سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پاسخی کوتاه - کاظم علمداری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محسن کوشا

عنوان : آقای علمداری: " ایران عراق نیست ! "
امروز در سایت " روز آنلاین" مطلبی از آقای علمداری خواندم با تیتر " ایران عراق نیست ! " که در پایان نوشته، نگرانی خود را از ساخت و پاخت حکومت با غرب آگاهانه یا نا خودآگاه موضوع مهمی را مطرح کرده ست:

" بزرگترین احتمال آنست که سران رژیم ایران بکوشند در ظاهر شعارهای انقلابی و توده فریب را حفظ و در خفا با غرب کنار بیایند و نگذارند تنش از حد کنونی فراتر رود و کنترل ازدست شان خارج شود....."
البته این موضوع جدیدی نیست، ولی بنظر میاید آقای علمداری در حال بازبینی نگرش خود نسبت به غرب می باشد که باعث خرسندی ست.. زیرا فقط همین یک موضوع بروشنی تناقض بزرگ عملکردهای غرب و ادعاهای آنها از جمله «نظریه» یا «قانون» «مداخله بشردوستانه» را نشان میدهد که غرب در جستجوی چیست.
غرب در بزرگترین بحران ادواری تاریخ خود غرق شده، آمریکا هنوز با حضور نظامی در سراسر جهان ، با پول مالیات دهندگان ایالات متحده در سالهای بعداز جنگ دوم "در جا " میزند . پیمان نظامی ناتو را نیز یدک کش می کند که با بودجه ۲۰۰۰ میلیاردی دلاری مردم اروپا نیز فقیر تر کرده ست. این ها واقعی ست و چپ بدرستی علیه این سیاست ها مبارزه می کند.
۴۲٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۰       

    از : دریادل توانا

عنوان : آقای علمداری آیا بهتر نیست در استفاده از واژه ها بیشتر دقت کنید؟
آقای علمداری در سطور قصد پاسخگوئی، رد یا قبول کلامتان را ندارم اما اگر منظور نظر شما نقد دیدگاه یا نظریات آقای رئس دانا است چرا به همه دوستان چپ اتهام می زنید ؟ آیا بهتر نیست بیشتر دقت نمائید و همه را با یک چوب نرانید؟ انتظار زیادی نیست جناب آقای علمداری . د- توانا - ایران
۴۲٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : ایرج رشتی

عنوان : دیکتا تور ها بدون زور ول کن نیستند.
بعضی از کنمنت ها مثل آقای جواهریان از
اتمسفر ضد حکومت اسلامی را در سطح دنیا را اصلن در نظر نمی گیرند.
این آخوندها در افکار عمومی جهان منفور تر از قذفی هستند و شما و سازمان های مورد نظر نمیتوانند میلیون ها را بر ضد جنگ بخیابان ها بکشانند. تازه اگر هم این کار بشود مثل زمان صدام کسی توجه نمیکند. مشکل سازمان ها نیستند, بلکه افکار عمومی ایران هم از رژیم حاکم در ایران دل خوشی ندارد.
۴۲٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : واقع بین دوست .

عنوان : درود بر واقع بینی
من با واقع بین وافقم. مردم لیبی وقتی رهبر جدید آمدو گفت که چند همسری آزاد است،شاید اولش جا خوردند و گفتند که این را ناتو چرا آورده.ولی بعدا همه ازش حمایت کردند والان همه راضی هستند. بخصوص مردها .تو ایران هم همه دوست دارند که شاهزاده را برگردانند. یک جا خواندم نوشته بود شاهزاده اگر برگردد باید ۴۴ هزار ده و آبادی رضاشاه را بهش برگردانند و مردم بیچاره می شوند. بهتر است رضا پهلوی اعلام بکند که از ارثیه اش صرف نظر می کند تا خیالشان راحت شود.
مردم آرزوی زمان شاه را دارند. شاه بود و علم ، امروز هم علمداری م و شاهزاده.
من هم مثل واقع بین مشگل خاصی با حمله ناتو به ایران ندارم. شما اگه دارید این مشگل شماست.
۴۲٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : شمس کوهزاد

عنوان : مسألهء ایران راه حل غیر نظامی ندارد!
بعنوان یک شهروند معمولی ِ سابق ِ ایران که اکنون سال هاست خارج از ایران زندگی می کنم و روند تحولات سیاسی ایران را در عرصه های داخلی و خارجی پی می گیرم و کمی هم با روانشناسی ِ اجتماعی ِ ایرانیان آشنائی پیدا کرده ام مایلم به صراحت اعلام کنم که اگر مقصد و مقصود برچیده شدن بساط آخوندیسم در ایران بوده و هدف نجات بشریت از شرٍ ِ فسادی بنام اسلام باشد در آنصورت: "مسألهء ایران راه حل غیر نظامی ندارد." منتها صِرف ِ حملهء نظامی بتنهائی کافی نیست و باید این حمله با نیت "تغییر رژیم" صورت گیرد و تا پایان ِ کار ادامه یابد. من معتقد نیستم که مردم ایران قادرند خود، این رژیم را سرنگون کنند بلکه برعکس بر این باورم که این رژیم قادر است آن بخش از مردم ایران را که مسلمان نیستند را هم در دراز مدت به فساد بکشاند کما این که شمار زائران رضا و معصومه و جمکران و اهل قبور طی این ۳۳ سال سیری بشدت فزاینده داشته است.
۴۲٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : واقع بین

عنوان : سقوط دوست و یار قدیمی
من نمیدانم چه کسی جناب خوش بین را وکیل وصی جامعهء جهانی قرار داده که ایشان با قاطعیت میفرمایند «بهر حال مردم جهان نمی توانند موافق این [بقول این آقا] جنایات بوده باشند!». من خدمت جناب خوش بین و دیگر رفقای هم اندیششان عرض میکنم که بر خلاف نظر آنها مردم لیبی از سقوط قذافی و بویژه از حملات نیروهای ناتو تحت نظارت سازمان ملل حمایت میکنند. مطمئنم که جناب خوش بین و دوستانشان شادی مردم لیبی را در حملات ناتو بر ضد نیروهای قذافی و همچنین استقبال آنها را از رهبران کشورهای غربی شاهد بوده اند. البته تئوری توطئه نیز همیشه طرفداران خودش را دارد و در کشور ما هم حاکمان اسلامی و بعضی از دوستان چپشان از هواداران آن هستند.
مشکل آقای خوش بین و همفکرانشان این است که نمیتوانند با صراحت اعلام کنند که از سقوط دوست و یار قدیمی ضد امپریالیستشان قذافی به شدت متاسفند.
به باور من مردم ایران میتوانند در یک قیام همگانی رژیم حاکم را سرنگون کنند. ولی چنانچه ماشین جنگی رژیم به کشتار مردم بیگناه دست زند من به عنوان یک شهروند ایرانی هیچ مشکلی با حملهء ناتو (تحت نظارت سازمان ملل) به نیروهای رژیم فاشیستی حاکم ندارم و از چنین حمله ای حمایت میکنم.
۴۲۷۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰       

    از : خوش بین

عنوان : مثل اینکه یک چیزی هم بدهکار شدیم!!
آقای علمداری من متوجه نشدم که آنکه در لیبی جنایت آفرید، قذافی بود؟ "بربرهای" تحت حمایت ناتو بودند؟ ناتو بود؟ با بقول شما "اتحاد جهانی" علیه قذافی؟! بهر حال مردم جهان نمی توانند موافق این جنایات بوده باشند!
از این که بگذریم، آیا شما در صورت ادامه سیاست های ضد ملی حاکم در ایران، با علم به اینکه سلطه جویان خارجی منتظر دستور من و شما نمی مانند، موافق حمله به ایرانید یا مخالف آن؟
پاسخ به این سوال این همه طفره رفتن ندارد. شما و دوستانتان از همچون افشاری و درویش پور و ... نوعی باج خواهی می کنید. می گویید یا حرف غرب یا جنگ. ما می گوییم نه حرف غرب و نه حرف حکومت. این مردم هستند که حرف آخر را می زنند. حتی اگر رای به انرژی هسته ای بدهند غرب اجازه دخالت در ایران را ندارد. اما شما گویا فراموش کرده اید که در این میان مردمی هم هستند که تحت استبداد فرصت ابراز نظر ندارند...
۴۲۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : آقای علمداری به صراحت نمی فرمایند که موافق جنگ هستند...
کسانیکه مخالف حمله نظامی به ایران هستند بایستی مخالف حمله نظامی به سایر کشورها نیز باشند . آقای علمداری به صراحت نمی فرمایند که موافق جنگ هستند ولی‌ نیت باطنی ایشان در همین مقاله بوضوح بیان شده است . مخالفان حکومت هایی نظیر صدام حسین، قذافی و یا حافظ اسد نمیوانند از طرفداران حمله نظامی به ایران نباشند , این دیکتاتورها هرچه باشند و یا بودند استقلال سیاسی خود را داشتند و در کشور خود ماندند و کشته شدند،کشته شدن و یا مقاومت آنها نموداری از استقلال سیاسی آنهاست . تعویض این دیکتاتور ها "خوب یا بد" باید بوسیله مردم همین کشور‌ها بدون دخالت عوامل نفوذی و تحریک بیگانگان صورت گیرد در غیر اینصورت دخالت نظامی کشور‌های با پیش تبلیغات حمایت "بشر دوستانه"، به قصد مستعمره نمودن آن کشور با کشتار بیشمار مردم بیگناه و ویرانی بی‌ حد و حساب آن کشور‌ها خواهد بود.سوریه در حال حاضر مثال بسیار خوبی‌ است مخالفان مسلح حکومت بشار اسد از طرف حکومت عربستان سعودی تغذیه مالی و سیاسی میشوند و اگر آنها سرکار آیند یک حکومت طالبانی دیگری از نوع لیبی‌ به منطقه اضافه خواهد شد. ایرانیان بسیاری هم هستند که برای سرنگونی حکومت سوریه روز شماری کرده و شب‌ها خواب راحتی‌ هم ندارند ، آقای علمداری هم...
۴۲۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰       

    از : خواننده

عنوان : یک پرسش ساده
یک پرسش ساده:
آیا نوشتن این که قذافی جنایتکار بود و با سرکوب های خود، مردم کشور را علیه خود برانگیخت، «دخالت بشر دوستانه» ناتو در لیبی که بعضی از حضرات دارند آن را در مورد ایران تجویز می کنند قابل توجیه، و از آن بدتر، قابل دفاع، و باز از این هم بد تر، قابل تجویز برای ایران می شود؟
۴۲۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۰       

    از : سیمین محمودی

عنوان : ملاک عمل کرد سازمان ملل است
جناب دکتر!



بر خلاف آنچه دکتر ادعا کرده اند، اتفاقا آقای رئیس دانا بر نکته ای انگشت گذاشته اند که * دلیل پنهان اما اصلی * موافقین حمله نظامی غرب به ایران است. اگر دکتر فشار خونشان بالا نمی رود نگاهی دوباره به نوشته خود بیندازند.
دکتر در این مقاله بر اینند که:
*قبل از حمله به عراق هم در مقاله ای به زبان انگلیسی نوشتم که چگونه می توان صدام حسین را بدون درگیری نظامی و از راه قانونی و مشروع کنار گذاشت...*
خوب، دکتر به زبان انگلیسی هم نوشته اند که لابد غرب هم بفهمد. از حق نگذریم، آیا این ادعا ما را و شما را به یاد سریال دایی جان ناپلئون نمی اندازد. و اما موضوع اصلی.
دکتر جامعه شناس ما از اصل سازمان ملل دفاع می کند، بدون اینکه عملکرد آنرا در نظر گیرد. خود دکتر معتقد است که مردم فلسطین به حمایت مردم جهان و سازمان ملل احتیاج دارند. دکتر بیان نمی کنند که مردم بحرین ، یمن هم به حمایت مردم جهان و سازمان ملل احتیاج دارند. مگر در بحرین کم انسان کشته شد و کشته می شود. دکتر برآن است که * قذافی جهان را علیه خود متحد کرد* و این ادعا ، ادعای کوچکی نیست. و هم او ادامه می دهد که * ...سازمان حقوق بشری در مدت بیست و چهار ساعت بیش از یک میلیون و دویست هزار امضا جمع آوری کرد و* خواهان مداخله نظامی با *هر وسیله و هر طریقی* به لیبی شد. عجب ادعای پوچی . البته پوچی ادعا مهم نیست، مهم نتیجه ایست که دکتر در نظر دارد از آن بگیرد. ما مقاله دکتر را مرور بکنیم:
*اگر رژیمی مانند قذافی با تانک و جت های جنگی به سراغ تظاهرکنندگان می رود باید سازمان ملل با هروسیله و به هر طریق جلو او را بگیرد. چه کسی می تواند بگوید کشتاری که قذافی به راه می انداخت کمتر از آن می بود که رخ داده است* و اینگونه دکتر خودش را لومی دهد.
جمله بالا از مقاله دکتر است و جای هیچ گونه شکی و طردیدی نیست که حق با آقای رئیس دانا ست . و تمام حرف آقای رئیس دانا همین است که دکتر ذکرش را کردند. دکتر از همه جهان انتظار دارد که چمانشان را ببندند و به آنچه بر مردم یوگوسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی رفت و میرود را نبینند. چرا سازمان ملل نمی تواند جلو حمله وحشیانه آمریکا به عراق را بگیرد. مگر تمام مردم جهان بهمراه دکتر در خیابانها تظاهرات بر علیه حمله آمریکا به عراق بپا نکردند. نقش سازمان ملل چه بود. نقش سازمان ملل طی حمله اسرائیل به لبنان و غزه چه بود. مگر کم انسان در این حملات نظامی کشته شدند. عمل کرد سازمان ملل به سیاهی شب تاریک سیاه است و نمی توان از عمل کرد سازمان ملل دفاع کرد . سازمان دگری را باید.
دکتر چندین بار در این مقاله تکرار می کند که *جملات غیر مستند* ویا * سفسطه و مغلطه* آقای رئیس دانا ......
من تمنا می کنم از خوانندگان که تمام مقالات دکتر را مرور بکنندو در پایان خود قضاوت بکنید که جملات غیر مستند و سفسطه و مغلطه در مقالات دکتر فراوانند یا نه.

دکتر را ما تا چندی قبل نمی شناختیم. مهم هم برای کسی نبود که دکتر کیست، در کجای این کره خاکی بسر می برد، واصلا نه ایشان و نه نام ایشان چه با صفت دکتر و چه بدون این صفت مطرح نبود. تا اینکه اتحاد جمهوری خواهان تشکیل گشت و دکتر در دامن این سازمان شهرتی یافت. و شهرتش هم قبل از هر چیز از سرفریادهای شدیدا ضد کمونیستی و چندش آور دکتر بود.در حال حاضر که دور، دور غرب به همراه سازمان مللش هست، دکتر زمان را غنیمت شمرده گاه گداری یک لگد هم به کمونیزم و کمونیستها می زنند. جای شکرش خالی است که دکتر در قدرت نیست و الا بلایی بر سر کمونیستها می آورد که شاید ما هم از سازمان ملل میخواستیم که به سراغ (کمک) ما هم بیاید. من که به خداوندی معتقد نیستم اما خدا آنروز را نیاورد. در پایان یک گوشزد دوستانه به دکتر و آن اینکه تا به حال رسم بر این بوده که نویسنده مقاله نام خودش را بدون صفت زیر مقاله می آورد و صفت دکتر، مهندس، پروفوسور... را بگزارید به عهده مسئولین سایت.
با احترام
سیمین محمودی
۴۲۷۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست