یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عوامل بازسازی استبداد، بعد از انقلاب ۵۷ چه کسانی بودند؟ (۶) - فرید راستگو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : گوساله تا گاو شود دل صاحب اب شود

عنوان : به همه گوساله های روزگار
اگر گوساله عقلش به اندازه یک گاو شود ما البته خوشحال میشویم. ولی اگر این گوساله یک روزی به اندازه سگ ویا گربه باهوش و زرنگ شود البته که ما خوشحالتر میشویم ولی اگر یک گوساله بتواند به اندازه یک کودک بفهمد و عرض خود نبرد و زحمت ما ندارد البته که تعجب میکنیم شما تعجب نمیکنید?
۲۷٨٨۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣٨۹       

    از : بازهم پرسشگر دروغ میگوید

عنوان : مگر تو نگفتی طرفدار جمهوری ایرانی هستی پس چرا دوباره حرفت را پس گرفتی و طرفدار سلطنت وساواک جنایتکار شدی
این هم نظر پرسشگر در چند کامنت قبلی خوب اگر طرفدار جمهوری ایرانی هستی دیگر دفاع از جنایات سلطنت چرا?
پرسشگر

عنوان : آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی - آزادی اندیشه، همیشه، همیشه
زنده باد منشور جهانی حقوق بشر که بر پایه های آن قانون اساسی نوین ایران تدوین خواهد شد تا حقوق همه شهروندان ایرانی صرف نظر از همه تفاوت هایشان تضمین خواهد شد و هر گونه استبدادی و تبعیضی در کشور را غیر ممکن می سازد. آزادی اندیشه، همیشه، همیشه. آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی.
۲۷۷۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۸۹
۲۷٨۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : کجای جواب هایی که به شما دادم در رابطه با مقاله و نظام آینده ندارد. منکه به هر دو پرداختم. بجز من چند نفرنظرشان را درباره نظام آینده داده اند؟ آیا شما خودتان در این باره نظر داده اید؟
مرضیه خانم،

موضوع مورد بحث اینست که با درس گیری از گذشته چگونه می توان در آینده دمکراسی حقوق بشری در ایران را تضمین و نهادینه کرد تا دیگر گرفتار استبداد نشویم. درخواست فرید راستگو در آخرین نظرش هم همین بود، نبود؟

منهم جواب دادم که قانون اساسی نوین ایران باید بر پایه منشور جهانی حقوق بشر باشد تا از استبداد خلاص شویم. مهم هم نیست جمهوری خواه، پادشاهی خواه، چپ، میانه، راست، مذهبی،سکولار و یا لائیک باشیم. این نظر سیاسی من برای آینده ایران است. اگر این در رابطه با مقاله و درخواست فرید راستگو نیست پس چیست؟ اگر این خلاصه عقاید سیاسی من نیست پس چیست که شما می فرمایید، «گذشته از این این حرفهای شما چه ربطی به نوشته ی اصلی دارد. من نمیدانم مشکل شما چیست!؟» و «مساله ، نظام آینده ی ایران وجوانان میهن ما و جنبش سبز است».

بحث تاریخی از بحث سیاسی جدا است. آنچه در بالا آورده ام خلاصه عقاید سیاسی شخصی منست و خلاصه آنچه شخصا بعنوان یکی از ۷۵ میلیون شهروند ایرانی برای آینده کشورم می خواهم. تاریخ درباره گذشته هاست و بحثی جدا.

کجای جواب هایی که به شما دادم در رابطه با مقاله و نظام آینده ندارد. منکه به هر دو پرداختم. بجز من چند نفر نظرشان را درباره نظام آینده داده اند؟ آیا شما در این باره نظر داده اید؟
۲۷٨۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : «شخصاً با تمایل هواداری از سلطنت مخالفتی ندارم زیرا معتقدم دمکراسی در کثرت گرائی آن بنا شده است...». دغدغه من استبداد است ، دغدغه شما چیست؟ من دمکراسی حقوق بشری برای همه می خواهم تا همه آزاد باشند حتی مخالفم.
موضوع مورد بحث اینست که چگونه می توان در آینده دمکراسی حقوق بشری در ایران را تضمین و نهادینه کرد تا دیگر گرفتار استبداد نشویم. درخواست فرید راستگو در آخرین نظرش هم همین بود:-

از : فرید راستگو
عنوان : «برای کاربران این مقالات
با درود به همه شما عزیزان. امروز ایران شرایط سر نوشت سازی را سپری می کند و از شما عزیزان در خواست می کنم با در نظر داشت به این شرایط و در صورت ممکن به این مسئله پرداخته شود که با درس گیری از گذشته چگونه میشود دمکراسی ( حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش) را بنا سازیم. وگرنه تنها پرداختن به گذشته چیزی را حل نمی کند. منهم به نوبه خود علاقه دارم از نظرات شما عزیزان در مورد آینده مطلع شوم و از جمع یاد بگیرم که موانع رسیدن به حاکمیت مردم بر مردم چیست وچگونه باید به آزادی و دمکراسی رسید. امیدوارم وزنه بحث ها در این زمینه سوق داده شود زیرا ما از گذشته درس می گیریم برای اینکه آینده بهتری داشته باشیم و گذشته را تکرار نکنیم، از توجه همه به این امر سپاسگزارم. شخصاً با تمایل هواداری از سلطنت مخالفتی ندارم زیرا معتقدم دمکراسی در کثرت گرائی آن بنا شده است ...»

با درس گیری از گذشته، من بعنوان یکی از اعضاء جنبش سبز نظر خود را ارائه کردم.

بنابراین، نظرات من در رابطه با مقاله و درخواست نویسنده مقاله بوده است که باعث بغض عده ای غیر دمکرات شده است که همانند ماموران ساواما خود را محق می دانند که به تفتیش عقائد دیگران بپردازند و بر حسب اوهام خود از هر کسی که خوششان نمی آید به جرم مفسد فی الارض او را حذف کنند. برخلاف اینها من بعنوان یک لیبرال دمکرات مجاز نیستم خواستار حذف نحله های فکری مخالف خود باشم و مجبورم برای حق مخالف خود و جلوگیری از حذف او مبارزه کنم حال می خواهد سلطنت طلب باشد، ملی مذهبی باشد، چپ چپ باشد و یا راست راست. دمکراسی یعنی آزادی برای همه ی نحله های فکری مسالمت آمیز. اگر کسی منشور جهانی حقوق بشر را درک کرده باشد و قبول داشته باشد جز اینکه من می کنم نمی تواند انجام دهد. هضم این مطلب ساده برای غیر دمکرات ها سخت و امکان ناپذیر است.

۷۵ میلیون در انتخابات و رفراندوم تصمیم خواهند گرفت که جمهوری می خواهند یا پادشاهی. این انتخاب هیچ ارتباطی با محتوای یک نظام ندارد و برای من در برابر محتوای نظام هیچ ارزشی ندارد. تجربه ی من از انگلستان و فرانسه نشان داده است که حاکمیت ملی در پادشاهی انگلستان و جمهوری فرانسه هیچ تفاوتی نمی کنند، آنچه مهم و تعیین کننده در این دو کشور است محتوای این نظام هاست. هر دو لیبرال دمکرات هستند و حاکمیت ملی در هر دو برقرار است.

نام یک حکومت ضامن دمکراسی حقوق بشری در یک کشور نیست حال می خواهد نام آن حکومت پادشاهی باشد یا جمهوری، هیچ فرقی نمی کند. آمریکا، فرانسه، چین، کره شمالی، روسیه و ایران،... نامشان جمهوری است ولی این نام جمهوری برای همه به معنای حاکمیت ملی نبوده است. همانطور نام حکومت عربستان سعودی، مراکش، انگلستان، سوئد، اسپانیا ... همه پادشاهی است ولی این نام برای همه به معنای حاکمیت ملی نبوده است. بنابراین نام و نوع حکومت هیچ ارتباطی با حاکمیت ملی در یک کشور ندارد چون نام و محتوا دو مقوله کاملا متفاوت است. محتوا قانون اساسی یک کشور است که تعیین می کند که حاکمیت ملی در آن کشور به ثبت رسیده است یا نه.

یکی از شگردهای پوسیده و نخ نما شده ی غیر دمکرات هایی که نمی خواهند بحث منشور جهانی حقوق بشر باعث بی آبرویی هر چه بیشتر آنها شود، بحث را به مقوله ای که هیچ ارتباطی به حاکمیت ملی ندارد را سوق می دهند و خیال می کنند ما هم مثل نسل های گذشته در دامهای ساده ی آنها می افتیم. حاکمیت ملی هیچ ربطی به نام یک نظام ندارد، پس بحث را به بیراهه نکشید مگر اینکه راجع به محتوی چیزی نداشته باشید که بگویید.

«شخصاً با تمایل هواداری از سلطنت مخالفتی ندارم زیرا معتقدم دمکراسی در کثرت گرائی آن بنا شده است...». دغدغه من استبداد است ، دغدغه شما چیست؟ من دمکراسی حقوق بشری برای همه می خواهم تا همه آزاد باشند حتی مخالفم. شما چه می خواهید بجز دعوا و جنگ و ستیز با مخالف خود و حذفش. آیا افرادی مثل شما می توانند ادعا کنند که معتقد به منشور جهانی حقوق بشر هستند؟ بدروغ می گویید جمهوری ایرانی که خود را لیبرال دمکرات جلوه دهید. کسی گول شما را نمی خورد.
۲۷٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : مرضیه ش

عنوان : آقای پرسشگر
آقای پرسشگر،
باز شما پاسخ مرا نداده اید و گریز زده اید به صحرای کربلا. مساله ، نظام آینده ی ایران وجوانان میهن ما و جنبش سبز است. شما تصویر منزه و پاکیزه ای از نظام گذشته در ذهنتان دارید و می خواهید آنرا هل بدهید به آینده. من گذشته را آنقدرها بد نمیدانم. شاه محدودیت های داشت، البته می توانست بسیاری از آنها را رفع کند، نکرد. حالا دشنام دادن به او که شما همه را باینکار وادار می کنید مشکلی را حل نمی کند. گذشته تمام شده است، ایران و خوشبختی مردم ایران اهمیتش از گذشته بیشتر است. شما چرا متوجه این نکته نیستید. به آزادی ایران فکر کنید نه به سلطنت. خود شاهزاده رضا پهلوی که وارث قانونی تاج و تخت است واقع بینانه، این را می گوید.
بعضی وقت ها از نوشته هایتان اینجوری می شود فهمید که شما شاهزاده رضا را هم نمی خواهید، خود شاه را می خواهید.
جنبش سبز که من خودرا پشتیبان آن میدانم طیف بزرگی است که در آن سلطنت طلبان هم هستند. آقای موسوی هم هست ولی بیشترین سبزها جمهوری ایرانی می خواهند. یقینا مثل شما در آن پیدا نمی شود. مثل شما آقای تیمسار روحانی اگر در آن باشد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند. مصلحت اندیشان نظام گذشته دور وبر آقای داریوش همایون حمع شده اند. شما آنجا هم نیستید..
دائما صحبت از اعوان و انصار نظام گذشته و حال می کنید و یا از چپ ها و راستها و ملی ها وزمین و آسمان ایراد می گیرد آنوقت می گویید از آینده حرف می زنم. به جای این همه تکرار بنویسید نظامی که شما برای آینده پیشنهاد می کنید چیه.
من هیچ دشمنی با شما ندارم. کاش اینهمه وقتی که صرف اینکار ها می کنید صرف آموختن همین مسائل می کردید.
۲۷٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : خوب پرسشگر نظرش را داد

عنوان : بسیار خوب نظر تو برای خودت محترم ای کودن روزگار
پرسشگر نظرش را داد ودیگران هم میگویند ازادی اندیشه با شاه و شیخ نمیشه. بعد از اینهمه صفحه در خیانت و جنایت رژیم پهلوی که در اینجا اورده شد خوب تازه پرسشگر میخواهد جنایات شاه را انکار کند وبعد میگوید جواب مرا ندادید. خوب هرکسی بر اساس نظر خودش جواب تورا میدهد مگر تو که به مصدق توهین میکنی نظر مردم ایران را محترم میشماری که ما بیاییم دفاع تو از جنایات شاهنشاهی را به عنوان دفاع از دمکراسی بپذیریم. وقتی کسی در جواب تو میگوید ما خواستار نظامی هستیم که هیچ مسئولی چه تشریفاتی چه غیر تشریفاتی بدون رای مردم نمیتواند باشد خوب رای مردم هم یک بار برای همیشه نیست وگرنه جمهوری اسلامی میماند چون سال ۵۸ مردم ایران به ان رای دادند و شاه را مگر میخوهیم برای ۴ سال انتخاب کنیم پس دیگر شاه نیست پس ما مخالفیم و ایا مخالفت با شاه که مادام العمر خواهد بود دیکتاتوری است? ان هم از طرف سلطنت طلبان? خوب ما این مدال را از شما نمیپذیریم ممال خودتان و شاه جنایتکارتان و حالا فکر نمیکنی که نظرت را دادی بهتر است بحث را با شاه خائنت منحرف نکنی?
۲۷٨٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : به مرضیه خانم، موضوع مورد بحث اینست که چگونه می توان در آینده دمکراسی حقوق بشری در ایران را تضمین کرد تا دیگر گرفتار استبداد نشویم. درخواست فرید راستگو در آخرین نظرش هم همین بود.
به مرضیه خانم،

به مرضیه خانم، موضوع مورد بحث اینست که چگونه می توان در آینده دمکراسی حقوق بشری در ایران را تضمین کرد تا دیگر گرفتار استبداد نشویم. درخواست فرید راستگو در آخرین نظرش هم همین بود:-

از : فرید راستگو
عنوان : «برای کاربران این مقالات
با درود به همه شما عزیزان. امروز ایران شرایط سر نوشت سازی را سپری می کند و از شما عزیزان در خواست می کنم با در نظر داشت به این شرایط و در صورت ممکن به این مسئله پرداخته شود که با درس گیری از گذشته چگونه میشود دمکراسی ( حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش) را بنا سازیم. وگرنه تنها پرداختن به گذشته چیزی را حل نمی کند. منهم به نوبه خود علاقه دارم از نظرات شما عزیزان در مورد آینده مطلع شوم و از جمع یاد بگیرم که موانع رسیدن به حاکمیت مردم بر مردم چیست وچگونه باید به آزادی و دمکراسی رسید. امیدوارم وزنه بحث ها در این زمینه سوق داده شود زیرا ما از گذشته درس می گیریم برای اینکه آینده بهتری داشته باشیم و گذشته را تکرار نکنیم، از توجه همه به این امر سپاسگزارم. شخصاً با تمایل هواداری از سلطنت مخالفتی ندارم زیرا معتقدم دمکراسی در کثرت گرائی آن بنا شده است ...»

با درس گیری از گذشته، من بعنوان یکی از اعضاء جنبش سبز نظر خود را ارائه کردم.

بنابراین، نظرات من در رابطه با مقاله و درخواست نویسنده مقاله بوده است که باعث بغض عده ای غیر دمکرات شده است که همانند ماموران ساواما خود را محق می دانند که به تفتیش عقائد دیگران بپردازند و بر حسب اوهام خود از هر کسی که خوششان نمی آید به جرم مفسد فی الارض حذف کنند. برخلاف اینها من بعنوان یک لیبرال دمکرات مجاز نیستم خواستار حذف نحله های فکری مخالف خود باشم و مجبورم برای حق مخالف خود و جلوگیری از حذف او مبارزه کنم حال می خواهد سلطنت طلب باشد، ملی مذهبی باشد، چپ چپ باشد و یا راست راست. دمکراسی یعنی آزادی برای همه ی نحله های فکری مسالمت آمیز. اگر کسی منشور جهانی حقوق بشر را درک کرده باشد و قبول داشته باشد جز اینکه من می کنم نمی تواند انجام دهد. هضم این مطلب ساده برای غیر دمکرات ها سخت و امکان ناپذیر است. همین.
۲۷٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : به پرسشگر

عنوان : هیچکس گناهی نکرده وقتی تو نمیفهمی
وقتی تو میگوئی ازادی اندیشه همیشه همیشه و کسی در جواب تو میگوید ازادی اندیشه با شاه و شیخ نمیشه خوب تو مشکل درک داری کسی با تو موافق نیست جز ناشناس که تو را مرید خودش کرده. هیچکس گناهی نکرده چون بسیاری مودبانه به تو جواب دادند وبسیاری هم به تو بدوبیراه گفتند چون جوابها را نمیخوانی. از خودت هم کسی سوال میکند مثل خانم مرضیه ش. هیچوقت جواب نمیدهی و به کودن این سایت معروف شدی
۲۷٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : نکته سنج

عنوان : دو ریالی پرسشگر دوباره «گیر» کرد
مرشد کودنها «پرس شکر» با این جمله باز «گل» کاشتی و با آن سواد «اکابری» بازهم «اظهار نظر» کردی، «جمهوری یعنی حاکمیت مردم بر مردم و در نام یک نظام خلاصه نمی شود. وقتی من می گویم جمهوری ایرانی می خواهم یعنی حاکمیت ملت ایران بر ملت ایران را می خواهم. من نمی گویم حتما باید حمهوری ایران باشد و یا لاغیر...» بجای نوشتن این (.....) بهتر نیست که مقداری بمطالعه بپردازی، بدانی جمهوری چیست، نظام پادشاهی دارای چه نمودهای است، اصلآ مردم اینهمه میگویند حاکمیت مردمی، چیست. و اصلآ قابلیت درک این قبیل «مسایل» را داری یانه؟
۲۷٨۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : ای ترسوها، دوباره رفتید درون جزوه ی ۲۰ صفحه ای خود. جواب ندارید، حتی یک جواب کوتاه و مفید.
بحث خلاق که هیچ از پس یک بحث معمولی حقوق بشر هم برنمی آیید. ۲۴ ساعت به مغزتان فشار آوردید که جوابی بدهید، نتوانستید، عصبانی شدید. برای هزارمین بار در این یکماه، به همان جزوه ۲۰ صفحه ای پوسیده و نخ نما شده تان پناه بردید، چشمانتان را بستید، دعایی خواندید و انگشت لای جزوه مقدس تان کردید و آن صفحه که آمد را بجای نظر فرستادید. بیخود نیست که دستور می دهید همه کوتاه بنویسند چون خودتان قادر نیستید حتی دو کلمه حرف بدرد بخور بزنید حتی کوتاه، بلند که از قدرتتان خارج است.

شما مثل یک طوطی پیر که سوزنش گیر کرده مرتب همان اراجیف بی ربط به جنبش سبز و جامعه امروز ایران را تکرار می کنید. قدرت تکلم طوطی بواسطه زبان کلفت اوست ولی بندرت قادرست درکی از آنچه می گوید را داشته باشد. شما هم زبان کلفتی دارید و مرتب آن واژه هایی که در جزوه ی ۲۰ صفحه ای خود دارید را تکرار می کنید ولی دیگر نه اربابتان از آن لذت می برد، نه خودتان و نه تماشاچیان تان. شما همانقدر نیازمند جزوه ی نوینی هستید که ملت ایران نیازمند یک قانون اساسی نوین بر پایه ی منشور جهانی حقوق بشر است.

ای ترسوها، دوباره رفتید درون جزوه ی ۲۰ صفحه ای تان. جواب ندارید، حتی یک جواب کوتاه و مفید.
۲۷٨۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست