یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

همکاری مخالفین استبداد، گام بعدی چیست؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : گاهنامه‍ی هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : به امید آزادی تمام بردگان جهان
به این دوستانی که مطالبی در مورد من نوشته اند از بیهوده گویی ها قطع نظر می کنم. ببینید این امر که فردی در کشور خاصی زندگی می کند موجب نمی گردد که حتما با سیاست های حاکم آن نیز حتما موافق باشد و جنایاتی را که دولت آن کشور احتمالا مرتکب شده است به دلیل نمک شناسی ندیده بگیرد و یا تأیید کند. در غیر این صورت نمک شناسی و یا نمک نشناسی اسم دیگری خواهد داشت. نمک شناسی من در رابطه با حقیقت و حقوق انسانی ست (منظور من حقوق بشر نیست ها...)
در نتیجه ملاحظه می کنید که به اعتقاد شما چون که من نان فرانسوی می خورم باید طبیعتا (به عنوان مثال) سوء استفاده‍ی این کشور از سلاح های اورانیوم رقیق شده و یا نژاد پرستی و ملیت گرایی و سلطه جویی و اتحاد این کشور را با افرادی نظیر صدام حسین ها تأیید کنم. چون که نان فرانسوی می خورم. پس فرانسوی هایی هم که با این سیاست های غیر انسانی مخالف هستند آنها نمک نشناس و خیانت کارند...شما هم که دارید نان جمهوری اسلامی را می خورید نمک نشناس هستید... نه من مثل شما فکر نمی کنم. بلکه فکر می کنم که به خاطر این تکه نان هایی که جلوی امثال من پرتاب می کنند نباید مثل بسیاری از اپوزیسیون های ایران در خارج از کشور که به خصوص آنهایی که از بودجه های آمریکایی استفاده می کنند، سر تعظیم فرود بیاوریم و به حذف خودمان به عنوان انسان و فاعل شناسنده آری بگوییم و این موقعیت را نا هنجار را مثل برخی به شکوفایی و احترام به حقوق بشر تعبیر کنیم.

ببینید دوستان، شما راست می گویید، آدم مارگزیده از ریسمان سفید و سیاه می ترسد و یک کمی هم شبیه دایی جان ناپلئون می شود، ولی من می خواهم شما ها را به عنوان افراد صادقی تصور کنم که خواهان ازادی و پیشرفت برای خودتان و کشورتان و تمام مردم جهان هستید، و می خواهم تصور کنم که شما از جمله افرادی نیستید که از حمایت اروپا و آمریکا برخوردارید و می خواهید من را از میدان به در کنید. در هر صورت اپوزیسیون ایران در فرانسه و دولت فرانسه این کار را به خوبی انجام داده اند. ولی من این انزوای خودم را خیلی بیشتر می پسندم تا این که مثل تروریست های فرهنگی نظیر کیارستمی و مخملباف و جعفر پناهی و آذر نفیسی و ...غیره جایزه بگیر بشوم

ببنید، در مورد نزدیکی به آمریکا و اروپا، اولا من فکر نمی کنم که اقتصاد و صنایع ایران (متأسفانه) چندان از اروپا و آمریکا به دور باشد.

ولی از این جهت که بتوانیم به شکل گسترده تری به روابط بین ایران و جهان و خصوصا آمریکا و متحدین اروپائیش بپردازیم بهتر است از اتهام ناروا و ناسزا گویی به یک دیگر قطع نظر کنیم، زیرا روش چندان مناسبی برای تقرب به حقیقت نیست و خصوصا وقتی که ما می خواهیم از این تقرب برای پیشرفت عینی در جهان عینیات استفاده کنیم. و در ثانی پیشنهاد می کنم که کتاب «اعترافات جنایتکار اقتصادی» نوشته‍ی جان پرکینز را حتما مطالعه کنید، بعد از اتمام این کتاب می توانیم با هم حرف بزنیم
این کتاب را انتشارات اختران منتشر کرده، و فایل آن را نیز برای ما در انترنت قابل دسترسی ساخته است. من این کتاب را بازخوانی کردم و دسترسی به آن بسیار ساده و رایگان است. در بلاگفا هم منتشرش کرده ام. البته بهتر است که فایل پی دی اف را داشته باشید. از همین اخبار روز بخواهید برایتان خواهد فرستاد و یا برای ایمیل من پیام بفرستید و تنها نام جان پرکینز را قید کنید، و من خودم آن را برایتان خواهم فرستاد
hamid.mahvi@neuf.fr

من در نظر پیشین خواسته بودم که به گفتمان احمدی نژاد توجه کنید و تکلیف خودتان را با آن روشن نمایید. ولی متأسفانه می بینم که فرار می کنید و با متهم ساختن من به تریاکی بودن می خواهید جنایتکارترین و بهیمی ترین نظامی را که تاریخ بشریت به خود روی ده هزار هیتلر و شاه و خمینی را سفید کرده و مبارزه‍ی همه جانبه برای خلع سلاح آن را به امری ناگزیر برای تمام جامعه‍ی بشریت تبدیل کرده است، می خواهید پشت گوش بیاندازید. و می گویید مردم ایران خواهان روابط نزدیک با غرب هستند. بله البته ولی باید دید که این روابط در حال حاضر در چه حد و حدودی است و به نفع چه کسانی تمام می شود؟
باید دید که ماهیت این روابط در حال حاضر چگونه است ؟ هاینر مولر می گفت «اروپا یعنی حذف تا قطع نسل کامل»
این قطع نسل امروز به شکل استفاده از اورانیوم رقیق شده در جنگ های معاصر تحقق یافته است. یعنی موضوعی که حتی احمدی نژاد در سخنرانی اش مطرح نمی کند.
مردم ایران از آمریکای امروز و اروپای امروز هیچ توقع دیگری به جز جنگ و خونریزی و تحقیر و قطع نسل و چپاول منابع طبیعی کشورشان، و از دست دادن استقلالشان نمی توانند داشته باشند. البته در این جنایات همیشه یک طبقه‍ی خاص هستند که از تمام کودکان دی اکسین و کودکان اورانیوم رقیق شده و کودکان کوره پزخانه ها و همان هایی که در آشغالدانی های جامعه‍ی سرمایه داری طرفدار حقوق بشر به دنبال نان روزانه شان می گردند روی بر می گردانند و با وقاحت تمام خودشان را به عنوان سمبل آزادی و پیشرفت معرفی می کنند.


حالا بروید و این کتابی را که گفتم پیدا کنید و بخوانید، بعد با هم حرف می زنیم. حالا با اجازه می روم یک قهوه درست کنم و سیگار دیگری فوت کنم

به امید آزادی تمام دوزخیان و بردگان جهان
۲۵۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : از کنج تهران به برادر یا خواهری ایرانی در کنج دنج اروپا

عنوان : تو راست می گویی ما بهم نزدیکیم
و وقتی تو با من حرف میزنی انگار که همینجا کنار منی، و احساس می کنم که هم دوری و هم نزدیک، نزدیکی که یار منی، و دوری که چون در امنیتی مرا نیز امنیت می دهی! و اینک که با تو حرف می زنم و برایت می نویسم ستارههای اشک در چشمان امیدوارم حلقه زده است. من البته با تمامی اعلامیه ی حقوق بشر موافقم. آنرا چاپ کرده ام و داده ام به یک آدمی که فقط خواندن نوشتن بلد است او آنرا فتوکپی کرده و بدیگران هم داده است. اما با اینهمه و از آنجا که دوستان من بترکیه رفت و آمد می کنند و خبرهای آنجا را برایم می آورند. باید بعرضت برسانم که واقعا ایرانیها بیشتر از دوستان همسایه ی ترک ما پیشرفت کرده اند. سی و یک سال جنایت حکومت اسلامی ما را از نظر بینش فربه کرده است. بنا بر این تو بدان که در ایران تنفر از مذهب اسلام روز بروز بیشتر می شود. و بیشتر و بیشتر!
اما یک کلام هم به این آقای محوی من نمی دانم چرا ایشان اینهمه بیمار گونه می نویسد. من بیاد دارم که همیشه او به غرب و آمریکا و اروپا فحاشی می کند! من البته نمی دانم این آقا در کجای دنیاست! البته اگر در کوبا باشد یا در کره ی شمالی خب دست کم آدم بیمار صادقی ست. ولی اگر در همان کشورهایی ست که فحششان هم می دهد بنا بر این باید به او به خاط بیماری و هم دروغزنی و هم نمک نشناسی تسلیتش گفت. ایشان انگاری در سال هزار و سیصد و پنجاه زندگی می کند. پدر و مادر من پنجاه و نه سال دارند آنها در خیابانها ی تهران جست کمونیستی گرفتند، مرگ بر آمریکا و انگلیس و فرانسه و خلاصه غرب گفتند، مرگ بر شاه گفتند و حالا از بس در « لانه ای » که برای خود ساخته اند تریاک کشیده اند یک دندان سالم ندارند. هر وقت که راجع به این خفت بزرگ، راجع به این اشتباه بزرگ، حتا خیانت بزرگ با آنها صحبت می کنم با دوستان همدودشان به من تنها در خانه می گویند: تو بهترشو بکن، ما بد کردیم ـ حالا تو می گی بد کردیم ـ تو بهترشو بکن! من فکر می کنم این آقای حمید مهوی هم از همان مقوله ی پدر و مادر من است!
با احترام از کنج تهران
۲۵۷۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف انزوای سیاسی ایران

عنوان : ما را از شرق و غرب نترسانید. انزوای سیاسی و اقتصادی ما در این ۳۱ سال به اندازه کافی پدر ما را در آورده است.
نیروهایی هستند که حاضرند ایران و ایرانیان نابود شود ولی ارتباط با جهان غرب ایجاد نشود. همین نیروها خود در همین جهان امپریالیستی!!! کار و زندگی و فعالیت می کنند ولی ذره ای یرای ملتی که خواهان ارتباط با آمریکاست ارزش قائل نیستند. سیگار و قهوه شان را می کشند و می نوشند و شعارهای گوش کر کن مردم را نادیده می گیرد که در مقابل مرگ بر امریکا و اسراییل فریاد می زدند مرگ بر روسیه و چین. این آقا که در قلب آمریکا و اروپا در آزادی کامل سیگار می کشند و قهوه می خورند و هر چه فحشی را نثار آنان می کند چه حقی دارد به ده ها میلیون ایرانی دیکته کند که مبادا ارتباط با امریکا و اروپا برقرار کنید. برای این آقا ارتباط با کوبا و ونزوئلا و چین و روسیه و کره شمالی و غزه و لبنان و سوریه و زیمبابوه و هر کشور توتالیتر و مستبد و بدبخت خوبست ولی ارتباط با امریکا حرام است. خیال می کند ما نمی فهمیم که این همان خواسته های رژیم است و برخلاف خواسته مردم ایران است. یا اینکه ما نمی فهمیم که چین و روسیه با امریکا ارتباط دارد و هر کشوری که میخواهد در این دنیا به جایی برسد باید با دیگر کشورها تعامل کند. من بعنوان یک عضو جبهه ملی بسیار از اتحاد نیروها خوشحالم و مثل این آقا دایی جان ناپلئونی فکر نمی کنم که همه آپوزیسیون ما عوامل خارجی و خائن و بی شعور هستند. ما مردم ناظر اعمال همه احزاب هستیم و بمحض اینکه کاری را بکنند که بر خلاف منافع ملی ما باشد از آنها رو بر می گردانیم بخصوص من بعد. ما تکلیف خود را با یکایک این احزاب روشن خواهیم کرد. برو آقا که سیگار و قهوه ات دیر نشود و امریکا را برای ما لولو نکن و همه احزاب ما را خائن و ما را بی شعور معرفی نکن.

ما را از شرق و غرب و آپوزیسیون خارج از کشور و جنبش سبز نترسانید. انزوای سیاسی و اقتصادی ما در این ۳۱ سال به اندازه کافی پدر ما را در آورده است.
۲۵۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : گاهنامه‍ی هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : خارج از کشور = امپریالیسم جهانی= علیه منافع قانونی مردم ایران
امروز وقتی از خواب بیدار می شدم پیش از نوشیدن اولین قهوه و روشن کردن اولین سیگار به مقاله‍ی شما فکر می کردم که دیروز خوانده بودم و نکته ای به نظرم رسید که پیش از صرف دومین قهوه و فوت کردن دومین سیگار در این جا برای شما دوستان می نویسم. نکته ای که ذهنم را به خود واداشته بود موضوع اتحاد در تمام این سرو صداهایی است که در خارج از کشور جریان دارد. به عبارت دیگر تکیه‍ی من روی خارج از کشور است.

ببینید دوستان به اعتقاد من تا اطلاع ثانوی خارج از کشور به هیچ عنوان محیط سالمی نیست و علت آن هم روشن است، امپراتوری ایالات متحده و یا امپریالیسم جمعی، هر طور می خواهید آن را بنامید تا کنون اجازه نداده است که آلترناتیو سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ی پیشگامی به شکل سازمان یافته در خارج از کشور تشکیل شود.
بر این اساس تمام گروه ها و تشکیلات و رادیو فرداهایی که با پول سازمان سیای آمریکا و یا حتی آن تشکیلاتی که گویا با پول های رفسنجانی و امثال او در خارج سبز شده اند و از حمایت های سیاسی و اقتصادی چنین محافلی برخوردار هستند، به هیچ عنوان قابل اطمینان نیستند. این موضوع را مطمئنا جبهه‍ی ملی ایران، تا جایی که من می دانم، بیش از همه به آن آگاهی دارد ولی با این وجود نامش در لیست متحدین ضد استبدادی می بینیم.
خارج از کشور متعلق به طبقه‍ی بورژوازی معامله گر و وابسته و اقشار اجتماعی مرفهی است که از چنین نظامی به وجود آمده.
با این وجود من جمیع اعضای این اتحاد را دعوت می کنم که به سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل متحد گوش کنند و تکلیف خودشان را با این سخنرانی روشن نمایند.
http://www.youtube.com/watch?v=۴__ZZy-۳IQs&feature=related
۲۵۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : در کنج اروپایم هنوز

عنوان : تو که در کنج تهرانی و من که در کنج اروپا هستم همدلیم. فاصله بین من و تو فاصله ای کم است که بسیار کمتر از آنکه حقشان و حق ماست اکتفا می کنند چون نا امیدند.
به در کنج تهرانم هنوز،

دوست عزیز، ما اگر میخواهیم از این دور مرگبار ایران ستیزی و جوان کشی و دگر اندیشی و فلاکت رهایی یابیم باید تمام مفاد منشور جهانی حقوق بشر را از بر باشیم و به هیچ چیزی کمتر از آن تن در ندهیم. ملت ایران شباهت کمی با ملت ترکیه دارد. ما به یمن حکومت دینی/جلادان اسلامی سکولار شده ایم و کثیری از ما از دینخویی گریزان شده و به خرد گرایی و عشق به زندگی کردن روی آوره ایم.

در ترکیه همان دوگانگی ای که در ایران قبل از انقلاب اسلامی وجود داشت دیده میشود. کثیری از ترکها در ترکیه سخت به اسلام چسبیده و در آرزوی حکومت دینی هستند و گروه دیگر که متجدد هستند در برابر این امت امل خرافه پرست ایستاده اند. ایرانیان درون و برون مرز سخت به تحصیلات عالیه و جهان غرب و پیشرفت های شخصی در سطوح بالا تلاش می کتتد و در خارج به درجات عالیه رسیده اند چون اینجا برخلاف ایران اشغال شده شایسته سالاری برقرارست. ایرانیان موفق ترین مهاجران در تاریخ بشریت شناخته شده اند با اینکه مهاجرت میلیونی ایرانیان در طول تاریخ ایران بی نظیر بوده و در طی ۳۱ سال به این مقام در موفقیت شغلی دست یافته است. ترکهای ترکیه تاریخ مهاجرت درازتری دارند ولی موفقیت کمتری داشته اند. علت این تفاوت طرز تفکر ایندو ملت است. ایرانیان همیشه برایشان آموزش و پرورش و پست و مقام و زندگی راحت تر مهمتر از دین و بهشت بوده است.

در این ۳۱ سال ما در ایران با مسئله فرار مغزها روبرو نبوده ایم بلکه با خونریزی مغزی مواجه بوده ایم ولی ترکیه با این مسئله روبرو نبوده است و در کشور مردم آزادند که پیشرفت کنند. اگر ما در کشورمان از آزادی برخوردار باشیم از موقعیت بهتری از ترکیه برای پیشرفت برخوردار خواهیم بود. امیدوارم که در ترکیه امل های خرافه پرست پیروز نشوند وگرنه دچار کابوسی میشوند که ما به آن دچار شده ایم.

ترکیه ارزانی خودش که چه ها با پناهندگان ایرانی تاکنون نکرده است بخصوص با کردهای فراری ما و جوانان سبز ما که به ترکیه پناهنده شده اند. ترکیه از ایرانی نه استقبال می کند و نه پناهی به او می دهد. ما نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم کسانی را که در لحظه نیاز بما ظلم کردند.

منشور جهانی حقوق بشر ضامن دمکراسی ما در ایران خواهد بود و ضامن حقوق شهروندی آحاد ملت خواهد بود. به آپوزیسیونی که این منشور را سر لوحه خود قرار نمیدهد نمیتوان اعتماد کرد.

اتحاد آپوزیسیون یک خواسته ملیست. ملت آشتی است ولی آپوزیسیون هنوز قهر است. آشتی آپوزیسیون در این لحظات بحرانی که ایران در آن شناور است یک تقاضا نیست بلکه یک دستور از سوی ملت است.

تو که در کنج تهرانی و من که در کنج اروپا هستم همدلیم. فاصله بین من و تو فاصله ای کم است که بسیار کمتر از آنکه حقشان و حق ماست اکتفا می کنند چون نا امیدند.
۲۵۷٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : در کنج تهرانم هنوز

عنوان : موسوی اتفاقا نگاهش به غرب است و نه به چین و روسیه
سه انتخاب جانت سلامت، تجزیه ات خوب است ولی ترکیبت نه!
ما چهارمی را انتخاب خواهیم کرد. پنج ملیون ایرانی در خارج از کشور است که دست کم شصت در صدشان متخصص یک چیزی هستند! تازه اگر به وابستگانشان هم توجه شود بیشترند. بنا بر این خود سرکار قربانی همان حرف خودتان هستید! اگر از هر ملتی در جهان این درصد بزرگ باسواد را بگیری آن کشور فرو می ریزد! اما ایران هنوز فرونریخته بخاطر وجود همین اندازه آدم دانشدار و دانشمند و دانشگر است. ما برای اولین بار درتاریخمان همه نوع متخصص را بنام شهروند ایرانی داریم. بنا بر این من به شما پیشنهاد می کنم این چهامی را انتخاب کنید: ایران!
در ضمن شما اگر نمی دانید بدانید که شوری سالهاست متلاشی شده و بدترین نوع سرمایه داری بدترین نوع روسپیگری و بدترین نوع برده داری در آن حکم فرماست. بنا بر این من معنی چپ روسی را نمی فهمم و خصوصا نسبت دادن موسوی را به چپ روسی کمتر! موسوی اگر هم چپ است چپ ایرانی ست! موسوی اتفاقا نگاهش به غرب است و نه به چین و روسیه. شاید هم :
تا نشان سم اسبت گم کنند
ترکمانا نعل را ورونه زن
ورونه می زنید! هان؟؟
اگر نه روشنم کنید/
در کنج تهرانم هنوز
۲۵۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : ۳ انتخاب

عنوان : بیاید لحظه ای از شعار دادن پوچ دست برداریم . به دنیای واقعی نگاه کنیم ایران ۳ انتخاب پیش رو دارد کره شمالی -پاکستان-ترکیه
چرا ما ایرانیها تنها ملتی در دنیا هستیم که به جای درک مسائل سیاسی و چگونگی کارکرد راهبرد های سیاسی در دنیای امروز دائم مثل بچه ننر لوس قر میزنیم و شکایات میکنیم که داور به نفع گرفت ! حق ما را خوردند ! همش بازیه ! و ....
هیچ وقت مسولیت و اشتباهات و توقعات بی جای خودمان را عامل اصلی نمیدانیم .
مثلا از صبح تا شب به امپریالیسم امریکا و غرب و سارکوزی و ... فحش میدهیم اما توقع داریم آنها که در مقابل مملکت و مردم کشور خودشان مسوولند مثلا فداکاری کنند و منافع خودشان را قربانی کنند برای ما که عرضه نداریم حتا یک ریس جمهور معتدل تر انتخاب کنیم . برای ما که مصدق و بازرگان و بنی صدر را رها کردیم دنبال ۴ تا کمونیست عامل روسیه مبارزات ضد امپریالیستی راه انداختیم . برای ما که شاه مدرن را برداشتیم و یک رژیم مذهبی جایش گذاشتیم . برای ما که سفارت یک کشور غربی را با تحریک توده ایها اشغال و کارمندان ان را گروگان گرفتیم . برای ما که خاتمی را کوبیدیم و رفسنجانی را دزد نامیدیم تا احمدی بیاید . برای ما که طرفدار دموکراسی و غرب هم که شدیم رهبر جنبش را همان موسوی ضد غرب قرار دادیم . برای ما که نمیگذاریم حتا این احمدی با امریکا معامله کند .
برای ما که حاضر نیستیم هیچ اعتصا بی بکنیم یا اقدامی برای تغییر نظام و انتظار داریم دولت فرانسه ۵۰ سال دیگر صبر کند تا شاید ما انقلاب کنیم و آنها یک پیرزن به جای دختر جوان از ما تحویل بگیرند اگر زنده مانده باشد .
بیاید لحظه ای از شعار دادن پوچ دست برداریم . به دنیای واقعی نگاه کنیم
ایران ۳ انتخاب پیش رو دارد
۱) کره شمالی
۲)پاکستان
۳)ترکیه
اگر دنبال کمونیست ها برویم با توجه به وضیت کنونی حاکم بر جهان و منطقه به مدل کره شمالی میرسیم
اگر دنبال احمدی نژاد و سپاه برویم با توجه به همان مسائل به پاکستان ضیا الحق میرسیم
اگر دنبال لیبرال ها و ملی مذهبی ها برویم به ترکیه میرسیم
بقیه اش همش خواب و خیال است . مارکسیست های روسی که در همه جا نفوذ کرده و علیه غرب و لیبرالیسم شدیدا فعال هستند نمیگذارند ایران از مدار روسیه خارج شود و دوباره به مدار امریکا بر گردد
اینها حتا به ویتنام و چین و روسیه هم که با غرب رابطه نزدیک دارند راضی نمیشوند . پس فرانسه و امریکا و ... هم انقدر شعور سیاسی دارند که علاف ملتی مردد و ساده لوح و پر توقع که دائم یک اشتباه را تکرار میکند نشوند . بعد از ۳۱ سال ما دایم همان شعار های اول انقلاب را تکرار و شبیه سازی میکنیم . خنده دار نیست ؟
۲۵۷٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : به ملت ایران

عنوان : سکولار هم مثل رژیم از اتحاد ایرانیان بوحشت افتاده است، اهمیت ندهید، کار خودتان را با رجوع به خرد خود انجام دهید.
هر بار مخالفان رژیم به اتحاد نزدیک میشوند، نیروهای ضد این اتحاد تحت لوای دین و شاه و شیخ و کمونیست ستیزی فعال میشوند.

آپوزیسیون همینست که داریم و با همین آپوزیسیون باید ایران را نجات دهیم. اگر آپوزیسیون به هر علتی همکاری نکنند و به ایران حمله نظامی شود ما همین آپوزیسیون را مستقیما مسئول خواهیم شناخت. آپوزیسیون وقت زیادی برای جلوگیری از این مصیبت ندارد. باید همه آپوزیسیون اعلام کنند که تمامیت ارضی ایران و منشور جهانی حقوق بشر را بی اگر و مگر قبول دارند، دوران خودی و غیر خودی ایرانیان به سر آمده است.

ما باید آپوزیسیون را تحت فشار بگذاریم تا رژیم را سرنگون کند، جلوی جنگ بر علیه ایران را بگیرد و پایه های یک دمکراسی حقوق بشری را با مشارکت مردم پس از سرنگونی این رژیم بریزد. اگر آپوزیسیون ملی و ایرانیست باید با اعمال خود در این برهه زمانی خطرناکی که ایران در آن قرار دارد را ثابت کند.

سکولار، بجای شکایت و اراجیف بر علیه آپوزیسیون، راه و چاره عملی ای که هم اکنون ایران را نجات دهد را ارائه کن. ما را حواله نده به صد سال دیگر با این طرح مسخره ات که در شرائط کنونی ایران عملی نیست.

سکولار هم مثل رژیم از اتحاد ایرانیان بوحشت افتاده است، اهمیت ندهید، کار خودتان را با رجوع به خرد خود انجام دهید.
۲۵۷۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : secular

عنوان : V
ارنست پرون دوست صمیمی امامزاده محمدرضا پهلوی که با اجازه او لژ پهلویی را بنیاد نهاد!!!
لژهای فعال در انزمان شامل لژ پهلویی, همایون, بیداری ایرانیان??? , روشنایی در شیراز, تهران, مولوی, خیام , ستاره سحر, کوروش, مهر, اسدآبادی (حجتته, موتلفه, فداییان اسلام و …) و … بود که در آنها خاندان پهلویی روحانییون کمونیستها و … نخست وزیرحسنعلی منصور, وزیر امور خارجه عباس آرام, رئیس مجلس سنا و استاد بزرگ لژ فراماسونری شریف امامی, نخست وزیر محمد ساعد, عباسقلی گلشائیان و … فعال بودنند

Khizeshe ۲۲ khordade ۸۸
Hamhe moadelat ra bar ham zad!!!

Khizeshe ۲۲ khordad ۸۹
piroozi ghaatii ra saabet khahad kard!!!

هر کس بغیر از جامعه مدنی بر جامعه مدنی حکومت کند غاصب است!!!
در امتداد خط استبداد هر بی فضلی خود را فضل الله معرفی میکرد در حالیکه فریبکاری بیش نمود که برای لگد مال کردن فرهنگ مردمشاهی و غارت ثروت ملی به نفع اجنبی ها آمده بود !!!
یکی از این دوران, آغاز حاکمیت پهلویست که توسط یک فراماسیون انگلیسی بنام اردشیر ریپورتر (معرف رضا خان به انگلیسیها) پایگذاری گشت!!! تا با تحمیل حاکمیت کودتایی رضاخان برگ دیگری از کلکسیون مزدوران و غارتگران ... را ورق زند. ...

در دوران پهلویی دوم نیز در راه چپاول ثروت ملی به نفع اجانب
لژهای رنگارنگ توسط امام جمعه تهران حسن امامی, شریف امامی و دکتر علیآبادی با ساختاری نوین بنام "لژ بزرگ ایران" تشکیل گشت!!! ...
برای چگونگی مدیریت لژ بزرگ ایران و انتخاب استاد اعظم لژ "رینالد اوریوئینگ", "ارنست وان هک" و "ورنر رومر" وارد ایران گشتند!!!
برخلاف انتظار ماسون محمدرضا پهلویی, که مایل بود شخصاً استادی اعظم لژ بزرگ ایران را عهده گیرد بخاطر خدمات او و پدرش به انگلیس در قبال حذف اندیشه ها در جهت سهولت غارت ثروت ملی !!! آنان ماسون شریف امامی را برگزیدند.
که این آغاز حسادتی بود برای ماسون محمدرضا پهلویی!!!

در امتداد این جریان آمریکاییان که سالها وقت خود را بر روی شناسایی لژها و فراماسیونها نهاده بودنند زمان را مناسب یافتند تا ضربه ای بر سیاست یکجانبه انگلیس وارد سازنند, از اینرو با انتقال اطلاعات لژها و اسامی فراماسیونها به اسماعیل رائین و از سویی دیگر فشار بر ساواک و محمد رضا پهلویی مشروط به اینکه نام خاندان پهلویی در کتاب منتشر نگردد!!! اولین کتاب راجب فراماسونی در ایران منشر گشت !!! البته جلد چهارم آن هرکز منتشر نشد!!!
با این اقدام امپراتوری انکلستان سخت برآشفت ....
در سال ۱۳۴۹ ماسون محمد رضا پهلویی برای عذر خواهی مبلغ هنگفتی در اختیار شریف امامی قرار داد تا مرکزی در خور ارباب, برای کلوپ فراماسونری ساخته شود.

فراماسیونهای پادشاهی:
امیراسدالله علم که از ملکه انگلستان لقب شوالیه, لرد و سر گرفته بود. محمدعلی قطبی (دایی فرح), ...., امیر عباس هویدا، فریدون هویدا، ارتشبد نعمتالله نصیری، ارتشبد قرهباغی، عبدالمجید مجیدی، دکتر غلامرضا کیانپور، حسنعلی منصور، جواد منصور، منصور روحانی، سپهبد خسروانی و دکتر سعید مالک و دکتر منوچهر ...
با وجود غارت ثروت ملی توسط اجانب, امامزاده محمدرضا پهلویی همواره برای خوش خدمتی آماده بود!! برای نمونه مبلغ ۱ میلیارد دلار وام بلاعوض به انگلیس و ۷۰۰ میلیون دلار به فرانسه و ... مبلغی بالغ بر دویست میلیون دلار به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پرزیدنت نیکسون کمک کرده بودند و ...!!!!

------------------------------------------------------------------------------------------

تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر تصویری از مزدوران استعمارگر است!!!
که ایرانیان را بخاطر خوشامدن اجانب به فقر, حقارت و خون کشیدند. برای نمونه در دوران قاجاریه انگستان ضربه محکمی را از جامعه مدنی دریافت کرده بود که در پی جبران آن ناصرالدین قاجار دست به تسویه حساب با نهادهای آنزمان جامعه مدنی زد (کشتار بیش از ۱۵۰.۰۰۰ بهائیان و ملییون)!!!

در دوران پهلویی مزدور نیز, مصدق با آگاهی بر عملکرد فراماسیون ها و نفوذ آنان در تمامی ارگانهای سیاسی دست به تشکیل جبهه ملی زد نه حزبی که زمینه نفوذی دیگر را آماده سازد و در خدمت اجانب باشد!!! و با این باور که فراکسیونهای مدرن مدنی-سیاسی جامعه مدنی تنها ارگانهای سیاسی آینده میتوانند باشند تا جلوی کارآمدی ماسونها را بگیرند و قدرت و ثروت را از آن جامعه مدنی کند شروع بفعالیت نمود که ....

فریبکاران و خائنین به ایرانزمین با نام فراماسونریهای رنگارنگ (چپ و راست سیاسی, قومی و ...) در درون تمامی احزاب چپ و راست سیاسی حضور دارند و اعضای آنان در هر حزب, انجمن, تشکل و ... نقش کلیدی را دارند که همواره بعنوان تئورسین, رهبر حزب, عضو کمیته مرکزی و ... در هر ساختاری مطرح و بکار گرفته میشوند تا به سازماندهی نیروها, جهت پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده بپردازند!!! لژها دارای کمیته ارتباطی باسرویس مخفی انگلستان هستند, که اطلاعت لژ را, به فراماسونری میدهد و دستورات لازم را دریافت میکنند.

برای نمونه:
سیدجمال الدین (بنیادگذار اخوان المسلمین) بعد از ۴ سال فعالیت در لژ فراماسونی مذهبی در سال ۱۹۷۸ طبق دستور تغییر موضع داده (لائیک گشت) و از لژ کوکب شرق اخراج و به لژ لائیسته پیوست برای انجام ماموریتهای بعدی!!!
همکاری فراماسونری اسدآباد (ماسونهای حجتیه ، موتلفه که کشتار سال ۶۷ و اداره زندانها با اعضای این جمعیت بود برای از بین بردن مدارکی دال بر ...., جامعه واعظ, روحانیت مبارز , فدائیان اسلام و ... ) با فراماسونری پادشاهی که شامل ماسونهای خاندان پهلویی (فرح دیبا, اشراف و رضا پهلویی, ...) و در امتداد این همکاری حمایت پشت پرده از فراماسونری تجزیه طلبها (گرگهای خاکستری, جندالله, الاهوازییه و ...) که این پروژه در راستای طرح انگلستان برای پیشبرد فدرالیسم قومی میباشد که زمینه را برای اجرای پلانهای کوتاه و بلند مدت آماده سازد ... !!!

در فرماسونری مذهبی اکثریت یهودی-ماسونها فعالیت دارند
(مصباح یزدی, جنتی, شیخ خزعلی، لاریجانی ها, ناصر مکارم شیرازی که زن انگلیسی-یهودی نیز دارد, نوربخش، هاشمی عراقی شاهرودی که از یهودیان عراق است ، کمال خرازی،
عسکراولادی, احمدی نژادها, رحیم مشائی, رامین ها, باند خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی , ...) که اهرم های سیاسی- اقتصادی را مدیریت میکنند!!!
فراماسیونها (حافظ منافع انگلیس) همواره ارتباط تنگاتنگ با ک.گ.ب داشته اند زیرا به این نکته اشراف داشته اند که ملی گرایی جامعه مدنی ایرانزمین تنها قدرتیست که میتواند هر لحظه بافته های آنان را پنبه کند و قدرت و ثروت را باز پس گیرد!! ....
...


فراماسونرهای های مذهبی, پادشاهی, قومی, سوسیالیستی و...
بخش کوچکی از اسامی حافظان منافع اجانب:
خاندان پهلویی, اعلم , هویدا ,شریف امامی, شعبان بی مخ...جنبش تازه تاسیس ماهستیم/ ولایت اوباش فقیه (همکاری ک.گ.ب و حجتیه) / هاشمی رفسنجانی/ مسعود رجویی ها,..../ علیرضا نوری زاده, .../ نوری اعلا و انجمن تازه تاسیس سکولارهای سبز/ مهاجرانی/ همسر کیانوری و همسر دکتر فاطمی/ مختهد شبستری, پور پیران/ آیت الله مظاهری، آیت الله موحدی کرمانی، واعظ طبسی، حجه الاسلام محمد محمدی ری شهری، آیت الله یزدی , نوری همدانی/ آیدین تبریزی و مهران بهاری (اسامی مستعار ) و ... بیات و هیأت و براهنی و امیدوار ... بنی طرفی و الاهوازی و ریگی و گلمراد و... / حاج مهدی عراقی، حبیب الله عسگراولادی مسلمان، حبیب الله شفیق، ابوالفضل توکلی، مصطفی حایری و مهدی، احمد و سید محمود محتشمی، گروه اصفهانیها متشکل از حاج محمود میرفندرسکی، حاج سید علاء الدین میر محمد صادقی، حاج مهدی بهادران، عزت الله خلیلی، حاج محمد متین و علی حبیب الهیان و سرانجام گروه مسجد شیخ علی متشکل از حاج صادق امانی، محمد صادق اسلامی، سید اسدالله لاجوردی، حاج عباس مدرسی فر، حاج حسین رحمانی، حاج عبدالله مهدیان، حاج حسین رضایی و حاج هاشم امانی، با یکدیگر ائتلاف کردند. در میان اعضای مسجد اصفهانیها، اسدالله بادامچیان و مسجد شیخ علی، حاج تقی خاموشی نیز از چهره های شناخته شده هستند./ حاج عباس مدرسی فر/ حلبی, شخ احمد شاهرودی/سعید خاموشی، برادر علینقی خاموشی / استاد محمد تقی شریعتی ( پدر دکتر علی شریعتی) و مرحوم عابدزاده و سید محمود طالقانی/ خزعلی/ روح اله حسنیان/ صفوی/ تائب/ ذوالقدر/ نقدی/ طاهر احمد زاده/ری شهری / علی رازینی، روح الله حسینیان، محسنی اژه ای، رهبرپور، حجه الاسلام جعفر نیری/ حجه الاسلام ابراهیم رئیسی ، حجه الاسلام مصطفی پورمحمدی/`مهدوی کنی/ شریعتمداری/
مهندس شرفی که در اوایل انقلاب، سمت فرمانداری مسجدسلیمان را داشت. از این طریق اطلاعات انجمن به فراماسونری ارسال و دستوراتی دریافت می کند. مهندس مهدی طیب فعالیت میکرد وی بعدها از انجمن جدا شد و اقدام به تأسیس لژ جداگانه ائی با نام سازمان عباد الصالحین کرد.

تمامی کادرهای اصلی احزاب سیاسی از مذهبیون, ملی- مذهبی, توده ،کومله, کمونیستها, لائیک ها, پژاک, مشروطه خواهان, سوسیالیستها, جنبش آذربایجان جنوبی, جندالله .... افتخار همکاری در لژها و کا.گ.ب را دارند!!!!!!!!!


جامعه مدنی سبز فراایدئولوژی ایرانزمین با فراکسیونهای مدرن مدنی- سیاسی خود در قرن ۲۱ , ضربه محکمی را بر پیکر تمامی فراماسیونهای رنگارنگ و کا.گ.ب خواهد زد و حرکت خود را بسمت مدرنیته با تمامی توان به انجام خواهد رساند

-----------------------------------------------------------------------


از پدر فلسفه سکولاریسم ایرانزمین, پرفسور منوچهر جمالی که با آغاز قرن ۲۱ , گیتی را با فلسفه سکولاریسم ایرانزمین مزین نمودند, سپاسگذاریم!

جهان, قرن ۲۱ را با فلسفه نوین بر خاسته از فرهنگ سکولار ایرانزمین و پایان احزاب چپ و راست آغاز نموده است!!! فلسفه ای که جنبش سبز نسل جوان و خردورز ایرانزمین بدان آراسته است.
جنبش تحولخواه سکولار


فراکسیون برابری حقوقی (jonbeshe zannan)
فراکسیون مادران صلح
فراکسیون مدرن دفتر تحکیم
فراکسیون حمایت از حقوق کودک
فراکسیون کانون رسانه های گروهی (کانون نویسندگان و کانون خبرنگاران ...)
فراکسیون کانون تدریس (اساتید , معلمان و مراکز خصوصی آموزشی, سازمان پژوهش و تحقیقات)
فراکسیون تولیدکنندگان و فروشندگان
فراکسیون سندیکای ترانسپورت (سندیکای رانندگان و سندیکای تعمیرکاران , هواپیمایی ... )
فراکسیون بهداشت و درمان (سندیکاهای...)
فراکسیون حقوق دانان (سندیکاهای...)
فراکسیون بازیابی (سندیکای کارگران شهرداری, ...)
فراکسیون میراث فرهنگی (سندیکاهای....)
فراکسیون محیط زیست (سندیکاهای ...) فراکسیون...

هنگامی ملت با هـم ، سیمـرغ را میجـویند
خودشان، هم « شـاه » ، وهم « خـدا »
میشوند!!!
قرن ۲۱, قرن جامعه مدنی ، آزادیهای فردی و حقوق شهروندیست!
قرن ۲۱, قرن احزاب چپ و راست به نمایندگی از ایدئولوژیها نیست (مذهب ، سوسیالیسم ، کمونیسم ، ناسیونالسم, پانیسم و مشروطه...)!!!

ایدئولوژیها در تقلا برای بدست گرفتن قیومیت جنبشها و سندیکاها در جهت تثبیت آینده حیات سیاسی خود بعنوان مرکزیت قدرت تصمیم گیری بدست و پا افتاده اند.
غافل از آنکه جامعه مدنی در قرن ۲۱ برای دستیابی به حقوق حقه اش, اینبار نه از طریق سپردن سرنوشت خویش بدست احزاب تزدیک به تفکر جنبشها و سندیکاها , بلکه اینبار خود تفکر جنبشها و سندیکاها, حاکمیت را بدست خواهد گرفت.
جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی , احزاب مدرن سیاسی- مدنی آینده ایرانزمینند !!!


http://www.jamali.info/index.php
۲۵۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : آرش

عنوان : گام بعدی تشکیل کنگره ملی موقت در خارج کشور برای تدارک و سازماندهی کوچ دست جمعی میلونی به کشور
گام بعدی:

تشکیل کنگره ملی موقت در خارج کشور برای تدارک و سازماندهی کوچ دست جمعی میلونی به کشور!

به این گیر ندهیم که فلان حزب توی پلتفرم سیاسی اش چی گذاشته. جامعه ایران الان آنقدر رنگارنگ است که هیچ حزب و گروهی اکثریت یا به عبارت بهتر دو سوم رای را برای مجلس موسسان ندارد. این مسائل را به انتخابات آزاد و مجلس موسسان آینده بسپاریم.

اعلامیه جهانی حقوق بشر را بپذیریم و برای به زانو درآوردن رژیم و تن در دادنش به انتخابات آزاد تلاش کنیم.

کنگره ملی موقت که تنها هدفش سازماندهی و اجرای کوچ دست جمعی است، شروع خوبی است برای کنار هم نشستن و چون دوست و هموطن با هم گپ زدن. از طرف دیگر بازیابی اعتماد هموطنان داخل کشور در حدی که احزاب و سازمان های خارج کشور شایسته آن هستند.

حرف های زیادی مساله اصلی را به حاشیه می برد و کینه های فردی و گروهی را شعله ور می کند. بیایید از این گنده گوزی و حالی بندی ایرانی دست برداریم . همیشه خواسته ایم کاری متفاوت و دهن پر کن کنیم و بگوییم من حرف آخر و بهتر را میزنم.. ولی آخرش هم به جایی نرسیده ایم جز فلاکت و خفت امروز.

خرد درک معمای برد-برد، که متاسفانه فاقد آنیم.


خرد درک معمای برد-برد


خرد درک معمای برد-برد

....
۲۵۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست