مسئولیت فردی موجب امتنان مسئولیت جمعی فراتر از آن!
-
بهزاد کریمی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : masoud memar
عنوان : حضور محترم بهزاد کریمی
چه زیبا گفتی : « تاریخ، بیش از آنکه با نبایدهای دیروز ساخته شود با بایدهای امروز است که سر بلند می کند. ارزش سنجش پذیر انتقاد از خود یک جریان سیاسی برای جامعه، در مسئولیت پذیری جمعی آنست. در ارایه چهره اثباتی برای امروز جامعه است و طبعاً هم در پی روند نقد هر آنچه که گذشت. »
نقد و بارنگری من نسبت به سازمان ( اکثریت) در گذشته و حال از جنس دیگری است از باورهای من نشأت میگیرد ٫ میخواهم فقط تیتر وار اشاره کنم ٫ البته برخی دور از انتظار است چون هر تاریخی زمان حال خاص خود را داشته است. از تاریخ نمیشود درس گرفت و نکرده ها را امروز کرد یا کرده ها را نکرد. تاریخ بمن میآموزد حال را باید جدی گرفت و کیفیت خاص خودش را شناخت و سیاست مورد نیازش را اتخاذ کرد هر چند آن سیاست در تاریخ ( حال آن زمان ) کاملأ اشتباه بوده است یا بالعکس .
۱. اتخاذ درست سیاست غیر مسلحانه بعد از انقلاب مردمی
۲. تحلیل بر پایه ایدئولژیکی ( شکوفائی جمهوری اسلامی )
۳. نادیده گرفتن اولویتهای مورد نیاز جامعه و فدا کردن آن بر پروژه ( آرمان دست نیافتنی در آن مقطع تاریخی ) امثال تخطئه امیرانتظام
۴. اشتباه بودن سیاست حمایت و انتقاد . بلکه سازمان این پتانسیل استقلال را داشت که سیاست انتقاد انتقاد خود را اتخاذ میکرد اما دید میانبر زدن به سوسیالیسم که از باورهای ایدئوژیکی و سیاست آرماگرایانه ناشی میشد ٫ بخش انتقاد را قابل تحمل تا ثمره حمایت کرد و تأثیر تعیین کننده ایفا نکرد . میتوان محاکمه و اعدام لاجوردیها را محکوم کرد همینطور مسلح کردن دانش آموزان توسط رجویها و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
۵. بلا تکیفی داخل پس از ضربه به حزب توده ٫ عدم آمادگی و برنامه در صورت هجوم به سازمان و گریز به خارج از کشور
۶. ذهنی گرائی در ۵۷ و باز هم ذهنی گرائی امروز ( ندید ضروریات بالفعل امروزی ) و قربانی کردن آن برای تطهیر سیاست گذشته و تبری از آن . از جمله ندید : « فلسفه ضرورت » مورد ذکر دولت آبادی ها
۷. عدم برنامه و هدف منسجم
۸. پرداختن به تئوری های نظری مانند سکولار و ولایت فقیه بدون راهکار عملی مشخص
من به همین فعلأ بسنده میکنم.
البته انصافأ خود شما اشاره کردید که باورهای مختلفی وجود دارد اما من برداشت و انتظار خود را از گذشته و امروز بیان کردم
با آرزوی موفقیت
۶۱۰۲۴ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۲
|
از : ahmad hsan
عنوان : چپ درون حکومت کدام است
.هراس راست درون حکومتی و برون حکومتی از ما، درست در همین است.
ببخشید اگر ممکن است نویسنده این مقاله این قسمت را روشن تر بیان نماید
همچنین بخش چپ را هم با ذکر اسامی و اقداماتت خاص چپ بیان نماید
۶۱۰۲٣ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۲
|
از : عیسی صفا
عنوان : عبور از مارکس؟
آقای بهزاد کریمی عبور از مارکس با مضامینی مشابه سازمان شما قبلن از طرف رهبران انترناسیونال دوم جون کائوتسکی رخ داده بود. به سیاست های بین المللی خود نگاه کنید تا شباهت بین سازمان خود و آنها را دریابید. تایید حمله امپریالیستی به لیبی را از طرف سازمان خود یکبار دیگر نگاه کنید. در مورد مشی سیاسی تبریک سازمان به مردم در انتخابات مهندسی شده ۹۲ را دوباره مرور کنید. تبریک به مردم برای چه؟ سیاسی کاری را کنار بگذارید. تبریک برای شرکت در انتخابات و رای به روحانی بود و هست.یعنی دادن مشروعیت به دولت و از جمله خامنه ای است. یعنی سلب مشروعیت از جنبش ضد کودتای ۸۸. آیا خود شما نبودید که در کنفرانس استکهلم و یا پراگ ( یکی از آنها) در کنار سلطنت طلبان و نئو کانها نشستید؟ این است سیاست چپ و پروژه جبهه مردمی و دمکراتیک؟و اما در مورد چپ سنتی و دگماتیک. ما اگر دگماتیک بودیم مارکسیست باقی می ماندیم و لنینیست نمی شدیم ! سنتی شما هستید که به تزهای رهبران ورشکسته انترناسیونال دوم روی آورده اید ! منتهی چون این روی اوردن در اوضاع و احوال جدید روی می دهد ، شما آنها را نوین در می یابید.
۶۱۰۱٣ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲٣)
نظر شما
اصل مطلب
|