سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بگذار حکایت کنم - میرزاآقا عسگری (مانی)

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهمن بی آرزو

عنوان : یک قرض به تو دارم
شب که می‌شود
آه‌‌‌‌‌... شب که می‌شود
کشتگان، در ملحفه‌ی تاریک می‌خوانند
سیاستمداران
در گهواره‌ی رویاهاشان.

مانی عزیز
مدتها است که می خواهم این را به تو بگویم. بابت آن نظر عذر می خواهم. هیج بهانه و توجیه ای ندارم. عصبانیت حاصل ترس است و فکر بازگشت شاهزادگان بسیار ترسناک است. با این وجود می بایست نظرت را به جای ترور نقد می کردم. چه بسا تو اصلن آنی را نمی گفتی که من فکر کردم.

دوستدار تو
وارطان
۱۴۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨٨       

    از : بهروز مطلب زاده

عنوان : خورشید جان نواز جنبش مردم و جان پر رمز و راز شاعر
زنده و سر افراز بمانی مانی جان.من که عاشق سبک و سیاق شعرهای قبل از مهاجرت تو بودم، دیگر یواش یواش داشتم نا امید می شدم و گاه با خود می اندیشیدم که جان پر جوش وخروش شاعر بزرگمان را چه شده است که اینگونه سفره شعرش را در پهندشت بی مرز و بوم " نا کجا آباد " گسترده است و . . . اما انگار این جان عزیز شیفته، هنوز قلبی پر تکاپو در سینه اش می طپد.انگار هنوز ریشه جان شاعر از آبهای زلال چشمه میهن سیراب می شود.پیروز بادجنبش برحق مردم. پر شکوفه باد باغ سینه شاعر خوبمان مانی.همین.
۱۴۴۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨٨       

    از : فرناز

عنوان : سکوت را بشکن
مرسی مانی جان، سکوت را بشکن، حکایت کن و سرزمینمان را خوشبو ...
۱۴٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست