از : ماه فرید منصوریان
عنوان : سلام آقای حکیمی، صبح شما بخیر!
حضور انور اقدس جناب مستطاب جلالت مآب، فرهیخته گرامی، جناب آقای محسن حکیمی؛
۱. سلام، صبح عالی بخیر! حال مبارک خوب است؟!؟ انشالله که روزی خوب می شود!
۲. بلا از وجود مبارک تان دور، بهتر نبود از همان ابتدا یک مقاله با اسم مبارک شخص خودتان مرقوم می فرمودید و همین طور که الان هم با شجاعت و جسارت در دفاع تمام قد از شاهکار خود، به مخالفت با نظر میلیونها انسان آگاه پرداختید، از ابتدا نظرات تان را با اسم شریف خودتان به اطلاع "جهانیان" می رساندید و پشت سر دیگران قایم نمی شدید؟
این طوری با این اسامی که از سه خانواده کثیرالتعداد و نام های افراد محترمی چون مادر فروغ ، آقایان عمویی، زرافشان، یاشار دارالشفاء و رضا شهابی ردیف فرمودید، هم باعث زحمت این دوستان شدید که تکذیبیه پشت تکذیبیه بفرستند، هم مایه دردسر مسئولین اخبار روز شدید که حالا دلشان نمی آید امضاهای پایین بیانیه را پاک کنند و هم وحشت به دل ما انداختید که دنیا چنان آشفته شده و مرزها چنان به هم ریخته که زبانم لال، هفتاد قرآن در میان، این آدمهای نازنین در نفرت از حماس و جمهوری اسلامی، در کنار قاتلان و زیر پرچم اسراییل سینه می زنند.
۳. ﺗﺼﺪﻗتان ﮔﺮﺩﻡ، حالا ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭ، اﺻﻼ ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ ﺭﻭﺷﻨﻔﻜﺮ " روشن ضمیر و ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻲ" ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ اﻓﺮاﺩ ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ اﺯ ﻧﺎﻡ و اﻋﺘﺒﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭا ﻧﻪ تنها به ﺭﺳﻤﻴﺖ ﻧﺸﻨﺎﺳﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻥ ﺭا ﮔرﺪ و ﺧﺎﻙ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺪاﻧﺪ؟
۴. این "کانال" که فرمودید، ربطی به این "تونل ها" که هی اسراییل در باره آن می گوید، دارد؟
۵. سایه حضرتعالی مستدام!
۶٣٨۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : تارا
عنوان : یا با ما یا با جمهوری اسلامی، عدالت را فراموش کن
اسراییل در امتداد سیاستی که چمن زنی می خواند، هر چند وقت یکبار به غزه ی هنوز رام نشده سری می زند تا کودکان دیروزی را که از چمنزنی ی بار پیش جان به در برده بودند ریشه کن کند. این گزاره،کلمه به کلمه اعتراف خود نظام نژاد پرست اسراییل است. این اعتراف تعریف ناب نسل کشی هم است. هر که می خواهد حماس یا غیر حماس را برهنه، لمیده بر چمن، با پاهای گشاده در انتظار سربازان زور و سرمایه ببیند، این را با صراحت اظهار کند. انها که نمی دانند، بدانند که در کنار حماس،این بار هم گردانهای شجاع هر چند اندک "ابو علی مصطفی" اعضای جبهه خلق برای آزادی فلسطین فهرمانی می کنند تا از مردم و ارزشهای خود با دادن جان شیرینیشان دفاع کنند. اینجانب تردیدی ندارم که اگر به هنگام ریاست چاوز، جرج بوش این امام زمان حالا مرده ی بخشی از روشنفکران مسموم شده ی ایرانی، فارغ از جهنم عراق می بود و به کاراکاس حمله می کرد، این آقایان و خانمها دفاع زحمتکشان ونزوءلا را به جرم در آغوش گرفتن احمدی نژاد توسط چاوز محکوم می کردند. کل موضوع جمهوری اسلامیست نه آنچه اسراییل یا حماس و چاوز می کنند. یا با جمهوری اسلامی یا با ما. این قرینه ی همان حرف امام زمان مرده ی اونجلیسست
۶٣٨۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : تارا
عنوان : یا با ما یا با جمهوری اسلامی، عدالت را فراموش کن
اسراییل در امتداد سیاستی که چمن زنی می خواند، هر چند وقت یکبار به عزه ی هنوز رام نشده سری می زند تا کودکانی دیروزی را که از چمنزنی بار پیش جان به در برده بودند ریشه کن کند. این گزاره کلمه به کلمه اعتراف خود نظام نژاد پرست اسراییل است. این اعتراف تعریف ناب نسل کشی هم است. هر که می خواهد حماس یا غیر حماس را برهنه، لمیده بر چمن، با پاهای گشاده در انتظار سربازان زور و سرمایه ببیند، این را با صراحت اظهار کند. انها که نم دانند، بدانند که در کنار حماس،این بار هم گردانهای شجاع هر چند اندک "ابو علی مصطفی" اعضای جبهه خلق برای آزادی فلسطین فهرمانی می کنند تا از مردم و ارزشهای خود با دادن جان شیرینیشان دفاع کنند. اینجانب تردیدی ندارم که اگر به هنگام ریاست چاوز، جرج بوش این امام زمان حالا مرده ی بخشی از روشنفکران مسموم شده ی ایرانی، فارغ از جهنم عراق می بود و به کارکاس حمله می کرد، این آقایان و خانمها دفاع زحمتکشان ونزوءلا را به جرم در آغوش گرفتن احمدی نژاد توسط چاوز محکوم می کردند. کل موضوع جمهوری اسلامیست نه آنچه اسراییل یا حماس و چاوز می کنند. یا با جمهوری اسلامی یا با ما. همان حرف امام زمان مرده ی اونجلیست.
۶٣٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : کیوان محمدپور
عنوان : شباهت وهمگرائی
احمدی نژاد خرداد ۸۸:معترضان مشتی خس وخاشاکند.زرافشان همان تاریخ باVOA:
معترضان مشتی بچه سوسول شمال شهری اند.
۶٣٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : علی س
عنوان : اسارت ایدئولوژیک وهمسویی با ارتجاع سرمایه داری در پوشش لغو کار مزدی
آقای حکیمی می فرمایند(اگر کارگران غزه سیاست طبقاتیِ مستقل خود را داشتند، روی پای خود ایستاده بودند و در شوراهای خود بر ضد هر گونه نظام سرمایه داری متشکل شده بودند، اکنون وضعیت غزه به گونه ی دیگری رقم می خورد. )و البته روشون نمی شه بگویند برای لغو کار مزدی در غزه.و این یعنی همراه با خمپاره های اسراییلی خاک پاشیدن به چشم مردم فلسطین و کارگران جهان.در ضمن آقای حکیمی بفرمایندچرا عنوان بیانیه را مطابق مضمون آن انتخاب نکرده اند؟جز آنکه عنوان بیانیه برای فریب امضا کنندگان بوده است؟
۶٣٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : کمال
عنوان : نسل کشی یا جنگ دو دولت ارتجاعی؟
نکاتی که آقای حکیمی مطرح کرده اند را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد یکی فرایند نوشتن و تکمیل امضاهای بیانیه موردبحث و دوم تحلیلی در مورد جنگ کنونی غزه. در مورد نخست، طبعاً کسانی که در مجلس موردنظر بودند می توانند تأیید کنند که آیا فرایند امضا گرفتن مبتنی بر خواندن دقیق متن بود یا خیر افراد به صرف این که بیانیه ای در محکومیت کشتار غزه است آن را امضا کرده اند. بدیهی است که در هر دو حالت، مسئولیت امضاکنندگان سلب نمی شود.در همین زمینه لازم است سایر دوستانی که در نگارش این بیانیه به قول آقای حکیمی از نظرات مشورتی شان بهره برده است نیز رسماً اعلام موضع بکنند.
اما نکته دوم و بسیار مهمتر این است که آقای حکیمی با این نوشته در حقیقت نشان می دهد که نمی خواهد فراتر از کلیشه صرف فراتر برود. داستان فلسطین داستان اشغال یک سرزمین به دست صهیونیستها در طول بیش از نیم قرن است. این چه ربطی به جنگ بین دو دولت ارتجاعی دارد. از آن مهمتر ظاهراً آقای حکیمی به تحلیلهایی که نویسندگان چپ و مترقی در سرتاسر جهان در مورد واقعیت جنگ کنونی غزه نوشته اند. توجه ندارد و از کلیشه جنگ ارتجاع مذهبی و صهیونیسم فراتر نمی رود. عزیز من در همه تحلیلها تأکید شده که بعد از پذیرش حماس برای حضور در دولت وحدت ملی بود که اسراییل برای برهم زدن این دولت به غزه حمله کرد، چرا واقعیت های مشخص امروز را مورد توجه قرار نمی دهید و به جای آن تاریخچه اخوان المسلمین را برای ما می نویسید. در یک فضای محدود و بسته و محصور روزوشب دارند انسانها، کودکان، زنان و غیرنظامیان را قتل عام می کنند آن وقت آقای حکیمی درمورد تاریخچه اخوان مطلب می نویسد. برادر من، از برج عاج خودت بیا بیرون. کجا جنگ دو دولت ارتجاعی است. آنچه رخ داده در ادامه اشغال یک سرزمین، نسل کشی بی گناهان است. آقای حکیمی که در نوشته اش می نویسد البته قبل از حماس فتح هم ارتجاعی بود اما کمتر ارتجاعی بود. لابد جبهه خلق برای آزادی فلسطین و جبهه دموکراتیک را هم ارتجاعی می داند، احتمالاً به درجات کمتر؟! دست کم ایشان به موضع گیری چپهای فلسطینی توجه کند. به موضع گیری چپهای جهانی. این چه استنادی است که به یک بیانیه اینترنتی می شود که جمعی از جوانان غزه نوشته اند که بیانیه ای است که تنها آرزوهای این جوانان را برای ارتباط با دنیای خارج و زندگی انسانی متبلور ساخته. این بیانیه احساسات سرکوب شده جوانانی است محصورمانده در باریکه غزه که امپریالیسم، سرمایه داری جهانی و صهیونیسم بر آنها تحمیل کرده است. آقای حکیمی از یک طرف از طبقه کارگر غزه اسم می برد پس لابد منتظر است که کمون غزه تشکیل شود که نسبت به کشتار کودکان و غیرنظامیان به دست صهیونیستها واکنش نشان دهد و درغیر این صورت آن را جنگ دو ارتجاع می خواند؟ به آقای حکیمی توصیه می کنم اندکی به نوشته های گروه های چپ و مترقی جهانی توجه نشان دهد. دست کم تحلیلهای یهودیان مترقی در مورد نسل کشی در غزه را بخواند اگر یک نیرو یا متفکر چپ را شناسایی کرد که اشغال فلسطین و این نسل کشی را جنگ دو دولت ارتجاعی دانست آن وقت مدعی این نکات شود.
۶٣٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : احمد صبوری
عنوان : بازی فلسفی طفره رفتن از محکوم کردن یک جنایت عریان
جناب حکیمی : غزه منطقه ای است محصور بوسعت ۳۶۰ کیلومتر مربع که پس از تجاوز اخیر مساحتش به ۱۹۰ کیلومتر کاهش یافته است ( اسرائیل منطقه حائل سه کیلومتری اعلام کرده است). طول آن اکنون ۵۰ کیلومتر و پهنایش حدودن ۴ کیلومتر است. و ۱.۸۲ میلیون بدبخت فقیر محروم در آن در زندانی هستند. بودجه سالیانه حکومت آن یعنی حماس ۸۱ میلیون دلار است (حدودن سه برابر کمک های انتر ناسیونالیستی دولت مذهبی خرافی ارتجاعی اسرائیل به یکی از احزاب سوپر مدرن کارگری بدون ریشه های اسلامی و جهان سومی). وسیله تردد شهری عمدتن الاغ است. نیروهای نظامی آن مجهز به سلاح کشتار جمعی از جنس فلاخن و بلطف کمک های ایران ۷۵۰ کلشینکف و تعدادی حلبی پرتابی که در آن باروت می گذارند بخوانید موشک بالستیک می باشد.
اساسن کار و بار وجود خارجی ندارد و مردم عمدتن بکمک موسسه های مرتبط با سازمان ملل تغذیه می شوند. کارکن مزدی حدود ۷۵۰ معلم و ۱۵۰ پزشک و ۷۰۰ پرستار و تعداد معدودی کارمند اداری است. تنها منبع در آمد ماهیگیری بوده که آنهم در ۸ سال گذشته بدلیل محدودیت تردد دریایی ممکن نیست.
متاسفانه بنیانگذاران فلسفه علمی مطلبی در خصوص تاسیس اتحادیه های کارگری در زندان و مبارزه ضد کار مزدی در آنجا ننوشته اند که من بتوانم اشارتی داشته باشم. اما تا آنجا که من خوانده ام از آنجا که سرخپوستان بومی آمریکائی اتحادیه کارگری نداشتند و خواستار لغو کار مزدی نبودند اساسن مارکس محکوم کردن کشتارشان به توسط استعمار گران اروپائی را مشروط به محکومیت طرفین نموده بود.
جناب حکیمی در راستای حمله به آقای زرافشان همان مطلب آن لمپن را تکرار می کنند که نظر دکتر زرافشان را " غزلیات وکیل زرافشان" خوانده است.
درگروه نخستین مبارزان فلسطینی شخصیت هائی همچون ادوارد سعید و جرج حبش بودند سرکوب ۶۷ ساله مداوم و کستاخی بیکران صهیونیست ها و نفوذ زائدالوصفشان در بنگاههای مالی و صنعتی شبکه های علمی و نظامی و مدیا و جهان یک قطبی در بیست سال گذشته راهی برای ۵ میلیون فلسطینی نگذاشته مگر تقاضای مستقیم از خدا برای تعجیل مسافرت به بهشت.
۶٣٨۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : ح.م. حمید
عنوان : نظر
خوشبختانه مردم ایران آگاهترودشمن شناسترازآنندکه زرافشان وحامیان وپیروان آشکار
ونهان درونمرز وبرونمرزشان تصورکرده اند.
۶٣٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : پیروز پ
عنوان : امان از این اگر......
امان از این اگر......
این همان اگریست که تا بامروز با کاشتنش فقط چغندر سبز شده ، آنهم چغندری که نه میتوان به قند و شکر تبدیلش کرد و نه میتوان بصورت لبو و نه برای تولید رنگ صنعتی مصرفی داشته باشد.
شور بختانه تا به امروز تنها برای رنگ کردن ،آنهم برای رنگ کردن مردم ساده اندیش و ایجاد اغتشاش کار بُرد داشته.
دفاعیه بالا بلندی نگاشته شده ، ولی افسوس که با بن بست اگــــــــــــــــــــــــــــــر روبروست . این اگر نه تنها تا به امروز راهی بجائی نداشته، با توجه به تمایلات گردانندگان جهان و ضعف آنها در برابر سرمایه داری ، عملا راهی بجائی برای فرداها هم نخواهد داشت ، مگر در باورهای تئوریک که تا بامروز بی مصرف بوده.
اگر کارگران غزه سیاست طبقاتیِ مستقل خود را داشتند، روی پای خود ایستاده بودند و در شوراهای خود بر ضد هر گونه نظام سرمایه داری متشکل شده بودند، اکنون وضعیت غزه به گونه ی دیگری رقم می خورد. فقدان همین قطب متشکلِ سرمایه ستیز و بی افقی ناشی از آن است که مردم غزه را به سیاهی لشکر بورژوازی غزه به سردمداری حماس تبدیل کرده است.
۶٣٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹٣
|
از : نامی شاکری
عنوان : کدام کریدورهای خاص؟
یک - من برخی از امضاءکنندگان را از دورو نزدیک می شناسم . در کامنتی هم اعلام کردم که شماره هایشان را می دهم ، رندوم به آنها زنگ بزنید و ازشان معنی "جنگ ارتجاعی" را بپرسید.
دو- برای رفع ابهام از بیانیه ای به آن اختصار، متنی چنین بالا بلند لازم نبود. کافی بود که فقط "برخی" ایرادهای جدی پذیرفته شود . نه اینکه نوشته شود :
"تنها پس از آن که کریدورهای خاص و تلفن ها و تماس های ایدئولوژیک به کار افتاد، امضاها پس گرفته شد."
سه - کدام کریدورهایی خاص؟ چرا متوهم می شوید؟بلافاصله بعد از انتشار متن در اخبار روز ، من در صفحه ی فیس بوکم با نقد و اعتراض دوستانی مواجه شدم که روشنفکر- شهروندان کاملا معمولی اند . بی هیچ بست و ربط با کریدورهایی خاص. این دوستان با درج نظرات آقایان عمویی ، زرافشان و رئیس دانا قانع شدند و موضوع را فیصله دادند.
ضمنا : آدم های شریف و معلوم السابقه ( معلوم الحال!!!) ای مثل عمویی و زرافشان و رئیس دانا از چه کانال هایی می توانند خط گرفته باشند؟ متن کوتاه زرافشان معرکه بود.
۶٣٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹٣
|