از : رضا سالاری
عنوان : دو موضوع متضاد با هم جمع پذیر نیستند
جناب ماهان، دو موضوع متضاد با هم جمع پذیر نیستند. مثلاً اصطلاحات رایج و غالباً غلط: ملی−مذهبی، مارکسیست−اسلامی، سلطنت−دموکراسی، اسلامی− دموکراتیک، جمهوری−اسلامی و غیره میتواند دین محوری و رژیم ایده آل چیزی جز دموکراسی لیبرال سکولار مدرن نمیتواند باشد.
سه شرط اصلی جمع پذیری
۱. مردم در تمام انتخابات خود قانوناًً و عملاً صد در صد آزاد باشند و هیچ نوع فیلتر عقیدتی−دینی−ایدئولوژیکی−تعصبی−گروهی−حزبی وجود نداشته باشد
۲. سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه، همیشه منفک و مستقل در دست و قدرت مردم باشند
۳. مردم در هر لحظه حاکم برسرنوشت خویش و هرآینه قدرت و قانون پائین کشیدن و تغییر هر رژیم و دولتی را در عمل داشته باشند.
خواهید دید که اگر سه مورد بالا برقرار باشد، خود بخود مردم به سمت حقوق بشر جهانی، دموکراسی، لیبرالیزم و سکولاریزم پیش خواهند رفت. برای رسیدن به این هدف جنبش سبز کنونی دامنه خواسته های خودرا بشرح زیر توسعه دهد:
۱. جنبش را از حالت بعد دینی برای چند گروه خاص و محدود بیرون آورد
۲. نقد دین را اجازه دهد
۳.تمام گروه ها و مردم دموکرات طلب دینی و غیر دینی را در خود جای دهد
۴. رهبرانش بدنبال خدمت به مردم و راه سازی جنبش باشند نه برای بدست گرفتن قدرت در دولت آتی، نه فقط حکومت و بدست گرفتن قدرت سیاسی
۵. کلیه هم و غم و توان برنامه های خودرا از حالا برای دستیابی به یک انتخابات صددرصد آزاد و فیلتر نشده قرار دهند تا در انتخابات ریاست جمهوری بتوانند قدرت جنبش و مردم بسیاری را در مقابل رژیم به نمایش بگذارند.
اینها شاید عملی ترین، ساده ترین و قدم های اول جنبش باشد....
پیروز باشید
۲۹٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣٨۹
|
از : بهروز ماهان
عنوان : به آقای رضا سالاری: سیستم حکومتی مورد قبول شما
به آقای رضا سالاری:
در نوشته شما ، بسیاری از عقاید و احزاب یا دموکرات نیستند یا سکولار نیستند و یا با هم قابل جمع نیستند در تعریف دموکرات شیاد دچار مشکل باشیم و آنرا با آزادی خواه یکی بکنیم. خیلی خوشحال کننده است که بعد از رد همه این عقاید توسط شما، سیستم حکومتی مورد قبول شما به من آموزش داده شود
دوما- دموکراسی را اگر حکومت اکثریت نسبی پیروز شده از دل یک انتخابات آزاد بنامیم در آنصورت معلوم نیست که این اکثریت ، آیا در اساس آزادی خواه هم باشند مثل مردم یک کشور مسلمان که اکثریت آنجا ، بعد از پیروزی نسبی در انتخابات ، همان دستورات اسلام را در قانون اساسی خود میگنجانند ودر چنین جامعه ای سکولاریسم معنایی پیدا نمی کند و انتخابات هم بیشتر یک تعارف و فرمایشیاست اما اگرمردم یک کشور ، دموکراسی را علاوه بر تعریف فوق ، با مولفه های دیگری مثل حقوق شهروندی و حقوق بشر و قانونمندی وآزادی های خصوصی مردم ....بیامیزند آنگاه سکولاریسم دموکراسی پدید میاید
۲۹٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : آیا غیر دموکرات و سکولار جمع پذیر هستند؟
آیا غیر دموکرات و سکولار جمع پذیر هستند؟
اگر جمع پذیر باشند چنین نتایج متناقضی بدست خواهد آمد:
کلیه مذهبی های میانه رو و اصلاح طلب، مانند خاتمی و همفکرانش، حکومتی سکولار را خواهند پذیرفت! آیا اینطور خواهد بود؟ ولی خاتمی میگوید:
« سکولاریسم با موازین دینی و فرهنگی ما سازگار نیست و عامل بیگانه هم میکوشد تا سکولاریسم را در جامعه برای مقابله با حکومت دینی رواج دهد."
ما از هیچ کمونیست و لائیک و بیدینی حمایت نخواهیم کرد. قوانین ما بهتر از همه
قوانین ضد دینی و ولنگار پروری و حقوق بشری بیگانگان غربی است. بهترین قوانین گذشته و حال و آینده در قران ماست و درست ترین و بهترین حکومت و سرمشق در زمان حکومت امام راحل مان بوده. مسلمانان بهترین مردمند! »
پس جمع پذیر نیست.
کلیه سلطنت طلبان و همفکرانشان، حکومتی سکولار را خواهند پذیرفت! آیا اینطور خواهد بود؟ ولی سلطنت طلبان میگویند:
« سکولاریسم با سلطنت جور در نمیآید. سلطنت یعنی یک رئیس، یک مغز، یک فرمانده و یک دولت و حکومت یک دست. سلطنت با تبانی با یار قدیمی و مذهبی خود دشمن سکولاریزم میشود. قوانین ما بهتر از قوانین کشورهای جمهوری رژیم های ناپایدار و موقت و حقوق بشری همه بیگانگان غربی و شرقی است. »
پس اینهم هیچوقت جمع پذیرنبوده و نخواهد بود.
کلیه کمونیستها و سوسیالیستهای غیر دموکرات و همفکرانشان، حکومتی سکولار را خواهند پذیرفت! آیا اینطور خواهد بود؟ ولی آنها میگویند:
« بهترین حکومت و دموکراسی، حکومت کارگران و زحمتکشان است و باید این طبقه بر بقیه طبقات مردم توفق پیداکند تا عدالت به صاحب اصلی اش بازگردد. ما هیچوقت زیر بار سلطنت طلبان و مذهبیون و بورژواها نخواهیم رفت. دین افیون ملتهاست و هیچ کسی حق ندارد به مسجد وکلیسا برود و اعمال مذهبی خود را بجاآورد! دموکراسی یعنی امپریالیسم و مرگ پرولتاریا! »
پس اینهم هیچوقت جمع پذیرنبوده و نخواهد بود.
کلیه ملی− مذهبی های میانه رو و دموکرات طلب، مانند مانند بازرگان پسر و
همفکرانش، حکومتی سکولار را خواهند پذیرفت! آیا اینطور خواهد بود؟ ولی آنها میگویند:
« ما در درجه اول مذهبی هستیم و بعد ملی. ما کلاً با بیخدایان و بیدینان مخالفیم و نمیتوانیم آنها را بپذیریم. بافت مردم ایران مذهبی است. ما هیچوقت زیر بار لائیک ها و کمونیستها نخواهیم رفت. »
پس اینهم هیچوقت جمع پذیرنبوده و نخواهد بود.
آیا دموکراسی با مصلحت طلبی و سیاست بازی و امنیت طلبی و حاشیه روی قابل جمع است؟
ایران چهارده قرن است که آزادی خود و خرد و اندیشه انسانی مردمش فدای تعصبات و مصلحت طلبی های دینی و خرافی گشته است، و همین باعث عقب ماندگی شرمسار تاریخی اش شده است. علتش علمی نبودن، محق و محقق نبودن، دروغ و نادرست بودن تمامی اصول، فروع، آموزه ها، دستورات و اعتقادات و تکالیف دینی و مذهبی بوده است و امروز، متأسفانه بجای طرد و رد، تبدیل به تفکری خانمان سوزتر و گمراه کننده تر تر مصلحت اندیشی و نواندیشی دینی شده است.
نواندیشان دینی مدام دم از اخالق دینی میزنند، در حالیکه دینشان سراسر سرچشمه و مرکز و بهانه فساد اخلاقی است. هموطن سرچشمه و سازنده اخلاق درست اجتماعی دین نیست. دین اخلاق اجتماعی نمیآورد. دین علم نمیآورد. دین عدالت و دموکراسی اجتماعی نمیاورد. بهمین دلیل دین تنها مقوله ای است که از فرد دارنده اش نباید فراتر رود.
اگر خوب تفحص کنید، می بینید که اگر شما چند نفر انگشت شمار را در دنیا بر گزینید، ریچارد دوکینز ، Richard Dawkins ، یکی از برجسته ترین آنهاست. در یکی از برنامه های تلوزیونی سوال و جواب و گفتگو با مردم ، مسلمانی مهاجر با ریشی انبوه از بین جمع این سوال را از او کرد:
{با در نظر گرفتن اینکه بیخدایی و یا لائیک بودن هیچگاه نخواهد توانست تصور مطلقی از اخلاق داشته باشد، در این صورت آیا این توسل بهمین ایمان غیر منطقی نخواهد بود که بی خدایان خود اینقدر بسختی اون را محکوم میکنند؟ دراین صورت چگونه یک بیخدا می تواند تفاوت بین درست و غلط را بفهمد و راه درست را از نادرست تشخیص دهد و گمراه نشود؟}
و او در جواب چنین گفت:
[ اخلاق مطلق!
اخلاقیات مطلقی که یک فرد مذهبی اذعان دارد شامل چه چیزهای است؟
مجازات سنگسار کردن مردم بخاطر زناکردن؟
مرگ بخاطر ترک دین و تغییر فکر؟
مجازات برای تخلف از اعمال دین؟ تخلف از سبت؟ «شنبه های یهودیها»
اینها همه نمونه هایی از اخلاقیات مطلق بر پایه های مذهب و دین میباشند.
من فکر نمیکنم من اصلاُ چنین اخلاقیاتی را بخواهم!
من فکر کنم اخلاقیاتی را بخواهم که اندیشیده شده باشند، استدلال شده باشند، بحث و تبادل نظر شده باشند، و تقریباً میتوانم بگویم که بر پایه یک طراحی هوشمندانه و خردورزانه صورت گرفته باشند.
آیا ما نمیتوانیم جامعه مان را آنطور که دوست داریم و آنطور که دوست داریم اخلاقیاتش باشد، طراحی کنیم؟
اگر شما به اخلاقیات انسان مدرن و انسانهای قرن بیست و یک نگاه کنید، میبینید، ما دیگر به برده داری اعتقاد و باور نداریم، ما به برابری زنان، به حقوق بشر، به ملایمت و صلحجویی، به مهربانی با حیوانات، و بسیاری چیزهای مدرن اعتقاد داریم که هیچیک قبلاُ اعتقاد مردم نبود و همه کاملاً باورهای جدید هستند.
اینها همه بنیاد بسیار اندکی در کتب دینی تورات، انجیل و قران دارند. اینها چیزهایی هستند که در طول زمان تاریخی پیشرفت کرده اند. اینها در روند توافقها، تفاهمها، بحث ها و گفتگوهای استدلالی، نظریه های فلسفی، علمی حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی بوجود آمده اند.
اینها هیچکدام از ادیان نیامده اند.
تا اونجائیکه اگر بخواهید تکه های مثبت را از کتب دینی پیداکنید، باید بسیار گزینشی عمل کنید!. شما دنبال آنها در انجیل و قرآن میگردید و گاه و بیگاه آیاتی را موافق با اخلاقیات امروز ما از آنها پیدا میکنید و بعد برمیخیزید و میگوئید ببین! این دینه! دین ما این را قبلاً گفته! درحالیکه انبوهی از قسمتهای زشت و مخالف اخلاق را از همان کتب کنار میگذارید و سانسور میکنیدا و بعد میگوئید نه ما دیگر اون قسمتهای زشت و ضد عرف جامعه را قبول نداریم. ما از اون مسائل گذشتیم و آنها را پشت سر گذاشته ایم!
البته که ما اون هارا پشت سر گذاشته ایم، ولی نه به خاطر و توسط دین، بلکه به خاطر و توسط فلسفه اخلاقی سکولار و بحث ها وگفتگوهای علمی و خردگرانه مان! ]
به امید روزی که هر ایرانی آنقدر آگاه شود که بدون ترس از دین، خدا، پیغمبر، امام و دیندار و متعصب، فقط به عقل خود اعتماد کند و درست و نادرست را فقط در عقل و دانش خود و تجربه انسان های زنده و برجسته هم عصر خود جسجو کند. پیروز باشید
۲۹۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹
|
از : بهروز ماهان
عنوان : جناب رضا سالاری: سعی میکنم که مکالمه ای دوستانه بین من و شما و آقای پیروز و آقای پرسشگر به منظور روشنی و دوری از سوء تفسیر ها به وجود آید
فکر نمیکنم بیان اینکه کلمه ""سکولار"" برای مردم عادی و حتا خود من ، کلمه ای غیر روشن، سنگین است که قابلیت سوء تعبیر و تفسیرراهم به دنبال دارد به آنها بی احترامی شده باشد عدم روشنی مفاهیم برای مردم، با بی احترامی به عقاید و افکار متفاوت است
همانطور که جناب پیروز هم گفته اند مشکل کلمات خارجی نیست مثلان کلمه تلفن ، ماشین ، کاملا قابل مفهوم و لمس و مشخس برای همگان و حتا با کاربرد جهانی است اما کلماتی ماند لائیسیته یا سکولار ، برای بیشتر مردم و حتا روشنفکران اینگونه نیست زیرا قابلیت تفسیر از این کلمات گرفته نشده است که به توانیم به راحتی و بدون سوء استفاده رژیم های مذهبی ، آنرا به درون فرهنگ مردم ببریم.
به تمامی مقالات روشنفکران نگاهی بیاندازید می ببینید که تا چه میزان این کلمه را ، هر گروهی با توجه به دیدگاه خود ، تفسیر کرده و یا به آن نکاتی را اضافه کرده اند در حالیکه حقوق بشر ، ۳۰ اصل مشخس ، گویا ، روشن ، قابل فهم ، غیر قابل تفسیر ، غیر قابل سوء استفاده در درک معانی و قابل قبول جامعه جهانی دارد
از قدمت اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال ۱۹۴۸ بعد از جنگ جهانی دوم به تصویب اکثر کشور های جهان هم آمده ، بیش از ۶۲ سال بیشتر نمیگذرد در حالیکه از قدمت سکولاریسم و عهد ولتریسم بعد ازانقلاب ۱۷۸۹ فرانسه بیش از ۲۰۰ سال میگذرد ولی به اندازه اعلامیه جهانی حقوق بشر ، بر سر زبان مردم کشورهای جهان نیوفتاده است . دلیل آن گویایی و شرح بی تفسیر حقوق بشر نسبت به سکولاریسم است.
ضمنا دقت کنید بی مهری می ورزید که به امثال من و پیروز ها و پرسش گر ها می فرمایید که ما به مردم دروغ میگوییم که حقوق بشر ، همان سکولاریسم است ما میگوییم که متن حقوق بشر ، حاوی موادی است که سکولاریسم را هم میتواند در بر گیرد روشن است قابل فهم و توضیح برای همگان است غیر قابل تفسیر است حقوق افراد را هم روشن میسازد و بسیاری دیگر از حقوق مردم ، مسله تغییر مذهب و یا برخورداری از حق آموزش و ممنوعیت شکنجه و اعدام و ... را هم در بر میگیرد برای مثال: نگاهی به اصول زیر بکنید:
اصل۲ =عدم تبیض برای همگان،
اصل ۳ و ۱۲ = آزادی و امنیت زندگی شخصی ،
اصل ۷= تساوی در مقابل قانون ،
اصل ۸= حق دادگاه و محاکمه عادلانه ،
اصل ۱۸= آزادی افکار و مذهب و حتا تغییر آن
اصل ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ = آزادی بیان ، احزاب ، شرکت در اداره سرنوشت کشور خود.
خوب آیا تنها اصل ۱۸ قانون حقوق بشر ، شرحی جالب از سکولاریسم را در بر ندارد؟ یعنی آزادی مذهب و عقیده کی بر قرار میشود ؟ زمانی که دولت و حکومت و حتا بقیه مردم ، در آزادی افکار و مذهب کسی دخالت نکند یعنی به نوعی همان یا بخشی از سکولاریسم .
سکولاریسم با بی طرفی که شما مطرح کردی فرق دارد و بی طرف ، فردی خنثی است در حالیکه طرفداران حقوق بشر ، شان و ارزش و کرامت و حقوق انسان را برای همگان از هر نژاد ، از هر جنس ، از هر ملیت ، از هر زبان ، و با هر نوع اندیشه ای پاس میدارند
در پایان فکر میکنم که پیشنهاد "" دولت قانونمند و متعهد به حقوق بشر""به جای کلمه ""سکولار "" میتواند مورد بحث قرار گیرد که در بین ما جا بیفتد لازم به ذکر است که هسته این اندیشه را از دوستانی چون پیروز ، پرسشگر ، نقره کار ، و حتا شما گرفته ام که سپاس دارم اندیشه مرا گامی به جلو بردهید
۲۹۲۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : لغت خارجی و وارداتی
جناب رضا سالاری،
اگر گفتگو را دنبال کرده باشید شاید توجه میفرمودید که منظور لغت خارجی و وارداتی نیست. تلفن و تلگراف و رادیو هم خارجی اند و ما اشکالی در بکار بردن آنها نداریم. همانطور که بهروز ماهان گفتند سکولاریسم کلمه ایست که هنوز نه تنها برای توده ها بلکه حتی برای خیلی از روشنفکران هم مفاهیم و معانی مختلف دارد و از آن سوء تعبیر و سوء استفاده میشود و بیهوده مذهبی و غیرمذهبی طرفدار حقوق بشر را بهم میاندازد. حقوق بشر کلمه و اصلی روشن است و احتیاج به تفسیر ندارد.
به خبرزیر که در جای دیگر هم آورده ام توجه بفرمایید:
فرشته قاضی در روز آنلاین ۱۶ تیر ۸۹ در باره حبس عبدالرضا تاجیک و از قول خواهر رضا مینویسند :
"وی توضیح داده بود: "وقتی رضا را بار دوم گرفتند رفتم پیش دادستان وگفتم ک برادر من فرد صادق و سالمی است. او یک روزنامه نگار است و تمام فعالیت هایش نیز شفاف است. آقای دادستان هم حرفهای مرا تایید کرد و گفت رضا آدم سالمی است اما حاضر نیست از مواضع اش کوتاه بیاید. پرسیدم مواضع اش چیست که باید کوتاه بیاید؟ دادستان گفت مدافع حقوق بشر است. در اصل من شگفت زده شده ام که اتهام برادرم دفاع از حقوق بشر است. این در کجای دنیا جرم است آخر.".
خب فکر میکنید اگر "مواضع" ایشان سکولاریسم بود چند نفر میفهمیدند که این رژیم از بیخ مخالف اساسی ترین اصول جهانی که حقوق بشر ست میباشد ؟
۲۹۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : با مردم روراست و صادق باشیم از ابتدا تا انتهای راه و به شعور و فهم آنان اعتماد کنیم
ماهان محترم با مردم باید روراست بود و به فهم و شعور آنها احترام گذاشت تا آنها هم به روشنگرانشان، مانند شما، اعتماد کنند و متقابلاً احترام بگذارند:
۱. لغت سکولار خارجی است و وارداتی و بهتر و درست تراست که به همین شکل در فرهنگ ما جابگیرد.
ما نیاز به رفع حسادت و تعصب و گرایش به صلح و آرامش نسبت به فرهنگ پیشرفته و درست تر بیگانگان داریم.
۲. ما بخاطر رژیم نباید معنی کلمات را وارونه کنیم و به مردم و ملت خود دروغ بگوئیم. معنی سکولار حقوق بشر نیست، گرچه خیلی ارتباط تنگاتنگی بین این دو است.
۳. رژیم کلمات دموکرات، لیبرال و لائیک را هم مطابق خواسته و هدف خودش معنی و مفهوم میکند. خمینی هم از کلمه دموکرات بدش میآمد و پیشنهاد کرد به جای آن کلمات جمهوری اسلامی گذاشته شود. آیا ما باید از تمام این کلمات کلیدی دست بشوئیم؟
۴. اگر خیلی اصرار دارید، و فقط برای تفهیم و ساده کردن گفتگو میخواهید مستقیماً از کلمه سکولار استفاده نکنید، بجای آن لغت «بی طرف« مشکل شما را شاید تا حدی کند. بیطرف یعنی طرف هیچ گروه و و دسته ای را نمیگیرد. یعنی هم بیطرف به فقه و فقیه و آخوند و دینمداران و هم سایر متعصبین ایدئولوگ
پیروز باشید.
۲۹۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : احاطه به بیان
جناب بهروز ماهان،
ممنون . اگر من سلاست و احاطه به بیان شما را داشتم مجبور نبودم اینهمه کامنت بگذارم که آخرین آنها در زیر مقاله خانم پریسا ساعد است.
۲۹۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨۹
|
از : آ ائلیار
عنوان : تقاضا برای یک گزارش
از شرکت کنندگان در این کنفرانس تقاضا میکنم در صورت امکان گزارش دقیقی از آن بدهند که ببینیم کی چه گفته و احیاناً چه راه حل و پیشنهادی داشته است. و در کل نتیجه اش چه بود؟ با سپاس فراوان.
۲۹۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹
|
از : بهروز ماهان
عنوان : کار برد "" دولت و حکومت متعهد به قانون حقوق بشر"" به جای کلمه سکولار
نظرات آقای پیروز قابل تعمق و قابل قدر دانی است
وقت آن است که به جای کاربرد کلمه"" سکولار"" ، از جمله "" دولت متعهد به قانون حقوق بشر"" استفاده شود اینطوری همان مفهوم سکولار بیان میشود وا شرح مختصر و مفیدی هم به دنبال دارد و با زبان توده ها بیان میشود .
کلمه سکولار ، یک واژه ایرانی نیست برای توده ها جا نیوفتاده است سنگین است کلمه روشنفکری است مفهوم و مانی متفاوتی را برای توده ها دارد حکومت اسلامی از این کلمه سوءتعبیر و سوء استفاده میکند .
اما کار برد "" دولت و حکومت متعهد به قانون حقوق بشر"" به جای کلمه سکولار ، مفید ، کار ساز ، قابل فهم ، و امکان برد همگانی را دارد و از سوء تعبیر حکومتی اسلامی ، جلوگیری میکند وخواننده هرگاه به متن حقوق بشر رجوعا کند جدایی دین از دولت و حکومت را در اصول آن می یابد
۲۹۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹
|
از : سیامک
عنوان : آقای کریمی وقت حاضرین در کنفرانس را تلف کرده اند.
با تمام احترامی که برای آقای کریمی و سابقه مبارزاتیشان قائلم، باید بگویم که سخنان ایشان هیچ ربطی به موضوع کنفرانس نداشته است. گویا ایشان دنبال منبری برای مداحی جنبش سبز بودند که کنفرانس این فرصت را در اختیار ایشان قرار داد. ملت فارس ایران صاحب دولت است. این دولت ممکن است نالایق یا مرتجع یا دیکتاتور یا هر چیز دیگر باشد اما به هر حال دولت است. "سازمان مردمان بدون دولت" حتما بایستی سازمانی برای ملتهایی مثل ملت ترک آذربایجان یا کرد کردستان یا بلوچ بلوچستان یا .... باشد. اما آقای کریمی حتی کلمه ای راجع به حقوق این ملتها و مظالمی که بر آنان می رود صحبت نکرده اند. متاسفم و به امید اینکه ایشان روزی ر افکار خود تجدید نظر کنند!.
۲۹۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹
|