احضار ارواح فداییان شهید
-
برزویه طبیب
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : احمد صبوری
عنوان : تصور کن رفیق
تصور کن یک حزب لیبرال که می خواهد تکنوکرات های در سرویس سرمایه داری را تجمع دهدو اسمش سازمان فدائی اکثریت باشد.
باور کنید اینها هنوز نمی فهمند یک لیبرال حالش از شنیدن کلمه فدائی دگرگون می شود. یک لیبرال در فکر اوضاع خانواده اش است قربون مادرش نمی ره چه اینکه بخواهد خودش را فدا کند.
یکی می نویسه فدائی ها مادرانشان را آزار دادند.دیگری می نویسه آنها اصلأ دموکراسی را نمی فهمیدند. این آخری می گه بله و نه، یکی با قاتل حمید اشرف عکس خانوادگی می اندازه اون یکی داستان می نویسه که تو آن حمید اشرف ندیده را انگاری با سیلوستر استالون اشتباه گرفته و هر جا می نشینه می گه بهترین مطلب را نوشته . و آخرش همه شون می خواهند جمع شوند و دوباره حول نام فدائی اتحاد کنند.
برزویه جان باور کن واقعأ دکتر احتیاج داریم آنهم از جنس ساعدیش. اینگار این گروه تلو تلو می خورنددریغ از یک انسجام فکری و یک کار فکری ۵۰ صفحه ای انجام شده با یک متد علمی . جالب اینکه هنوز هم اکثریتند
۶۰۶۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹۲
|
از : البرز
عنوان : اپوزیسیونِ بی برنامه و متفرق
برزویه عزیز طبیب، مثل همیشه خوب دیده ای، و خوش نگاشته ای.
گرچه دور از انصاف است، نقد گذشته در خارج از ظرف زمانی آن، اما وقتی دورانی جدید آغاز میشود، پردازش و تصمیم گیریها با میزان گرفتن از گذشته، اثرات مطلوبی نخواهد داشت.
و آن میشود که شعار دفاع از میهن پس از فتح خرمشهر و آبادان و اظهار عجز متجاوز تغییری نیافته و عملا همگام با شعار راهِ قدس از کربلا می گذرد، میشود.
و امروز با وجودِ هجمه وسیع عناصر استبداد به یکی از ارکانِ مهم حیات کشور ایران، یعنی مردم ایران و دوستی های موجود و تاریخی بین آنان، برای باز گرداندن آن به نظاماتِ هرج و مرج ملوک اطوایفی قرنِ اخیر، سیاست و تعریف دقیق و مشترکی از مسئله ای به نام فدرال و اثرات آن در دست نیست. و از این هرج و مرج بی سیاستی در این زمینه، عمله استبداد نهایت استفاده را برای ریشه دواندن در افکار عمومی برای ایجاد انشقاق ملی می برد.
جنبش سبز سالهای اخیر ایران، که همچنان قدمهای کوچک و لرزانش، سبز و در حال تکاپوست، چنان با، میرحسین یا حسین، در هم پیچیده شد، که علیرغم گفتِ صریح میرحسین در باب اطاعتش از رکن نظام ج.ا یعنی ولایت فقیه، همچنان در مقام علمداری جنبش باقی ماند، و عملا اپوزیسیون متفرقِ ساکن خارج از کشور تبدیل به دنباله شد.
اپوزیسیونی که به واسطه وجودِ عدد کثیری از نخبگان، در صفوف خود، می بایست سالها پیش از این به توافقاتی اصولی در درون رسیده، و به عنوانِ، سر، برای جنبش ضدِ استبدادی و دموکراسی خواه کشور عمل می کرد، حال در تفرقه و انشقاق کامل تبدیل شده به، دنباله، نوع جدیدی از تفکر ولایت فقیه ای.
خلاصه آنکه اگر درد میهن و زحمتکش به دل داریم، وقتی ارواح را هم احضار می کنیم، با استفاده از حضور زندگان، باید که چاره ای اساسی برای اپوزیسیونِ بی برنامه و متفرق بیندیشیم. و اگر تحولات در اروپای قدیم و جدید منشاء الهام ماست، باید که بدانیم، تحولات پیشرونده اروپای قدیم و جدید هم، همواره بر یک اپوزیسیون قوی و متحد استوار بوده و هست.
۶۰۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹۲
|
از : دانکو
عنوان : درب سازمان گشوده باد بر نسل جوان
رفیق برزویه طبیب!( دارم تصور میکنم قیافه حکمای معقول شده را از کشف این رفاقت)
:)
رفیق ، تحلیل بسیار چارچوب دار و مستدلی بود. فضلا و حکمای معقول شده بدیهی ترین تحلیلهای منطقی را هم در عقب نشینی هزیمت گونه اشان به فراموشی سپرده اند(البته اگر اصلا یاد داشته بودند). چه برسد به تحلیلهای دیالکتیکی و طبقاتی که از اول هم با ان بیگانه بوده اند.
رفیق گرامی حالا که تلاش رسانه ای "فرهنگی کاران" علم کردن نسل جدید در مقابل مسن ترها برای قبضه و اضمحلال کانون نویسندگان قرار گرفته و تجربه به من ثابت کرده فضلا و حکمای معقول ما همیشه در تور جو رسانه ای گرفتار میشوند. بیا ما هم از این موج(البته هنوز اوج نگرفته) بهره بگیریم و بگوییم درب(میدانم درست ترش "در" است) سازمان هایتان را بر روی "نسل جوان" بازگشایید. چرا که نه یک بار هم ما موج سواری کنیم.
۶۰۶۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱٣)
نظر شما
اصل مطلب
|