ای کاش ضد انقلاب حاکم نمیشد
-
ج. پاکنژاد
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : حمید ارجمند
عنوان : اگر ، اگر ، اگر ج پاکنژادها در رویا نباشند !
با کمال تاسف از اینگونه رویا بافیهای خوشبینانه امثال آقای پاکنژاد باید گفت بررسی پیامد سال ۱۳۵۷ از منظر تاریخی و دگر گونیهای پیرامونی جغرافیای ایران جائی وسیع و کاری کار آمد را میطلبد و واقعیاتش خارج از رویاها و تصورات شخصی میباشد . از یک نظر قیام ۱۳۵۷ و نه ( انقلاب ) ! یک اثر بزرگ و تاریخی حد اقل برای ایرانیان به ارمغان آورد و آن اینکه یکبار برای همیشه مسئله نفوذ و کار شکنی و سابوتاژ آخوند جماعت در امر منافع ملی و فرهنگی و اجتمائی را در ایران برای همیشه از صحهنه خارج خواهد نمود و بسی فراتر مسئله و داستان قلابی و خود ساخته آخوندها در امر کربلاها ! برای همیشه به ذباله دان تاریخ خواهد پیوست . و از روی دیگر بسیار باید ساده اندیش بود خصوصا امروز بعد از ۳۴ سال از نکبت خمینی به رویاهائی مشغول باشیم که در صحهنه واقعی زندگی در ایران به یک افسانه شباهت دارد . نگاهی کنید به مردمانی که خودشان را الیت جامعه ایرانی میشناسند ولی حاضر نیستند تفکر دیگران را بغیر از خود گوش دهند ! آنوقت شما به آقای نوری زاد در مورد های گوناگون پاسخ و راه حلش را هم نشان میدهید ؟! باید اعتراف کنیم و این شجاعت را داشته باشیم که حد اقل در قیام ۱۳۵۷ به فرض محال ! اگر خمینی کنار میکشید و امور را واگذار به مدعیان انقلابی و روشنفکری میسپرد آنوقت احتیاجی به لاجوردیها و پاسداران برای محو و نابودی این جماعت نمیداشت بلکه تمامی گروه ها و سازمانهای مدعی ایران را صحهنه بزرگتری از جنگهای داخلی لبنان مینمودند ! از تمام این مسائل گذشته شما فکر میکنید که همان قدرتهای خارجی که پشتیبان دیروز و امروز ولایت فقیهه بوده و هستند کنار میکشیدند و به شما و تبعیدیان امروز میگفتند بفرمائید ؟! بهتر است چشمهایمان را باز کنیم و اگر راه نجاتی جستجو میکنیم در پیوند با دیگران و دیگر باورها و در حول چند شعار و هدف مشترک گرد آئیم . در غیر اینصورت و بطور پراکنده و فقط به یکدیگر انتقاد کردن یعنی در ارکستر ولایت نواختن است البته بدون اینکه خود بخواهیم !
۵۱۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید. ناصرخسرو
" مستی، انتقام از هوشیاری است، تقاصی است که خیال از حقیقت می کشد، خون خواهی دل از دستِ عقل است، کینه ایست که آرزو از ناسازی روزگار می خواهد. آری آن خواهشها و آرزوهای پنهان که در گوشه های دل قایم شده ، از ترس هیولای زندگی" پهلوی ها ؟" ، جرئت گذشتن از عالم خیالرا هم نمی کنند در ابر دود و مستی، صورت و جان می گیرند و بی ترس و خجالت، بریش روزگار می خندند.".
بابا کوهی حجازی
مستی ( برگشت به مذهب ) بعد از جنگ جهانی اول و در عربستان با بقدرت رساندن و بقدرت رسیدن سلفی های خانواده سعود شروع شد و دنباله آن ایجاد دولت یهودی ( مذهبی ) اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران و حزب اسلامی ترکیه و جنبش اسلامی شمال افریقا بود که از الجزایر شروع و به سوریه کشیده شده و به ریش روزگار میخندد.ازعراق و افغانستان و پاکستان و غیره ذکری نمیکنیم. این عقاب شوم سالهاست که بر این ناحیه سیاه افکنده و از ماست که بر ماست.
گرچه معدودی از این تغییرات بکمک از ما بهتران بوجود آمدند اما بیشتر آنها خود جوش و محلی بودند. جمهوری اسلامی ایران بدست خود ایرانیها بوجود آمد و همه خمینی ها و رفسنجانی ها و خامنه ای ها و خاتمی ها و بازرگان ها و غیره همه ایرانی بودند. بگذریم که سران آنها اکثرا فرزندان پیغمبرند که قرنها در ایران زیسته و ایرانی شده اند.
منظور اینست که اگر و مگر و شاید و باید و کاشکی محلی از اعراب ندارد و اگر تجربه را تکرار کنیم نتیجه همان خواهد بود. شاهد آن اتفاق !! و اتحاد !! ایرانیان خارج از کشور است. بقیه گفتگوها در این باره هم تفریح و سر گرمیست. " کاش" اشتباه کرده باشم.
۵۱۱۶۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۱
|
از : علی قدیمی
عنوان : انقلاب جریانی ارتجاعی
در اینکه نظام سابق نظامی پوشالی بود حرفی نیست ولی انچه مخالفان ان نظام بوجود اوردند یک فاجعه تاریخی است.اگر ضد انقلاب حاکم نمیشد باز هم یک خیال روشنفکرانه است که میخواهد کمبود فکر ی خود را در پیروزی ارتجاع سیاه مخفی کند .اگر ضدانقلاب حاکم نمیشد و دولت شوروی ادامه می یافت ما امروز یک کشور سوسیالیستی بودیم.ایا این است انچه نویسنده محترم میخواهد بگوید؟
قرار بود چه نیروئی حاکم شود؟ نیروی چپ /حزب توده ؟ سازمان مجاهدین رجوی ؟
بنا بر شواهد تاریخی حزب توده با تمام توان از همین ارتجاع سیاه دفاع کرد و متاسفانه بسیاری از هموطننان توده ای ما قربانی سیاست حزب توده شدند.
نسل پس از ۲۸ امرداد هیچ تجربه تاریخی نداشت که ارتجاع سیاه و روشهای پالمانی را بشناسد .انچه اموخت دشمنی و قهر طبقاتی و مرگ براین ان بود.
انتظار میرفت و البته و ظیفه چپ این بود که با تمام توان از ازادی دفاع میکرد چرا که دوران جنگ را دیده بودند و هم در ۲۸ مرداد یک شکست تاریخی داشتند.
ما مردم فریفته اخوندها و وعده عدالت عهد علی و خلخال پای دختر یهودی شدیم.
ما مردم فریب عدالت در کشور شوراها نفی اسثسمار فرد ا ز فرد را خوردیم
ما مردم فریب روشنفکر ها را خوردیم.
ما مردم تاوان نادانی دروغ گوئی طمع کاری دوروئی گشاده بازی حق کشی دزدی ووودولتمردان سابق و کنونی و خیل مدعیان قدرت را پس میدهیم.
۵۱۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۱
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|