یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«روشنفکران دینی - زمان وذهنیت» - پرویز دستمالچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : میم نون

عنوان : مبهم گوئی شاید برای من
با سلام و تشکر از نویسنده محترم
من در صدد خواندن همه مطالب شما برآمدم، ولی متأسفانه زبان تان برایم غریب بود و لذا در گل ماندم.
همین توضیح تان هم به ابهام سرشته است. شاید فرق شما با امثال من این باشد که تعریف متفاوت و چه بسا متضادی از مفاهیم مثلا « دگم» داریم.
شاید شما قوانین عینی و قانونمندی های عینی را دگم بنامید و امثال مرا دگماتیست و جزمگرا.
اما در رابطه با حکم واپسین تان مبنی بر اینکه «انسان همیشه روشن می اندیشد»، می خواهم بگویم که انسان همانقدر می تواند روشن باندیشد که اولا رشد نیروهای مولده جامه اش اجازه می دهد (مثلا کسی که با وسایل تولید عهد عتیق کار می کند، سطح تفکرش و مفاهیم و مقوله هایش نازل تر و عقب مانده تر از کسی است که با وسایل تولیدی و تحقیقی پیشرفته تر کار می کند، مثلا در کارخانه و یا آزمایشگاهی مدرن کار می کند)، ثانیا انسان ها بسته به جایگاه اجتماعی و قبل از همه، طبقاتی شان روشن و یا مبهم می اندیشند، درست و یا غلط می اندیشند.
تفکر روشن بی چون و چرا وجود ندارد، چیزی که برای کسی حقیقتی جلوه می کند، می تواند برای کسی دیگر باطل مطلق باشد.
با پوزش
۴۱۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰       

    از : پرویز دستمالچی

عنوان : درپاسخ به «میم نون» محترم
خواننده محترم، میم نون
من بارها درنوشته هایم توضیح داده ام که واژه«روشنفکران دینی» به این دلیل از سوی من بکار برده می شود، زیرا آنها خود را چنین می نامند. از نگاه من نمی توان با «دگمها»ی برفراز انسان اندیشید، در محدوده آنها گرفتار ماند، انسان خود بنیاد(قائم به ذات)را اصولا قبول نداشت و اما همزمان «روشن» اندیشید.
۴۱۶۵۶ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۰       

    از : میم نون

عنوان : روشنفکر دینی نداریم، اگرچه ظاهرا وجود دارد!
روشنفکر یک قشر اجتماعی است و مثل هر قشر اجتماعی دیگر وابستگی به طبقات مختلف و اصلی جامعه دارد و یا میان انها نوسان می کند.
استفاده از اصطلاح روشنفکر دینی نشاندهنده این حقیقت امر است که نویسنده محترم اسیر فرم و ظاهر روشنفکران گشته اند و محتوا و ماهیت آنها را نمی بینند و یا برای محتوا و ماهیت اعتنائی ندارند.
مذهب به عنوان فرمی از شعور اجتماعی می تواند از سوی نمایندگان طبقات مختلف به طریق مختلف به خدمت گرفته شود. خود بورژوازی در آلمان در نبرد بر ضد فئودالیسم، از همان مذهب فئودالی پس از رفرماسیونی استفاده درخور می کند.
۴۱۶۴۲ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست