از : siamak farid
عنوان : نکات جالب در نوشته فواد شمس از نظر من در این مقاله
بعد از رد صلاحیت هاشمی معادلات چنان به هم خورد که تا چند روز همگان در شوک بودند. با آغاز مبارزات انتخاباتی، ولی «مردم» خصوصا جوانان و علیالخصوص شهرستانیها و از همه مهمتر طبقات فرودست راه را نشان دادند و باز کردند. آنان، برخلاف بخشی از جریان روشنفکری و اپوزیسیون، این نکته را دریافته بودند که مهم «رای به امید» و «رای به تغییر» است نه «رای به هاشمی رفسنجانی» یا «رای به حسن روحانی».
------------------------------------------------------------------------------------
رای به هاشمی را رای به دموکراسیخواهی تعبیر میکردند ولی رای به حسن روحانی را خیانت به جنبش سبز! این موضع خیلی عجیب بود.
-----------------------------------------------------------------------------------
ما با همان استدلالی که حتی به میرحسین موسوی رای دادهایم میتوانستیم، و توانستیم البته، به حسن روحانی هم رای بدهیم.
--------------------------------------------------------------------------------------
بعد از انتخاب حسن روحانی ناگهان همانهایی که از تحریم سخن میگفتند این پیروزی را به مردم تبریک گفتند. واقعا اگر شما الان به این نتیجه رسیدهاید که پیروزی روحانی، پیروزی مردم بود، شجاعت بیان اشتباهتان در تحریم را باید بپذیرید.
------------------------------------------------------------------------------------------
حال باید چه کار کرد؟ الان انتخابات تمام شد. چه رای داده باشیم، چه رای نداده باشیم. فرصتی رودر روی ما است. تا چندماه پیش فقط دعا میکردیم که جنگ نشود و تحریمها کمر جامعه را خم نکند. اما الان به لطف «مردم» و حضور میلیونیشان در پای صندوق و البته در خیابانها، فضا به سمتی رفته که میتوان امید تازه کرد. چه رای داده باشیم چه رای نداده باشیم، باید از این فرصت برای متشکل کردن چپ استفاده کنیم. باید به درون مردم برویم و با واقعیتهای فکر و عمل مردم گامبهگام همراه باشیم. البته بخشی از چپ مختار است این کار را بکند یا همچنان در کنار آن نیروهای اپوزیسیون فوقالذکر بماند و بر سر تصاحب درصدی از «۲۷درصد» تحریمیون، در افشاگری «آخوند روحانی» با آنان رقابت بکند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
۵۵٨۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : اکبر حسینی
عنوان : به کجا چنین شتابان؟
ﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭﻧﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻣﺜﻞ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﭼﻨﺎﻥ ﺍﻫﻤﯿﯽ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺷﺎﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﺰﺍﻡ ﺑﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﺪﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﺯﺍﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺍﻃﺎﻕ ﻓﮑﺮ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﯾﺎ ﻣﺠﺎﺯﯼ ،ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻧﺎ ﺁﺷﮑﺎﺭ ،ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺑﺰﺭﮔﻨﻤﺎﯾﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺪﻑ ﺁﻣﺮﯾﻦ ﺁﻥ ﻓﺎﺵ ﮔﺮﺩﺩ .ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﺷﻤﺲ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻟﺸﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺯﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺯﺍﺭ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺪﺭ ﮐﺎﺭﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺯﺍﺭ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﻤﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﺒﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﮔﻮﺑﻠﺰﯼ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﮐﺎﺫﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻻ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﭼﻨﺎﻥ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺍﯼ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻓﺮﺿﯽ ﺧﻮﺩ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﯽ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﻭﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﺗﮑﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻋﻤﻞ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﻭﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﺃﯼ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ "ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ" ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪ ﻩ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .ﺁﻧﺎﻥ ﺣﺘﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺵ ﺑﺰﺍﯾﺪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﻖ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ .ﺟﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻫﺮ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻗﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻣﺜﻼ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻭﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮﺩﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻗﺎﯼ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﻧﺎﻣﻪ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .ﻣﺜﻼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻧﺎﻣﻮﺟﻮﺩ ﯾﺎ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻧﺎﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺟﻮﺵ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻧﺎﻣﻪ ﻭﯼﻣﯽ ﮕﻨﺠﺎﻧﻨﺪ .ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺭاا ﻓﺮﺍﺩﯼ ﻧﻪ ﮐﻢ ﺗﻮﻗﻊ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻊ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ .ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻣﻘﺪﻣﺘﺮﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻣﺘﺮﻗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥl ﺍﻓﺸﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺳﺖ .
Von Samsung Mobile gesendet
۵۵٨۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : عیسی صفا
عنوان : پاسخ
آقای فواد شمس کشف یکی از شاخه های حزب توده ایران به نام « نامه مردم» کشف شما نیست ! این افتخار شامل « راه توده» نشریه دزدیده شده ضد حزب توده ایران است که در بیشتر موارد محکم ترین سندها برایش سران رژیم ولایت فقیه است. تلاش برای رهبر تراشی و رقیب تراشی علیه حزب توده ایران همزمان با مقاله شما شدت گرفته است. یک همزمانی ساده؟ تلاش سازمان امنیت رژیم بر این مبناست که حزب توده ایران وجود ندارد ، بلکه چند محفل هستند که خود را توده ای می دانند. شما از « ما جوانان» گونه ای حرف می زنید که گویا نماینده جوانان ایران هستید.
۵۵٨۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : جلال
عنوان : فرصت!!!
"باید از این فرصت برای متشکل کردن چپ استفاده کنیم. باید به درون مردم برویم و با واقعیتهای فکر و عمل مردم گامبهگام همراه باشیم."
جناب شمس، نوبخت و غنی نژاد و قوچانی و.... زیر پرچم اعتدال روحانی کدام فرصت را در اختیار تان خواهد گذاشت ؟
۵۵٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : بابک ساده
عنوان : فواد شمس حتما مرا بخواهد میاورد.
به نظرمن اتفاقن تنها و تنها این طبقه کارگر است که می تواند تغییرات دموکراتیک را برای کل جامعه ایران بیاورد. چون سرمایه درای در ایران درست درگرو یک نوع حکومت خودکامه و دیکتاتوری می تواند به حیات خود ادامه دهد. و هرنوع شیوه ی تولید سرمایه دارانه در ایران تنها با یک صورتبندی خودکامه می تواند برای طبقه خودش سود آور باشد. در این جا تنها تغییر مناسبات تولیدی است که می تواند تغییر در دیگر مناسبات اجتماعی را فراهم سازد. در کنار این موضوع در شرایط کنونی که حاکمیت هیچ ابائی از اعمال خشونت و کشتار برای ادامه حیات ندارد. تنها فلج کردن پایه های اقتصادی آن به وسیله ی یک اعتصاب عمومی آن هم به رهبری طبقه کارگر است، که می تواند نوید بخش یک تغییر بنیادین باشد. البته این افق بسیار دشوار و دور می نمایاند. اما واقعیت همین است.
اشتباه نشود دوستان ، این ها را نیز دوستم فواد شمس بعداز انتخابات ۸۸ در مقاله ای که در همین اخبار روز قرار داده بود نوشته بود.( "بچه های اعماق" واقعی - ۲۳ تیرماه ۸۸ )
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۲۲۴۳۴
به نظر من فواد شمس در بین دو روش مبارزاتی پارلمانی و غیر پارلمانی بند بازی می کند و هنوز به صراحت با خود تعیین تکلیف نکرده است که کدام روش را دنبال کند. زیرا در انتخابات معمولا بعداز رقابت ها و اعلام نتایج ، مردم از برنده انتخابات اعم در پارلمان یا ریاست جمهوری انتظار دارند و میخواهند به بینند که آنها چگونه تدبیر خواهند کرد و به وعده های خود عمل خواهند نمود.
از فردای اعلام نتایج انتخابات ، بازنده انتخابات معمولا در نقش اپوزسیون شروع به همکاری و نقد سیاست های دولت و نمایندگان جناح اکثریت می نماید.
متاسفانه از چنین سنت هائی در جامعه ما خبری نیست و از صدر تا ذیل حکومت معلوم نیست چه کاره هستند حملات به رئیس جمهور منتخب قبل از «تحلیف » شروع شده است . کیهان شریعتمداری در صدر مخالفین قرار دارد و رهبر هم سکوت جانبدارانه می کند.
فواد شمس بر اساس مقاله ذکر شده ؛ بعضی «چپ نما ها » که نقش طبقه کارگر و توده های زحمت کش را در مبارزات انتخاباتی سال ۸۸ دست کم رفته بودند را مورد نقد خود قرار میدهد. البته چون در آن نوشته معلوم نیست کدام نیروها مورد نظر فواد می باشد
بهر صورت بحساب چپ گذاشته شد . قواد امروز هم سوراخ دعا را گم کرده است.
فواد باید بداند حال که روحانی در انتخابات پیروز شده است. وظایفش نسب مردم - نه آنها که به او رای داده اند - و ادای قول و قرار هایش چیست؟
رقبای شکست خورده روحانی و شرکای آنها در مجلس و سائر نهادها با کیهان شریعتمداری در نقش «اپوزیسیون» مبارزات خود را قبل از «تحلیف » شروع کرده اند. البته هیچوقت معلوم نبوده و نیست و نخواهد بود که در این حکومت کی پوزیسیون است و کی اپوزیسیون می باشد!!!
آقای فواد شمس می تواند جایگاه خود را تعیین کند که در کجای این مناسبات قرار دارد.
نباید فراموش کند که نه روحانی که برنده ء انتخابات شده و نه رقبای او و نه مجلسیان و نه کیهان شریعتمداری هیچوقت برای دگر اندیشان حقی قائل نبوده اند.
به همین دلایل مضمون نوشته اخیر فواد با مبانی انتخابات پارلمانی مباینت دارد و ایشان بی مورد به کسانی که در انتخابات بهر دلیل شرکت نکرده اند می تازد. در هیچ کجای دنیا هیچ انسان لیبرال ، دموکرات و چپی چنینی رسالتی برای خود قائل نمیشود.
تقاضای من از فواد اینست که اگر به مبارزات پارلمانی وفادار است به این سئوالات پاسخ دهد :
- تاکی باید با روند انتخابات «گزینشی» حکومت مذهبی سازش کرد و اقشار مختلف و طبقه کارگر از داشتن کاندیدای خود صرف نظر نمایند؟
- ریزش مشارکت ۸۵ درصدی سال ۸۸ به ۷۲ در صد در انتخابات اخیر بخصوص در تهران بزرگ تحت چه مکانیسمی صورت گرفته است لطفا توجه کنید که کاهش ۱۳ در صدی بالغ بر چندین میلیون میشود ؟
- آقای خاتمی در هر دو دوره ء انتخابات بیش از ۵۰ در صد از واجدین شرائط در انتخابات را بخود اختصاص داد ولی در این انتخابات آقای روحانی چنین پشتوانه ای ندارد. علت را در کدام عوامل جستجو می کنید؟
- آیا عملیات «محیرالعقول» رهبری و شورای نگهبان در حذف کاندیدا ها در چند روز مانده به انتخابات وحذف رئیس مجمع تشخیص مصلحت را می توان در چهار چوب مناسبات سرمایه داری به عنوان «عرف » قبول نمود ؟
- در باره ء خوش خیالی های اول انقلاب و «تز» استحاله تا آنجا که امکان داشت .حداقل داستان سرائی می شد: کج و کولگی های «بخشی » از نیروهای سنتی و ارتجاعی بمرور سائیده و راست و ریست میشود و به سمت «ترقی » و «دمکراسی » خواهند رفت.
حضور موروثی و مستمر رفسنجانی ها ، ناطق نوری ها ، روحانی ها، مهدوی کنی ها ، خاتمی ها با سایر همکاران معمم و مکلای آنان نشان میدهد که آنها برای حفظ انحصاری قدرت و حکومت دینی هر روز می توانند به رنگی در آیند. آیا غیر از اینست ؟
کاش منافع اقشار مختلف و اقلیت های ملی و مذهبی و حقوق زنان و نیروهای دگراندیش ، نیروهای لیبرال ، دموکرات و چپ فدای منافع اقشار خرده بورژوازی سنتی و ارتجاعی نمی شد. کاش هزاران جان شیرین در سیاه چال های فاشیسم مذهبی پر پر نمی شدند.
۵۵٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : فواد شمس
عنوان : پاسخ به کامنت ها تا این جا
برای این که خیلی کامنت نذارم تا این جا به کامنت های عزیزان در یک کامنت پاسخ خواهم داد.
به عیسی صفا: اگر شما در خیابان های تهران می بودید درست یک روز بعد از پیروزی می دید که مردمی که به "حسن روحانی" رای داده بودند چگونه نام "سران فتنه" و "زندانیان فتنه گر" را در خیابان های تهران فریاد می زدند و خواهان آزادی آنان بودند. از آن جالب تر بعد از بازی فوتبال می گفتند " حسن یادته نره میر حسین سرورته" در نتیجه مطمئن باشید رای دهندگان در ادامه سنت ۸۸ رفته اند رای داده اند و انقدر هم بازیچه دست حاکمیت نیستند که حاکمیت آنان را باز تعریف کند.
اما در مورد " حزب توده - شاخه نامه مردم" واقعا متاسفانه رفقا بسیار از آن منش حزبی و توده ای که می شناسیم، دور شده اند . آنچنان که ما جوانان دیگر نمی توانیم این رفقا را بشناسیم. با سنگ محک توده ای بودن اگر بخواهیم آنان را محک بزنیم اصلا دور تر از آن چیزی هستند که ما خوانده ایم و از بزرگتر ها در مورد حزب توده شنیده ایم.
*************************************
پاسخ به خسرو گ: نگاه شدم صرفا معطوف به لایه های بالایی قدرت و روابط افراد بالای قدرت سات. اما به نظرم بهتر است اندکی هم به نقش "مردم" و لایه های اجتماعی آنان هم نگاه کنیم.
*************************************
پاسخ به علی امیری: ممنون از لطف شما.. به نظرم همین دیالوگ ها و جدل های قلمی لازم است که همه ما مواضع خود را هر لحظه اصلاح کنیم.
*************************************
پاسخ به حسین شیرزادگان : قطعا نحوه بیان و استدلال برای "افشا" کردن خودش خیلی مهمتر از اصل "افشا" کردن است. در کنار آن بسیار مهم است که مرزبندی یک نیروی چپ با هر کسی که شعار "سرنگونی" می دهد مشخص باشد در هر جا و هر زمان!
در مورد جوانی هم قطعا این گونه است من به شخصا در حال تجربه کردن هستم و حکم قطعی هم صادر نمی کنم. اما اگر هم حکمی صادر کردم و اشتباه از آب در آمد بادی شجاعت پذیرفتن اشتباه را داشته باشم. در مورد لحن نوشته ام به نظرم یه جایی لازم است اندکی لحن بر خورنده باشد تا همه به خود بیاییم.
************************************
پاسخ به عجول: قرار نیست کسی سابقه اش را به پای کسی بریزد. قطعا هر کسی در مقام قدرت و پست ریاست جمهوری بیاید باید عملکردش را نقد کرد. اما این به معنای آن نیست که با تحولات اجتماعی همراهی نکنیم.
********************************************
پاسخ به جمشید حزب: من متوجه منظور شما و موضوعیت صندوق بین المللی پول این وسط نشدم.
*********************************
پاسخ به آرزومند: ممنون از لطف و توجه شما... به هر صورت تجربه اندوزی مهمترین کاری است که یک فعال سیاسی و مدنی باید بکند. من هم مشغول بهاین کار هستم و خوشحالم که در این مسیر از تجربه عزیزانی همچون شما نیز بهره مند بشوم. قطعا ما از تاریخ پر بار چپ در جهان وایران بسیار بسیار باید بیاموزیم.
۵۵٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : ایکاروس
عنوان : خداحافظی با چپ، سلام بر "چپ"
امروز بواسطه نوشته آقای شمس، من با "چپ" جدیدی آشنا شدم. "چپی" که هویتش را نه از مبارزه برای شان بالاتری از زندگی برای مردم، که "مبارزه" برای زندگی توام با "آرامش" در زیر سایه رژیمی جبار می گیرد. "چپی" که نه پیشرو مبارزات مردم، که دنباله رو تفکرات مردم است. "چپی" که فقط از توده ها می آموزد و چیزی برای آموزش به توده ها ندارد. "چپی" که گذشته اش را نقد نمی کند بلکه لگدکوب می کند. "چپی" که دیدگاه استوار ندارد و به جای تحلیل سیاست و عملکرد طبقات جامعه، همچون انتظار مردم در لاتاری منتظر تغییر "ساعت به ساعت" و لحظه ای تحولات می ماند. "چپی" که امید به تغییر را در قالب بالایی ها می بیند. "چپی" که افق رهایی ندارد بلکه امیدش به انجام و تحقق وعده های "انتخاب" شونده هاست. "چپی" که به یمن "پیروزی" مردم فضا را سرشار از امید و نشاط می بیند. "چپی" که نمی داند خورشیدش کجاست.
۵۵٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : فواد شمس
عنوان : پاسخ به صبوری
برای هما وحدت و تشکیلات نیاز است که با "تو.ده های" مردم همراه شد.
۵۵٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : آرزومند
عنوان : تا امثال فواد هستند این جنبش نمی میرد
به عنوان فردی که با دیدگاههای فواد شمس حداقل از ۱۰-۱۲ سال پیش آشنا هستم ، این تغییر در جهت واقع بینی، این شجاعت در ابراز نظر بدون هراس از انگ و برچسب ، این تغییر از مواضع بسیار چپ و دور از دسترس تا تفکر وتامل و همراهی با مردم برای من که درد تمام این چپ روی ها را با جوانی و عمرم و زخم خونین یاران و هم نسلانم با خود دارم ، دیدن این تغییر در جوانان مبارزی مانند فواد بی اندازه دلگرمم می کند. من هم با برخی جنبه ها البته "برخی" نظرات او موافق نیستم اما این جوانان دلگرمم می کنند که آن همه خون و درد و رنج بی فایده نبوده است. نسلی به پا می خیزد که در عین آرمانخواهی واقع بین است، در پذیرش نظرات و نقد شجاع است و با مردم همراه است و فاصله اش را با انها یک قدم حفظ می کند نه کیلومترها.
پس درود بر فواد و امید به تداوم مبارزه جویی و پرسشگری برای تحلیل مسائل جامعه
۵۵٨۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|
از : جمشید حزب
عنوان : فئواد شمس
جناب شمس به حدی در نقد جریان حزب توده ایران تیز عمل می کند که راه توده و پیک نت و رضا نافعی و هزاران رنگارنگ دیگر در سخن پراکنی به پایشان نمی رسند. اقای شمس یا قادر نیست از صندوق بین المللی پول حرفی به میان بکشد و ادامه سیاست های صندوق را هم نمی شناسد. هیچ گونه تغییری در ساختار قدرت سرمایه داری تجاری نیفتاد تا مصدق انقلابی جدید را ( که البته نه اقای روحانی و نه همکارنشان هر گز به گرد پای مصدق هم نخواهند رسید.)تنها به خاطر وجهه اش دوست بداریم. سیاست خانمان بر انداز حاکمیت را نه اقای فئواد شمس می پذیرد و نه انانی که با اعتماد به نفس کاذبشان دور از دسترس صندوق بین المللی پول می اندیشند. چه تحریم شود و چه تحریم نشود ساست هجوم نظامی محکوم است گرچه راست افراطی ته دلش برای هجوم نظامی قند هم اب می شود.
۵۵٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣۹۲
|