبقه کارگر را در پای اختلافات شخصی با فرخ نگهدار و دیگر اعضای کمیته مرکزی سازمان قربانی کردند.
چهارم ، اما بالاخره علی کشتگر باید توضیح بدهد که " همبستگی جهانی کارگران و جریانها و جنبش های کمونیستی و سوسیالیستی جهانی" بطور مشخص چیست ؟ و مصداقش کدام است؟
"پرولتاریای جهان متحد شوید !"، " آنچه کمونیست ها را از دیگر جریانات خرده بورژوا ئی سوسیالیست جدا می کند، انترناسیونالیست بودن آنها هست" اینها نه صحبت های فرخ نگهدار است و نه شعار های حزب کمونیست اتحاد شوروری، که تکرارشان نشانه وابستگی باشد. اینها آموزش مارکس است برای کسانی که می خواهند بدانند سوسیالیسم علمی چیست و برای سوسیالیسم و عدالت اجتماعی تا نثار جان ، مبارزه می کنند.
علی کشتگر می خواهد با کدام کمونیست و سوسیالیستی در جهان همبستگی داشته باشد؟
می دانم که بند ناف کشتگر را در خاک نفاق دفن کرده اند، عاطفه، عقلش را می فرساید و جدل و گفتگو تاثیری در اخلاق و داوریش ندارد. این چند کلمه را از آن جهت آوردم تا بگویم که حقیقت چند بعدی و چند لایه ای است، یکه تازی نکنیم.
۵۴۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : امیر آمویی
عنوان : به این مطلب هم یک نگاهی بکنید
با درود
بد نیست به این مطلب هم یک نظری بیاندازید. در سال ۲۰۰۷ نوشته شده ظاهرا:
http://www.negahdar.info/index.php/article/۱۵۵
۵۴۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : شاهین انزلی
عنوان : افشای رفقای هم فکر اقای نگهدار ضرورت است چون فردادیر است .
رفیق کشتگر گرامی .از انجای که خود درون سازمان بودم و از انشعاب های قبلی تا پروسه انشعاب و جدای رفقای ۱۶ اذر و شما بیخبر نبودم و با نیت از این جمله شما از مقاله فوق.... برخی از رفقای کمیته مرکزی بطور منظم با رهبران حزب توده ایران جلسه داشتند و برای پیشبرد پروژه خود در سازمان از آنان رهنمود می گرفتند. آقای نگهدار و سایر رفقای هم نظر او در کمیته مرکزی به این نتیجه رسیده بودند.... ایا فکر نمیکنید که زمان رسیده تا اسامی رفقای هم فکر اقای نگهدار را در جهت وحدت با حزب توده و یا بلوکه کردن نظرات انتقادی در سازمان عنوان شود تا با این هم فکران اقای نگهدار بیشتر آشنا شویم با اینکه هنوز همان هم فکران و اعضای کمیته مرکزی در قید حیات میباشند و بایستی خود به سخن ایند که چگونه باعث اختلاف و انشعاب و رفتن به دامان حزب توده شده اند... رفیق گرامی کشتگر اشتباه و خیانت فقط منوط به دولت مردان حاکم و حاکمین یک کشور نیست بلکه رهبران سیاسی احزاب هم بخاطر قدرت هم دستی در اشتباه و خیانت دارند من نزدیکی به رهبران حزب توده و وحدت با حزب را خیانت نمیدانم بلکه بزرکترین اشتباه بود که با پیشوندو پسوند شگوفائی نظام اسلامی هم راه شد و فاجعه افرید و در تاریخ ماندگار شد این وظیفه شما و دیگران است که اسامی هم فکران دبیر اول سازمان اکثریت اقای نگهدار را برای اشنای عنوان کنید این یک ضرورت است چون فردا دیر است .
۵۴۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : آقای کشتگر، این لباس پوسیده تر از آن است که با نخ و سوزن بتوان دوختش
آقای کشتگر، ممکن است لطف کنید بگویید که پس این سازمانی که با اسم اکثریت شکل گرفت و اتفاقا در دفاع از جمهوری اسلامی و مواضع ضد امپریالیستی امام هم شکل گرفت، چگونه ایجاد شد. کی بود کی بود ، من نبودم که پاسخ نبود. شما و دوستان شما بعد از شکل گیری سازمان اکثریت که بر اساس مواضعی که در بالا آمد ، شکل گرفتید. آیا این مواضع نیز بر اساس استقلال چپ بود؟ بعلاوه، از آن زمان تا کنون ، چگونه است که بخش اعظم اپوزیسیون طرفدار اصلاح رژیم از همین سازمان اکثریت و حزب توده بوجود آمده است. به سازمانهای مختلفی که هر روز برای باندی از رژیم دست میزنند و به چشم مردم خاک می پاشند ، توجه کنید. حتما نامه های فدا شوم به نخست وزیر اعدام های ۶۷ ، یا نامه به خامنه ای، با تماس گیری با سفارت در دوره رفسنجانی، یا رنگ زدن پاسداران سابق و امنیتی های رژیم و فروختن آنها به اسم خبرنگار و ولتر شده ، کار از ما بهتران است. حرف شما درست بود اگر این سیاست ادامه نداشت. اما ادامه این سیاست نشان میدهد که اکثریت و حزب توده صرفا یک عده نبودند که اشتباه کردند. اینها آگاهانه حمایت از منافع یک طبقه را انتخاب کردند و تا به امروز نیز در همین راه مصرانه و با پیگیری حرکت کرده اند و این راه چیزی بجز اصلاح رژیم جمهوری اسلامی و شریک شدن در قدرت با آن نبوده است. آیا با تمام اینها میتوانید بگویید که همایون تافته جدا بافته ای بود. پس مواضع اکثریت و کلا شکل گیری اکثریت اگر با مخالفت ایشان بود، چرا تا مقطع اعلامیه ۱۶ آذر باقی ماند. اگر دعوا بر سر ادغام با حزب توده بود، که این اختلافات بین باندهای مافیای حاکم نیز بیشتر وجود دارد. اینها را با هزار سریشم نیز نمی توانید به مواضع جنبش کمونیستی بچسبانید.
۵۴۵٨۴ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۲
|
از : عیسی صفا
عنوان : تحریف
آقای علی کشتگر ! آیا شما در باره نظریاتی که به هبت نسبت می دهید نوشته و یا مدرکی بجز بیان شفاهی خودتان برای ارایه دارید؟ منهم سال ۶۰ با هبت که آشنایی و همکاری چند ساله با هم در زندان زمان شاه داشتیم در مورد وحدت با حزب توده ایران حرف زدم. او تمام مواضع ایدئولوژیک و سیاسی حزب توده ایران را قبول داشت و فقط فکر می کرد حزب از نظر تشکیلاتی و افراد به اندازه کافی روحیه رزمنده ندارند. مایلم این بحث بالا بگیرد تا جدی تر نشان دهم که حرف های شما تحریف نظریات هبت است.
۵۴۵۷۷ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۲
|