رأی دهنــــده، دمکرات وآزادیخواه!
-
عظیم هاشمی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : برزویه طبیب
عنوان : دوگانه فلج کننده
جناب البرز نوشته اید؛برای برقراری مردمسالاری چاره ای جز کنار گذاشته شدن مستبدین نیست. و برای این برکناری، لزوماً دو راه بیشتر وجود ندارد؛
- یا باید انتخابات را تحریم و به جمع آوری نیرو برای راه انداختن بهمنی دیگر باشیم.
- و یا اینکه با شرکت در انتخابات و حمایت از نمایندگانِ صالحتر، کشور را با انتقاداتی مسلح به راهکارها و پیشنهادات در سمتِ رسیدن به مردمسالاری واقعی یاری رسانیم.
سالها است که معلوم شده است نتایج حاصله از منطق ( یا این...یا آن) راه به هیچ جایی نمی برد. کسانی که به منطق فوق تکیه میکنند، اعتقادی به نیروی خلاقیت ندارند. اینها فقط بلدند در راه هایی که برایشان مقدر شده قدم بزنند. چطور است یکبار هم شده، بجای انتخاب بین تحریم و جمع آوری نیرو برای انقلاب دربهمنی دیگر!!!و یا رای دادن به به اصطلاح نمایندگان صالح تر!!! به امید انقلاب سفید !!!دیگر، رای دادن را وسیله ای برای جمع آوری نیرو، برای جمع کردن بساط همه این نمایندگان غیر صالح! و صالح تر، قرار ندهیم، سوال اینست، چرا رای باطل، رای هیچکدام، نه به غیر صالح، و نه به صالح تر، ندهیم؟آیا این به اصطلاح صالح تر ها از زمره مستبدینی نیستند که خواستار کنار گذاشته شدن آنها هستید؟ چرا از این دوگانه فلج کننده کهٔ اگر به بشار اسد لبیک نگوییم، به داعش خوش آمد گفته ایم، دست بر نمیداریم؟ چرا یکبار هم که شده راه کوبانی را جستجو نمی کنیم؟ و فکر خود را از قید جمله ( لزوما دو راه بیشتر وجود ندارد) رها نمیکنم؟
۷۱۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣۹۴
|
از : البرز
عنوان : راهکار دوم شاید علی الظاهر طولانی و در خدمت حکام مستبد به نظر آید...
آقای هاشمی گرامی، مینویسی؛ «...اگر همان مسافر ما متوجه شود ایستگاه ها بر گسل هایی ساخته شدهاند که با لرزشی در زمین حفرهای بزرگ در آن ایجاد خواهد شد و واگن های بیشماری را خواهد بلعید و اعلام کند که سوار شدن بر چنین قطاری همانا به پیشباز مرگ رفتن است...»
برداشت فوق، برداشتِ شما از طرحی به نام شرکت در انتخابات است. بیائیم و برای لحظه ای اثبات درستی یا نادرستی اندیشه ی شما را به کناری نهاده، و به این بیندیشیم، چرا با جمهوری اسلامی(ج.ا.) مخالفیم، به یقین مخالفتمان با ج.ا. به علت نحوه ی لباس، آرایش مو و ریش آقایان خامنه ای، روحانی، رفسنجانی و احمدی نژاد نیست. با ایشان مخالفیم، چون ایشان مخالف مردمسالاریند، چون ایشان خودکامگانی مستبدند.
برای برقراری مردمسالاری چاره ای جز کنار گذاشته شدن مستبدین نیست. و برای این برکناری، لزوماً دو راه بیشتر وجود ندارد؛
- یا باید انتخابات را تحریم و به جمع آوری نیرو برای راه انداختن بهمنی دیگر باشیم.
- و یا اینکه با شرکت در انتخابات و حمایت از نمایندگانِ صالحتر، کشور را با انتقاداتی مسلح به راهکارها و پیشنهادات در سمتِ رسیدن به مردمسالاری واقعی یاری رسانیم.
برای راهکار اول، یعنی بهمنی دیگر، نه نیروی مهیایی وجود دارد، و نه شرایط منطقه ای ایجاب می کند، که دست به چنان خطری زده، و سرانجام سوریایی گونه از فرط استیصال در دریاهای سیاه، خودمان و کودکانمان غرق نشویم.
راهکار دوم شاید علی الظاهر طولانی و در خدمت حکام مستبد به نظر آید. اما دست یازیدن متحدانه ی اپوزیسیون ج.ا. به این شیوه، قبل از هر مطلبی تمرینی است، برای مردمسالاری و ایجادِ قوانین مردمسالاری ایرانی. و دیگر آنکه، تاریخ انتخاباتِ سی و هفت ساله ی گذشته، علیرغم تجربیات تلخ، نشان از محدود شدنِ قدرتِ استبداد دارد.
۷۱۰۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۲)
نظر شما
اصل مطلب
|