یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روند معکوس آب و برقِ رایگان! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رضا سالاری

عنوان : علتها و معلولها
علتها و معلولها
م ق: « اقتصاد سیاسی نئولیبرال به مثابه هارترین صورت مندی تاریخ سرمایه داری سیاه ترین شرایط اقتصادی ـ سیاسی را بر زنده گی فرودستان تحمیل کرده است. از یونان تا ایران، از آمریکا تا فرانسه، از ایتالیا تا پرتغال، از اسپانیا تا ایرلند، از انگلستان تا روسیه و... همه ی دولت ها از آزاد سازی بازار و برنامه های موسوم به ریاضت اقتصادی سخن می گویند. »

علت: ‫واگذاری هزینه های دولت به گرده افراد ملت، رفع بحران مالی و کمپولی و کارائی دولت، هزینه از جیب و مالیات بستن بر جیب ملت!

م ق: « - اتمیزه کردن جامعه و انسان ها به شیوه ی ترویج گرایش های فرصت-طلبانه و غیراجتماعی فردگرایانه و تقلیل سطح معاش خانوارهای کم-درآمد. »
‫علت: ‫تقلیل جامعه و اجتماع به افراد متضاد و حریص و جلوگیری از اتحاد و اعتراض و اصلاح و انقلاب اجتماعی!

م ق: « - تقلیل یا حذف مالیات بورژوازی. نمونه: کوتاه آمدن دولت ایران در مقابل طلافروشان. اساسا تجمیع ثروت در دستان بورژوازی ایران رقمی کهکشانی و نامعلوم را می سازد که نه فقط در جایی ثبت نشده است بلکه میزان مالیاتش نیز به درستی دانسته نیست. بر خلاف کارگران و کارمندان که مالیات مستقیم می پردازند؛ بورژوازی ایران که روز به روز چاق تر می شود از هر حساب و کتابی مبراست. »
‫علت: ‫مالیات ثروت ذخیره ای، ارزی و مالی است تا بکمک آن امنیت اجتماعی سرمایه وسرمایه داران بیمه شود، که از بخشی از ارزش کار اضافی کارگران، زحمتکشان و مزدبگیران جامعه پیشاپیش تأمین میشود، که در مقابلش، هزاران سوراخ و مفر و قانون و تبصره برای سرمایه داران، مزد دهندگان و بازاریان و طلا فروشان ‫گنجانده میشود که از پرداخت آن یا قانوناً ، یا عرفاً و یا با تقلب و سودجوئی طفره روند! در جهان سرمایه داری سرمایه داران کلان بالنسبه کمترین مالیات را میپردازند!

م ق: « – نشان می دهد هیچ درجه یی از نظامی گری قادر به ایجاد مشروعیت و رضایت و تمکین مردم به دولت نیست. هر گروهبان دومی نیز می داند که سرنیزه جای مطمئنی برای تکیه دادن نیست! . »

‫علت: ‫بیشتر مشروعیت دولت سرمایه داری ابتدا ریشه در دین و باور و خرافات مذهبی مردم حکومت شونده اش دارد! لمپن ها و چاقوکشان و تیغ زنان و لاتها و نوچه ها و جاهلان و کمیته چی ها و چماقداران حزب اللهی اول انقلاب، نظیر محمد علی جعفری فرمانده کنونی سپاه و سیلی زننده رئیس جمهور احمدی نژاد، اکنون در قالب مدعیان اصلی حکومت و کودتا و رهبری کشور برآمده اند و بقاء خود و سپاه را در جنگ و ستیز و دعوا با اجانب و سرکوب مردم داخل کشور در شکل یک حکوت نظامی ضیاءالحقی مانند پاکستان اوائل انقلاب میبینند. سرنوشت اکثر کشور های کوچک و ضعیف مستبد توسط کشورهای قدرتمند خارجی رقم زده میشود.

م ق: « این بحران – که به گمان من حکم به سقوط و فروپاشی چند دولت سرمایه داری خواهد داد – مانند بحران های بزرگ صدساله ی گذشته ثابت کرد، تناقض های سیکلیک سرمایه داری همیشه در حال تبدیل شدن به بحران هستند و به یک مفهوم اساساً پدیده یی به نام سرمایه داری با ثبات و متعادل ترکیب بی ربط و مهملی بیش نیست. »
‫علت: ‫یکی از عوامل مهم تأخیر فاز و یا همزمان نبودن و یا به روز نبودن میزان و نرخ عرضه و یا اضافه تولید با میزان و نرخ تقاضا میباشد. نگرانی از ریسک سرمایه و حرص رشد سرمایه توسط سرمایه دار و نگرانی مزدبگیران او از بیکاری هردو باعث و منجر به افزایش تولید بیشتر از نیاز و درنتیجه کاهش قیمت کالا و کار میگردند! که این پدیده باز خود عامل کاهش و تغییر کالای تولیدی در سیکل بعدی میشود! ‫علت ناپایداری، اختلاف فاز عرضه و تقاضا، تغییرات زمانی فاحش آنها و عدم ثبات رشد تصاعدی سرمایه میباشد!

م ق: « اعتبار بر اساس اعتبار یعنی این که اصلاً پولی وجود نداشته است که دود شده باشد. تبیین چیستی سوختن این میلیاردها دلار بانکی در ارتباط مستقیم با تحلیل مبحث بحران انباشت سرمایه ی مالی و نحوه ی توزیع این سرمایه امکان پذیر است. در بازار بورس به این نوع سرمایه اصطلاحاً حباب (bubble) گفته می شود. . »
‫علت: ‫توقف و رکود ماشین رشد تصاعدی سرمایه مترادف با مرگ است! هر که را پول نیست به کازینوی قمار و ریسک سرمایه راه نیست. وقتی وارد شدی فقط باید به بازی ادامه دهی تا از پا در بیایی! اگر پول نداری قرض کن و اعتبار کسب کن! اعتبار برای اعتبار! تا ناچار شوی اسکناس بدون پشتوانه واقعی چاپ کنی! یعنی جایگزینی پول و ارزش مجازی بجای پول واقعی! حباب!
م ق: « پول بانک ها کجا رفت؟ سوال اساسی این است. »

درنهایت مردم این پول و کسری موازنه را پرداختند! چگونه؟ با فروش ارزان و حراج خانه هاشان!، با اضافه پرداخت وامهای خانه هاشان در اثر ازدیاد نرخ بهره پس از بحران مالی!، با هزینه های افزاینده در اثر ازدیاد نرخ تورم و قیمت متورم کالاها!، با ثابت ماندن و یا عدم ازدیاد متناسب حقوق و مزدشان در مقابل تورم!، با بیکار شدن و بی پول تر شدن!، با پائین آوردن قیمت و ارزش کارشان، با ازدیاد پرداخت مالیات به دولت! و بالاخره با پرداخت اضافی رایانه های سهم و وظیفه دولت!
٣٣۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۹       

    از : آذر الیاسی

عنوان : تائید صندوق بین المللی پول
با سپاس از محمد قراگوزلو و ستایش از قلمی که رسا ؛ شیوا و شارپ می نویسد و پیش می رود و هرگز نمی ایستد. می خواستم بگویم که در خبرها آمده بود که مدیران ارشد صندوق بین المللی پول این هدفمند گردن یارانه ها را تائید کرده و آنرا به سود اقتصاد جهانی دانسته اندومنظورشان ازین اقتصاد جهانی صد البته سرمایه داری است . مساله ااین جاست که فقط آدمی عوامفریبی مثل احمدی نژاد میتواند تحت لوای عدالت و دفاع از مردم ؛ ضد مردمی ترین طرح اقتصادی کل تاریخ ایران را عملیاتی کند.
٣٣٣۹۲ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣٨۹       

    از : یوسف صباغ

عنوان : از البرز تا... زنده باد
من مقالات جناب قراگوزلو را از سایت البرز و پیش از آن در مطبوعات داخلی دنبال می کردم و جند کتاب از ایشان خواند هام از جمله کتاب واقعن ارزشمند " فکر دموکراسی سیاسی " که خود به تهائی چند کتاب است و کلی آمزه در خود دارد . می خواستم به آقایانی که در این کامنت ها برای دموکراسی اشک تمساح ریخته اند یاد آور شوم که شما به قول دوستی نخوانده ملا شده اید . ابتدا بروید و کتاب دموکراسی قراگوزلو را بخونید و بعد اگر حرفی داشتید آفتابی شوید.
٣٣٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : اکرم ملکوتی

عنوان : به جناب تابان و با تشکر از محمد جان
ابتدا از جناب آقای تابان مدیر محترم سایت اخبار روز خواهش میکنم که این مقاله را تا زمانی که مباحث زیر آن به جائی نرسیده بر ندارند. خودتان خوب میدانید که نوشته های محمد قراگوزلوی عزیز هماره خیلی از علاقمندان بحث های جدی را به وجد و شوق آورده و آنان را به دخالتگری سیاسی کشانده. صرف نظر از محتوای همیشه جذاب و نثر گویا و توانی این گرامی؛ مساله این است که محمد جان همیشه روی جراحات شهر پیر دست میگذارد( شاملو ) و به همین سبب نیز همواره مورد تحسین ودر عین حال تکفیر جماعت متفاوتی قرار می گیرد.
اما من حتا در غرب نیز ندیده ام که کسانی اینچنین بی پروا و بی افسار از نظام سرمایه داری دفاع کنند که این آقایان صفی نیا و ابراهیمی دارند خودکشی می کنند. این دوستان از سوسیال دموکرات ها هم عقب مانده ترند. از همه بدتر خود را به اسم دموکراسی و حقوق بشر قیم مردم نیز می دانند. آقای محترم! جناب ابراهیمی ! شما لازم نیست برای ما نسخه بپیچید و آیه صادر کنید. عفونت و گند سرمایه داری چنان بالا زده است که حتی آقای اوباما نیز خود را سوسیالیست می خواند. نظر شما توهین به شعور کسانی است که برای تحقق یک جامعه برابر و آزاد و انسانی مبارزه می کنند. . من در نامه مفصلی نظرم را برای محمد جان فرستادم و اگر او فرصت جواب دادن هم نداشته باشد دلگیر نخواهم شدو مهم این همدلی ست که مقالات او به خوبی از پس تحققش بر آمده. به او در هر کجا که هست ، در هر کجای این خراب آباد دنیا ( ایران) درود می فرستم و روی ماهش را می بوسم. مانند همیشه. مانند شاگردی در برابراستادی صمیمی.
٣٣٣٨۶ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : کارو نامجو

عنوان : منافع
پویان عزیز
حتما با این جمله لنین در سه منبع و سه جز آشنائی:
مادام که افراد نیاموخته اند که پشت مواضع احزاب گروهها و جریانها و افراد ؛ منافع طبقاتی آنان نهفته است همواره قربانی سفیهانه عرصه سیاست خواهند بود. نقل به معنی
حالا دوست خوبم چرا باید به مواضع متعفن آدمی که در گنداب سرمایه داری از روندی معکوس به تعبیر دکتر قراگوزلو دفاع می کند و خود را خادم سرمایه می خواند، ایراد گرفت؟
٣٣٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : شهریار والامقام

عنوان : بخندیم یابگرئیم؟
آقا ما شنیده بودیم که مبنای سیاسی نظام های سرمایه داری بر پایه فاشیسم و دیکتاتوری گذاشته شده اما این را دیده بودیم که سرمایه داری برای تحمیق و مردم و عوامفریبی شعارهای دموکراسی خواهانه می دهد و مثلن از آزادی بیان دفاع می کند و همزمان جولیا آسانژ را به اتهام واهی دستگیر می کند اما این دیگر نوبر است که آدم ها برای قاتلان خود هورا بکشند و از اینکه در صف فاشیسم رژه می روند پز بدهند. اینها که گفتم وصف حال این آقای ابراهیمی ست که با همین یادداشت کوتاه خود پته ی سرمایه داری را رو کرد و انداخت روی آب. خدا وکیلی محمد قراگوزلو که سهل است اگر همه بزرگان چپ از مارکس تا دیوید هاروی جمع می شدند و در این وجیزه اظهار لحیه می کردند نمی توانستند به اندازه فرمایشات و افاضات روشنگرانه این جنا مفید واقع شون. من هم مانند دوست خوب مان پویان برای این " برادر ارزشی متصف به بورژوازی " جزای خیر طلب دارم. خدا اجرشان دهد. اگر جنا قراگوزلو این کامنت ها را نمی خوانند که گویا و از قرار چنین است یکی از دوستان زحمت بکشد و این کامنت آخری را برایشان ارسال کند مگر نه این که اختناق سیاسی در ایران همه را افسرده کرده و تهران غمگین ترین شهر دنیاست پس تا ما از وجود آدم هایی از جنس ابراهیمی بهره می بریم نیازی به آرامبخش نداریم
٣٣٣٨٣ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : بهمن شفیقی

عنوان : لطفا بخوانید
رفقای عزیز! خواهش میکنم لطفا برای غنای بحث ها به کتاب مارکسیسم و دیکتاتوری پرولتاریا اثر زیبای هال دریپر به ترجمه سوسن روستا، م. مهدی زاده، ح ریاحی چاپ نشر بیدار مراجعه کنید که با سرچ روی گوگل آن را خواهید یافت. این کتاب در قسمت چپ بالایی صفحه نشر بیدار قرار دارد. قلقلک های زهرآلود عمله های سرمایه داری برای همین خوب است که ما را در راهمان و نیز برای به روز کردن پاسخ هایمان استوارتر میکند. خودمان را به سلاح دانش و آگاهی مجهز کنیم.
٣٣٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : آنکس که متولی سرمایه است، لاجرم صاحب سرمایه نباید باشد. سرمایه داری با آوای آزادی با کمک خشنونت برقرار شد و امروز حافظ آوای نفرت و قلدری با خشنونت نابود خواهد شد
دیکتاتوری در ذات خود مخالف هرنوع آزادگی و دموکراسی را بهمراه دارد. مگر اینکه کسی مثل آقای محوی اعتقاد به دیکتاتوری «خوب و بد» دارد و قادر است دیکتاتور «خوب» را از «بد» تشخیص بدهد و همانند جانبداران «اسلام ناب محمدی» بیان مینماید «دیکتاتوری پرولتاریای واقعی در صورتی که ممکن گردد با قدرت تمام و به کار بستن ضمانت های اجرایی برای رهایی دوزخیان جهان دست به عمل خواهد زد». اینان معتقدندآنچه که درایران وجود دارد، حاکمیت اسلام«ناب» نیست و آن سیستم حاکم در شوروی دوران «دیکتاتوری پرولتاریا» استالین ، حکومت «ناب» کارگران (دیکتاتوری پرولتاریا) نبوده است. بحث من در مورد استفاده کاربردی نادرست و ناروشن از واژه «بورژوازی ایران» است. سرمایه بفرم جهانی خود، امروز دارای «ملیت» و شناسنامه ملی نیست. کوسه ماهی فربه شده سرمایه که غیرقابل کنترل و مهار گشتن است، بدون هیچ خوفی در اقیانوس اقتصادی جهان مشغول گشت و گذار است و طمعه اش را نه فقط از بخش «کارگران» انتخاب، بلکه در لیست «بلعید شدگان» از همه اقشار و طبقات اجتماعی منجمله زحمتکشانی که روی زمین بکار مشغولند و حتی از«رفاء» نسبی طبقه کارگر نیز بی بهره هستند، هم گنجانیده شده است. متولیان سرمایه در جوامع نظیر ایران همانند ماهیهای «اسکورت» کوسه ماهی هستند که هرلحظه امکان «بلعیدنشان» وجوددارد و «راز» زند ماندن آنان در جوار کوسه ماهی در وابستگی ارگانیک و همراهی همه جانبه نهفته است. سرمایه داری با آوای آزادی با کمک خشنونت برقرار شد و امروز حافظ آوای نفرت و قلدری و وحشت با خشنونت نابود خواهد شد. آثار و بقایای انحرافی دیکتاتوری نظام سرمایه داری را با ایجاد دیکتاتوری «طبقه» دیگر، نفی شده مپندارید. بینش اجتماعی و اقتصادی که با تیزآب سلطانی محک «درستی و خالصی» آن تضمین گردیده شود، هنوز ظهور و مورد نقد قرارنگرفته است.
٣٣٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : پویا سهند

عنوان : راه حل نهایی عمله های سرمایه
نفی و توهین و حذف راه حل نهایی عمال دیکتاتوری سرمایه داری است وقتی با شیوه های دیگر اقناع و اعمال قدرت نتوانند حرف خود را به کرسی بنشانند. چه انتظاری از انواع وطنی انهاست آیاجز اینکه به شیوه بدوی تری همه این کارها را انجام دهند؟
حضرت ابراهیمی خدا شما را و همگان را جزای خیر دهاد. خوانندگان خود میخوانند و میزان منطق و ارتباط موضوعها را درک میکنند.
٣٣٣۷۵ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

    از : حمید ابراهیمی

عنوان : آب در لانه زنبورها
خداوند آقای صفی نیا و امثال او را حفظ کند که با سخنانی علمی و روشنگرانه (و صد البته حوصله ای مثال زدنی که بندرت در اهل علم پیدا میشود تا به افاضات ما قابل تاریخی کمونیستها بپردازند ) بارقه ای از نور را بر تاریکی ظلمانی شب پرستان تاباند. اگر برای اصلاح طلبان حکومتی بیش از ۳۰ سال طول کشید تا (آن هم با هزار اما و اگر) بفهمند که دموکراسی و مردم سالاری چیز خوبی است، برای کمونیستهای ما اما هنوز (پس از ۱۰۰ سال ) معلوم نیست جایگاه دموکراسی، آزادیهای فردی و الزامات آن در کجا قرار دارد. گزافه گویی نخواهد بود اگر ادعا شود که یکی از مهمترین دلایلی که موجب عقیم ماندن جنبشهای آزادیخواهانه ایرانیان (و از جمله جنبش سبز) بوده همین عدم التزام چپهای ایرانی عموما و کمونیستها الالخصوص به دموکراسی، حقوق بشر و الزامات آن میباشد. البته بر دوستانی که در زندانی بنام ایران زندگی میکنند ایرادی نیست. در این خراب شده آخر خبری از آزادیهای فردی، گردش آزاد اطلاعات، منابع و موسسات معتبر علمی و همه آن مواهبی که جوامع مدرن جهان (که البته با نظامهای سرمایه داری اداره میشوند) نیست. احیانا به همین دلیل داشتن توقع از این دوستان که حرف حساب و علمی بزنند میتواند انتظاری نابجا باشد. و احیانا باز میتواند به همین دلیل باشد که ایده های کمونیستی در جوامع و کشورهایی پر طرفدارتر است که در آن خبری از دموکراسی، آزادیهای فردی، گردش آزاد اطلاعات، منابع و موسسات معتبر علمی و در یک کلام انسانهای مسلح به دانش و روابط مدرن نیست. آقای محمد قراگوزلو فقط در کشور عقب افتاده و توسعه نیافته ای چون ایران است که میتواند برای کالاهای غیر مدرن و تاریخ مصرف گذشته اش خریدارانی پیدا کند. والا در جوامع مدرن و پیشرفته جهان کسی برای این خزعبلات حتا یک دسته تره هم خورد نمیکند. شاهد این مدعا هم میزان رای احزاب کمونیست در کشورهای مختلف جهان است که در رقابتهای آزاد و دموکراتیک با احزاب طرفدار نظامهای سرمایداری، درصدی بیش از تعداد انگشتان یک دست ندارند. این اوج یک تراژدیست که سی سال پس از شکست مفتضحانه تئوریهای کمونیستی و احزابش در ایران کسانی پیدا میشوند که در سال ۱۳۸۹ میخواهند بونجولهای سال ۱۳۵۷ را به قربانیانشان قالب کنند. این افراد اگر انسانهای فرینکاری نباشند حتما از تاریخ ۳۰ سال اخیر احزاب کمونیست ایرانی و حجم عظیم و مستند انتقادات وارد بر آنها بی خبرند. و این نهایت بی انصافی است که باز از قربانیان این "تئوریها" خواسته شود که، برای چندمین بار، به این افاضات پاسخ داده شود. تو گویی مردم وقت و اعصابشان را سر راه پیدا کرده اند!
٣٣٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست