آیا ایرادی جدی به مارکس وارد نشده است؟
-
برزویه طبیب
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : mohsen tajfar
عنوان : تشکر
برزویه عزیز سباس از مقاله روشنگرانه بسیار خوبتان لیکن ایا سرمایه مالی و مشتقات ان این معادله را برهم نمیزند
۵۹٣٨۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ آذر ۱٣۹۲
|
از : برزویه طبیب
عنوان : رفیق مسعود و سایت عالی
سایت مورد اشاره شما از مکتب اندرو کیلمن سرچشمه میگیرد . همچنانکه در متن امده است ، مارکسیست های گوناگون ، به شیوه های ،مختلف در صدد حل مسئله ترانسفورماسیون برامده اند . در ساده ترین حالت میتوان گفت که این مکتب تبدیل همزمان ارزش کالاهای ورودی و خروجی را نادرست میداند . به عبارت دیگر معتقد است که خروجی یک سیکل تولید ، رانمیتوان ورودی همان سیکل فرض کرد ، واین خروجی ها ، ورودی سیکل بعدی تولید هستند . این هم نظری است که دلایل خود را دارد . اندرو کیلمن مطرح میکند که نمیتوان در عالم واقع ،خروجی یک سیکل تولیدی را که هنوز تولید نشده است برای تولید در همان سیکل بکار برد ، یعنی ورودی ان سیکل قرار داد . البته کسانی مثل انور شیخ میتوانند ادعا کنند که این کار در عالم ریاضی ممکن است . آنها میتوانند بگویند که چگونه میتوان یک سیکل تولید را از سیکل بعدی جدا کرد . معیار زمانی ما چیست ؟ بعضی سرمایه ها گردش کوتاه و بعضی طولانی دارند . بنابراین ، او، خروجی ها را ورودی همان سیکل قرارداد (تا از آشفتگی غیر ضروی ناشی از سیکل بندی نیز،اجتناب کند)ولی نه یکبار بلکه این عمل را بارها و بارها برای همان سیکل تکرار کرد . میل کردن نتایج به سوی هم ، دلیل ریاضی متقن را بدست می دهد .
ولی نکته دیگری که کیلمن مطرح میکند و در سایت مورد نظر شما مود تاکید نیست ، این مسئه است ، که مارکس لازم نبود که ورودی ها را نیز به جای ارزش ، با قیمت ، مطرح کند . بدیهی است که سرمایه دار این مواد اولیه وماشین و نیروی کار را ازبازار با پول (و به قیمت انها و نه ارزش انها) میخرد .مثلا صد سکه طلا .ولی هرچند که ما هنوز نمیدانیم قیمت انها چه فرقی با ارزش آنها دارد ، ولی ارزش یعنی کار متبلوردر سکه های پرداختی یعنی در ان صد سکه ، ، باید با ارزش ،یعنی کار اجتماعا لازم متبلور در این مواد اولیه و ماشین الات و سبد کالایی برای جبران مزد کارگر، برابر باشند ،چون شرط ما مبادله ارزش های برابراست . پس اگر برایی استخراج صد سکه طلا ،هزا ر ساعت کار لازم باشد برای تولید مواد اولیه و ماشین الات و سبد مزد کارگران هم هزار ساعت کار لازم است. بنابراین در جدول مارکس ورودی ها در واقع ارزش ، یعنی کار متبلور درسکه های پولی هستند ، که برای خرید کالاهای مربوطه ، پرداخت شده است ،ونه لزوما نمایانگرارزش متبلور در این اجناس ، هرچند که با ان مساوی باشد.امیدوارم زبان الکن من ، این مسئله پیچیده را برای خواننده بغرنج تر نکرده باشد.
به هر حال هدف مقاله ، شرح دقیق مسئله ترانسفورماسیون ، که بدون شک از عهده من خارج است نبود . بلکه نشان دادن این حقیقت بود که مارکسیست ها به ایرادهای غیر الکی ونه ازنوع کولاکوفسکی ماب ، جواب میدهند، و مارکس را وحی منزل نمیپندارند . برزویه طبیب
۵٨۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹۲
|
از : مسعود
عنوان : مسالهی تبدیل
در این مورد به این دو مطلب مراجعه کنید:
http://kapitalism۱۰۱.wordpress.com/۲۰۰۸/۱۱/۱۳/what-transformation-problem
http://kapitalism۱۰۱.wordpress.com/transformation-math-supplement/
۵٨۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|