عنوان : چرا رای دادم!
"آن ها که رای داده اند و نظر به تغییر داشته اند و آن ها که رای نداده اند و خواهان تغییر هستند، بهتر است به جنگ و خط و نشان کشیدن، تحقیر و تمسخر یکدیگر پایان دهند، یکدیگر را به رسمیت بشناسند و به یاد بیاورند که اختلاف آن ها بر سر ارزیابی هاست. آن ها امروز یک وظیفه ی مشترک در برابر خود دارند. هیچ کس به جز خودشان برای آن ها آزادی را به ارمغان نخواهد آورد."
به نظر من این صحیح ترین قسمت مقاله بود.
من به عنوان یک رای دهنده، قبل از رای دو راه پیش خود می دیدم. رای به بهبود وضع موجود علیرغم احتمال وجود تقلب به شکل های گوناگون و دوم عدم شرکت - باز به قصد بهبود وضع موجود .از آنجایی که هیچ سودی در تحریم ندیدم- به ویژه در نبود یک سازمان اپوریسیون قوی و تاثیرگذار- تصمیم به شرکت گرفتم.
حالا هم انتظار معجره ندارم و می دانم که وی بدون تایید رهبری جمهوری اسلامی- خواه با میل یا با اکراه نیامده. اما این نیز مطمئا هستم که اوضاع سیاسی اجتماعی مردم بهتر خواهد شد.
۵۵۲٣۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : رای به تغییر یا تثبیت نظام ؟!
"...نمی خواهید به اشتباه خود اعتراف کنید و به مردم بپیوندید " !
طرح این سئوال بخودی خود خواستار گویای تعریفی‌ از بیهودگی حضور سازمان‌ها و تشکیلات سیاسی در جامعه ایران است.این مطلب میتواند برای بعضی‌ از سازمان هایی که خواهان فقط "بودن" باشند، تاثیری نداشته باشد. ولی‌ حضور تشکل‌های مدافع مردم ، به "چرا بودن" آنها تعلق خواهد داشت و نه‌ فقط به" بودن" آنها .
اگر همیشه "مردم" هر چه خواستند، تشکیلات سیاسی هم باید همان را بخواهند، دیگر احتیاجی‌ به داشتن سازمانهای سیاسی نخواهد بود. البته در ایران سازمانهایی وجود دارند که همیشه هنر و سیاست آنها جستجو و انتخاب فرد یا جناحی "مترقی" در داخل حکومت بوده که او را برای نامزدی به مردم معرفی نمایند و این راه را تا ابدیت هم ادامه میدهند . همین تشکل‌های سیاسی در انتخابات اخیر به "روحانی تغییر طلب" رای داده اند. آنها هیچگاه استقلال سیاسی از خود نداشته و هیچگاه هم به جناحی که مستقل از حکومت باشد رأی نمیدهند...
اقتصاد ایران در اسارت اقتصاد نوین جهانی است و در این نوع اقتصاد دولت هیچگونه تعهدی نسبت به خدمات اجتماعی نداشته و آنها را به بخش‌های خصوصی واگذار می نماید.در ایران حتی"امنیت ملی‌" هم به بخش خصوصی "شرکت سپاه" واگذار شده است. پس انگیزه رای دادن به امید "تغییر"، تغییراتی را بوجود نمی آورد البته اگر دانسته شود که "اقتصاد فقط زیر بنای خر نیست".
همین مشکلات را تمام کشورهایی که در اسارت اقتصاد نوین( نئوکانها) هستند ، دارند. این همه تظاهرات و اعتراضات در کشور‌های مختلف از جمله در کشور‌های اورپایی برای چیست ؟ آنها که "آزادی یا دموکراسی" دارند پس آنها چه چیز دیگری میخواهند ؟ آنها فقر و بی‌کاری و درماندگی و هزاران مصیبت ناشی‌ از نداشتن کار و در آمد را نمی خواهند و تمام این مفاسد اجتماعی از اقتصادی سرچشمه می‌گیرد که ایران و دولت آینده آقای روحانی در گرداب این اقتصاد نوین غوطه ور بوده و خواهند بود.
حاصل کلام آنست که رای دادن در انتخابات گذشته رای دادن به جمهوری اسلامی، رای دادن به ولایت فقیه، رای دادن به اقتصاد ویرانگر جهانی است. همانطور که دانسته است،حساب مردم از سازمانهای سیاسی جداست.آقای روحانی سوابق و خدمات فراوانی‌ در جهت حفظ و استحکام این نظام داشته اند و خواهند داشت و بقول معروف ماری در این نظام بوده اند که حال افعی شده اند .
۵۵۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : کی گفته مردم همیشه درست انتخاب میکنند؟
۱- ابتدا اجازه بدید این به اصطلاح "حقیقت" را گویا مردم همیشه انتخاب درست را انجام میدهند، و قابل نقد نیستند را همینجا و یکبار برای همیشه بخاک بسپاریم. نمونه ها بسیارند؛ مردم آلمان در انتخاب هیتلر اشتباه فاحش کردند. مردم ایران در انتخاب خمینی بعنوان رهبر، و جمهوری اسلامی، بعنوان نظام حکومتی اشتباه کردند.

۲- پانصد سال پیش اکثریت قاطع مردم دنیا، خصوصا مردم کشورهای اروپایی، معتقد بودند که زمین مسطح است (نه گرد) و زمین مرکز کائنات است. همین مردم، گاه بدستور پیشوایان مذهبی، و گاه خودسرانه، تعداد زیادی روشنفکر و دانشمند را که با مشاهدات دقیق علمی، این خرافات را نقد و حقایق علمی را کشف و ثبت میکردند، زنده، زنده در آتش سوزاندند یا گردن زدند. آیا آنان (مردم) حق داشتند؟

۳- نقد تصمیمات، عملکردها و رفتار مردم، مخصوصا وقتی که به فاجعه منتهی میشود، وظیفه اخلاقی روشنفکران است. کار روشنفکر برساختن بسترهای نوینی است که منتهی به نرم و عرف اجتماعی شود و نه دنباله روی کردن از رفتارهای توده وار. که اگر جز این بود ما میباید کماکان در عصر حجر میزیستیم.

۴- دفاع از "حقیقت" از وظایف تعطیل ناپذیر همه روشنفکران و انسانهای آزاده است. هیچ "اکثریتی" نمیتواند و نباید بر "حق" و "حقیقت" سایه افکنی کند و یا حکم بر ابطال آن دهد.

۵- انتخابات آزاد یک ارزش جهانشمول است، و بدین معنی حقیقتی قابل دفاع، قابل تبلیغ و تعطیل ناپذیر.

۶- ایستادگی و لجاجت اخبار روز بر، و دفاع از "حقیقت" و "حقانیت" انتخابات آزاد ستودنی است و باید الگویی برای همه روشنفکرانی باشد که جرات نقد رفتارهای توده وار را دارند و میخواهند طرحی نو دراندازند.

حمید
۵۵۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : انگشت اخبار روز روی عصب هوچی گران
آنچه که لازم بود در خصوص موضع تحریم اخبار روز به زیبائی و کمال بازگو نمود . توصیه ام به هموطنان گرامی در اخبار روز این است که ، همانطور که بیان داشتید فعلا باید چند ماهی فقط صبر کرد و بقول آخوندها رصد کرد تا سرانجام معجزه روحانی چه ارمغانی برای کشور خواهد داشت ؟ و امیدوارم کسانیکه با جو زدگی در میان هیاهو و فیلم و عکس و پایکوبی به هموطنان معتقد به تحریم هجوم میاورند و شرکت مردم را برخ تحریمیان میکشند شاهد دوش آب سرد گرفتنشان نباشیم ! فراموش نکنیم که مجموعه رژیم در تنگنا های داخلی و بین المللی در حال از هم پاشیدگی درونی بود و با برگزاری حساب شده و مهندسی شده فعلا از این بحران عبور نمود تا نقشه ای و فرصتی دیگر بهم رساند .آینده نزدیک پوچی و بی ثمری این همه هیاهو که در واقع برای هیچ است بنمایش خواهد گذارد . و مماشات گران و خدعه سازان تا دور بعد چه ترفندی بکار گیرند و این دور باطل همچنان در جهت خواست مرتجعترین و رذل ترین موجودات حاکم بر ایران تداوم یابد ! ما ملت اوصولا به حرف روحانیها بیشتر اعتماد میکنیم تا شاملو ها که گفت با گوشت گندیده جمهوری اسلامی هیچ خورشتی نتوان پخت !
۵۵۲۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : شادمانی بیمورد!
حکومتی که بر مبنای دین و شریعه بنا نهاده شده باشد ماهیتا نمی تواند ساختاری دموکراتیک داشته باشد. در سیستمی که مردم حق شادی کردن و لباس پوشیدن به دلخواه خود را ندارند صحبت از رفرم و اصلاحات با رفتن و آمدن یک رئیس جمهور فقط و فقط شعر و شعاری بی محتوا و مضحک است .

رفقای داخل و خارج کشور که با صدها دلیل و برهان مردم را به رای دادن به روحانی تشویق میکردند خوب همین کار را در زمان شاه هم میکردند که ملت به فکر انقلاب کردن نیفتاد. امیر عباس هویدا و جمشید آموزگار چه چیزی کمتر از امسال روحانی و رفسنجانی داشتند که ما دنبال دار زدن آنها بودیم و رئیس جمهور کردن اینها ! یک جای این منطق اشکال دارد.

ریاست جمهوری روحانی بجز ُسرکارٌ گذاشتن ملت برای ۸ سال ماحصل دیگری نخواهد داشت. همانطوریکه ۱۶ سال ریاست جمهوری خاتمی و رفسنجانی چیزی را عوض نکرد بجز مهاجرت یک نسل دیگر از طبقه تحصیلکرده جامعه که قادر به کار کردن و امرار معاش در خارج کشور بودند.
۵۵۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : این چه منطقیست؟
آخه این چه منطقیست؟ خوب با این منطق که میرحسین موسوی هم توسط نظام و شورای نگهبان تایید شده بود. خاتمی هم. بنی‌صدر هم. شما چرا هیچ نسبتی با دیالکتیک جزء و کل ندارید؟ چرا از درک دینامیزم درونی نیروهای مقابل خودتون عاجزید؟ تفاوت شما با نیروهای مذهبی که نگاه اسطوره‌ای و سیاه و سفید دارند در چیست؟
اصلا مگر انتخابات صددرصد آزاد هم داریم که شما با وجدان پاک مردم را به شرکت در آن فرابخوانید؟ این هم شد حرف؟
این مردم از شما مترقی‌ترند. چرا که بیشترشان می‌دانند که نه به روحانی و نه به نظام، بلکه به تغییر رای داده‌اند. حنای ولی فقیه هم فقط برای شما رنگ دارد که «رای در انتخابات رای به نظام است» وگرنه در شادی انتخاب شدن «روحانی»، مردم نام «موسوی» را بر زبان می‌آورند و درخواست آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کردند.
۵۵۱۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : زیرکی رژیم و فراموشکاری مردم
موضعی کاملا واقعی و شجاعانه داشتید. نظام همه حسابهای خود را کرده و از غربالهای مرئی و نا مرئیش منتخب مورد نظر را بیرون داد. این که نام همان که مردم به او رای دادند از صندوق ها بیرون آمد دلیل بر مشروعیت پروسه انتخابات نیست. خیلی نا امید کننده است که مردم یک شبه همه دردها و ظلم و جور را فراموش میکنند و توهم پیروزی (نم دانم بر چه!) را به هم تبریک میگویند. امیدوارم لا اقل متصور نشوند که الان هم آقای خامنه ای در "بیت"ش نشسته و دارد زار زار گریه میکند!!
افسوس که نه فقط عامه مردم که حتی اپوزیسیون را هم زیرکانه دور زدند.
۵۵۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : آه کمی نفس بکشیم
دوستان گرامی
ما می دانیم که انتخابات دموکراتیک یعنی چه. و آن را می خواهیم.
ما می دانیم زندگی انسانی یعنی چه. و در آرزوی آن بسر می بریم.
ما می دانیم داشتن "سرمایه داری عاقل و تمیز" چه مواهبی می تواند داشته باشد، همانطور که شما تحت این نوع سرمایه داری زندگی می کنید.
ما به شرایطی که در آن هستیم، اعتراض داریم. ما به طولانی ایستادن در صف نان سنگگ ۵۵۰ تومانی اعتراض داریم. شما چطور؟
ما به تحلیل ها و کوشش های شما احترام میگذاریم.
ما ارزیابی و تحلیل داریم از شرایطی که در آن زندگی می کنیم. و ...
ولی آیا شما می دانید و یا درک می کنید که چکمه هایشان را روی گلوی ما فشار داده اند و تنها گاهی دست و پایمان را حرکت می دهیم که بگوییم زنده هستیم؟ آیا میدانید که اولین خواسته ما شل کردن این فشار بر روی خرخره مان هست؟ تا کمی آرام بگیریم و بتوانیم کاری انجام دهیم. کوشش ما و شادی ما را ارج نهید. کوشش و شادی و زندگیتان را ارج می نهم.
۵۵۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : تبریک همراه با نقد رفتار آنان که رای دادند منطبق بر تجدد و اخلاق
پس از اعلام پیروزی روحانی و جشن و شادمانی بخش هائی از مردم بالاخص جوانان در خیابانهای کشور ( در موارد بسیاری با شعارهای جنبش سبز) در فیس بوک نوشتم:
"من هم رای ندادم نوشتم نبلیغ کردم ترویج کردم که چرا رای نمی دهم اما باور دارم بخش قابل توجهی از مردم ایران با همان اهداف من و امثال من ( "نه" و اعتراض به سیاست های حاکم را ) با روش شرکت در انتخابات پیگیری نمودند. ایمان دارم پس از فروکش کردن هیجانات در عرصه عمومی ، صحت روش آنان که رای ندادند بر همگان روشن خواهد شد، مهندسی انتخابات آشکار خواهد گردید و........... بسیاری سوالات و زوایای پنهان این مهندسی و فریب روشن خواهد شد . پس نباید به تاسی از فضای احساسی حاکم سخن بگوئیم . به حکم خرد باید به همه آزادیخواهانی که روش شرکت در انتخابات را برای دستیابی به آزادی پذیرفتند تبریک گفت ضمن نقدی صریح و آشکار نسبت به این سیاست
و رفتار سیاسی مصلحت اندیشانه ، براین اساس اگر سازمان فدائیان به این نتیجه رسیده است که باید در انتخابات شرکت میکرد !! به جای این اطلاعیه می توانست به نقد روش خویش بپردازد!! نه آنکه بگونه ای سخن بگوید که دور از شان و منزلت سیاست ورزی مدرن می باشد."
لذا انتظار دارم اخبار روز هم از جانب بخش قابل توجهی از مردم که در انتخابات شرکت نکردند به همراهان ما در جنبش آزادیخواهی که روش شرکت در انتخابات را قبول نمودندضمن نقد بر عواقب و نتایج آن، پیروزی در این مرحله را تبریک بگوید فکر می کنم این رفتار منظبق بر تجدد و اخلاق در جنبش آزادیخواهی و سیاست ورزی خردمندانه است
با سپاس- د- توانا - ایران
۵۵۱۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : * ارزیابی بعداز انتخابات ۹۲:
۱. در انتخابات اخیر حماسهء ۷۶ و ۸۸ تکرار نشد. میزان مشارکت
۱۳ در صدر از سال۸۸ کمتر است.
۲. ولی میزان مشارکت بیش از انتخابات سال ۸۴ بود.
یعنی از ۶۲ درصد به ۷۲ درصد افزایش یافت. علت آنهم ائتلاف جناحهای مختلف حکومتی بود.
نیروهای آگاه این نکته را خوب میداند و این را بحساب نیروی تغییر نمی توان گذاشت.
(احمدی نژاد و رفسنجانی در سال ۸۴ و با مشارکت ۶۲ درصد
رقبای «اصلاح طلب» خود را شکست دادند و به مرحله دوم رفتند.
در دور دوم احمدی نژاد نوانست با مشارکت ۶۰در صد رقیب کارگزاران
خود - هاشمی رفسنجانی - را شکست دهد. )
۳. برخلاف ادعاهای ما این بار تقلب صورت نگرفت. مهمترین واقعه بعداز سال ۸۸ !!
۴. آقای روحانی با کسب ۱۸ میلیون از آرای ۳۶ میلیونی با اکثریت ۵۱
انتخاب شد. ولی نسبت به واجدین شرائط معادل ۳۵ میشود. این نسبت
در مقایسه با موقعیت آقای خاتمی در سال ۷۶ و ۸۰ از بیش از ۵۰ درصدر به ۳۵ درصد
تنزل نموده است.
۵. با وجود حمایت بالای آقای خاتمی از اصلاح طلبان و نیروهای خواهان تغییر
که فقط در سالهای ۷۶ و ۸۰ در انتخابات شرکت کردند.متاسفانه بدلیل بی توجهی به
خواسته های رای دهندگان به شکست «اصلاح طلبان » در برابر اصول گرایان شد.
۶. امروز روحانی از حمایت ۳۵ از واجدین شرائط برخوردارداست.
درضمن با ائتلاف بخشی از اصول گرایان، محافظه کاران سنتی، کارگزاران،
«اصلاح طلبان» ، جنبش سبز و نیروهای مستقل معلوم نیست که چگونه در
دورهء ریاست جمهوری خود بتواند به قول های داده شده پای بند بماند.
۷. با توجه به میزان ۵۱ درصد آرای آقای روحانی در برابر کل آرای اصول گرایان
بیم این میرود که دورهء بعد اصول گرایان به قدرت بازگردند.
نیروهای آگاه میدانند در فاصله ۸۸ تا ۹۲ بمیزان ۱۳ از مشارکت کاهش یافته است
چه پیشنهادات و یا انتظاراتی از آقای روحانی دارید که برای جلوگیری از کاهش بیشتر مشارکت از هم اکنون اقدام نمایند.
عنایت داشته باشید که این عملکردهای آتی جمهوری اسلامی می باشد که میزان مشارکت را بالا و پائین خواهد برد.
۸. حرف آخر : جمهوری اسلامی باید صحت و آزادی انتخابات را طی دوره های متوالی ثابت نماید. نهضت ادامه دارد.
همین دیروز آقای ناصر کاخساز نوشت : « این بار خامنه‌ای همان گونه که قصد کرده بود انتخاباتی بدون تقلب را به جهان نشان داد تا تقلب بزرگ انتخابات پیشین را به ادعایی غیرقابل اثبات تبدیل کند. تقلب بزرگ این بار در حقیقت با گذراندن کاندیدها از غربال شورای نگهبان و دستچین شدن دقیق آن ها صورت گرفته بود. جمهوری اسلامی با این تجربه نشان داد که هروقت بخواهد تقلب می کند و هروقت لازم نباشد نمی کند. و دومی را سپر تبلیغاتی اولی می‌کند.»http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۳/۰۶/۱۶۱۸۲۰.php
۵۵۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲