سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انقلاب اسلامی و سوال های بی پاسخ - مرتضی ملک محمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سینا صدرالعلما

عنوان : جناب الف باران...
حضرتتان میفرمائید:
{ انقلابی که شما آنرا فاجعه می‌نامید یکی‌ از عظیم‌ترین و باشکوه‌ترین انقلابات بشری بوده است.در کدامیک از انقلابات تاریخی‌ حضور بیش از ۱۲ میلیون مردم از جان گذشته در خیابانها حضور داشته است ؟}
خوب این برداشت جنابعالیست! با پشتوانه بر این استدلال شما عرض میکنم که ، خمینی هم فاجعه نبود بدلیل اینکه وقتی به وطن قدم رنجه فرمودند بیش از پنج میلیون مردم از جان گذشته در خیابانها حضور داشتند و به استقبال با شکوهش رفتند و به مزخرفاتش هم باجان و دل گوش فرادادند. بعد از ده سال خرابی میهنشان و جنایات فجیعش در همه امور برای قدردانی از این خدمات اسلامیش بعد از سَقط شدنش بیش از ده میلیون مردم ازجان گذشته به تشیع جسد عفن آورش پرداختند و برایش برج و بارگاه ساختند. در کدامیک از انقلابات تاریخی مردم ازجان گذشته اینچنین از زعیم خودشان استقبال و بعد از گور به گور شدن اینچنین باشکوه بدرقه اش کردند؟؟؟
استدلالات حضرتعالی بسیار تکیه بر تجربه؟؟؟ و علم الاجتماع؟؟؟ و کاملاً علمی است. تشکر از این دنیادیدگی جنابتان...
۶۱۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : نظام اسلامی فرزند مشروع انقلاب نبود ، فرزند نامشروع و فرزند حرامزاده انقلاب بود.
"روحانیت بلحاظ طبقاتی فئودال مضاعف کلاسیک بوده است:
یعنی هم خودش صاحب اراضی مبتنی بر مالکیت فئودالی بوده و هم مبلغ مذهب به مثابه ایدئولوژی فئودالیسم بوده است.
آنهم نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان."

آقای بهبودی; آیا واقعاً این حرفهای شماست ؟ این خود شما هستید ؟ آیا نظام جمهوری اسلامی نظام فئودالی است ؟
اگر فلسفه انقلاب همان است که شما می‌فرمائید ، پس انقلاب مشروطه هم انقلاب نبود چون نه‌ نظام فئودالی را از بین بود و نه‌ نظام شاهنشاهی را !
انقلابی که شما آنرا فاجعه می‌نامید یکی‌ از عظیم‌ترین و باشکوه‌ترین انقلابات بشری بوده است.در کدامیک از انقلابات تاریخی‌ حضور بیش از ۱۲ میلیون مردم از جان گذشته در خیابانها حضور داشته است ؟ این رژیم هنوز هم پس از سی‌ و پنج سال از اجتماع چند نفری مردم آنچنان هراسان است که مبادا تجمع آنها بهمن عظیمی‌ چون انقلاب ۵۷ ببار آرد و نظام را از صحنه ایران پاک نماید.
تحقیر انقلاب تحقیر حضور مردم در سرنوشت آینده خود می‌باشد.شما هم همان حرفهای نویسنده مقاله را می‌زنید. (ملت‌ها هم همچون افراد اشتباه میکنند) !
آقا‌ی بهبودی و آقا‌ی ملک محمدی , نظام اسلامی فرزند مشروع انقلاب نبود ، فرزند نامشروع و فرزند حرامزاده انقلاب بود.
۶۱۴۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۲       

    از : آسمان آبی

عنوان : تناقض
آقای ملک محمدی با "مفهوم انقلاب و انقلاب اسلامی بهمن" تصفیه حساب قطعی کرده است. شور بختانه اما، با حمایت و باور به اصلاح طلبی (خاتمی و موسوی و...) ،با جمهوری اسلامی تصفیه حساب قطعی نکرده است. این دیگر واقعا نوبر است.
۶۱۴٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : من به شجاعت رفیق محمدی تبریک میگویم!
رفیقی قلم در دست گرفته و آنچه را باور دارد بر کاغذ آورده است ،درست یا نه درست ،شجاعت می‌خواهد و من به این شجاعت احترام می‌گذارم.
۶۱۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۲       

    از : چپ سابق

عنوان : اولویتهای وارونه ما نگران کننده اند
"انقلاب اسلامی و سوال های بی پاسخ" شما اقای مرتضی ملک محمدی بماند. برسید به "سوال های بی پاسخ" ، انفعال و طفره روی اپوزیسیون جمهوری اسلامی نسبت به مسئولیت شان در براندازی ج.ا و مهمتر از ان ارائه یک الترناتیو سالم برای ملتی گیر کرده در منگنه ج.ا و این اپوزیسیون غیرمسئول و بی کفایت. ملتی در بند بدترین ناامنی هاست، اسیر اعتیاد، فحشا، بیاریهای روانی حاد و آلودگی هواست، در اثر فقر اعضاء بدن و دخترانش را حراج می کند، خود را بیرون در ادارات دولتی به آتش می کشد، گرسنه شب سر به بالین می گذارد، نگران لقمه نان بعدی است،.... و ما دنبال مفهوم درست و علمی الفاظی مثل انقلاب یا نگران "انقلاب اسلامی و سوال های بی پاسخ" به ان هستیم!!!

وای برما که بجای راه حل پیدا کردن برای این ملت که ضروریت و نیاز اولیه مردم است مشغول یافتن پاسخ به سوالاتی هستیم که ۳۵ سالست برای مردم حتی نان شب هم نشده است و فقط برای ارضاء ذهن کنجکاو خودمان بوده و بی ارتباط با ابتدائی ترین دغدغه مردم که همان نان و آب و هوای سالم و بهداشت و مسکن و آموزش و پررش در کشوری امن است. یا ما اولویت ها را وارونه قرار داده ایم و یا با وجدان مان خوداحافظی کرده ایم وگرنه مردم را اینطور بدبخت و بیچاره ول نمی کردیم تا ببینیم "سوالهای بی پاسخ" به "انقلاب اسلامی" کدامند یا ابراهیم یزدی این یا آن را گفته یا نگفته.
۶۱۴٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۲       

    از : جواد جوادی

عنوان : منتظر عذرخواهی اقای ملک محمدی هستیم
من در لینک قبلی نوشتم که جمله ای که اقای ملک محمدی از اقای دکتر یزدی نقل کرده است جمله اقای یزدی نیست. از اقای ملک محمدی حواستم ماخذ خود را اراپه دهد. ایشان جوابی نداند. لابد خوانندگان اخبار روز را حقیرتر از این می دانند که جواب بدهند. اقای بزرگمهر در کامنتی با سند و مدرک نوشته است که ان جمله نه فقط جمله یزدی نیست بلکه یزدی از ان جمله انتقاد کرده است

اقای ملک محمدی . شما در مقاله خود دروغ بزرگی نوشته اید و حالا ثابت شده است که دروغ گفته اید .
من شما را نمی شناسم سوابق شما را هم نمی دانم. مهم هم نیست . شما مقاله ای منتشر کرده اید یعنی از ما خواسته اید مقاله شما را بخوانیم. ما هم به شما احترام گذاشته ایم و مقاله شما را خوانده ایم اما شما به ما دروغ گفته اید و حق این است که عذرخواهی کنید البته اگر برای دیگران احترام قاپل اید و دیگران را ادم حساب می کنید. اگر به خاطر دروغ بزرگی که نوشته اید عذرخواهی نکنید فقط یک چیز ثابت می شود و ان چیز البته ادم نبودن دیگران نیست
۶۱۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : عیسی صفا

عنوان : نظر
آقای ملک محمدی نظر شما بعد از انقلاب در مورد مواضع سیاسی چه بود؟ شما نه تنها نظر روشنی در این زمینه نداشتید ، حتی در موردمرحله انقلاب هم نطر نمی دادید و می گفتید باید در باره فعلن « ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران کار کرد». این مطلب را در سازمان راه کارگر با خودمن مطرح کردید !
۶۱۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : از شلغم تا مغز
یکی از تحلیلگران انگلیسی مقاله ای در این باره نوشت
و در پایان چنین جمعبندی کرد:
«انقلاب ایران پیروزی جهل بر ظلم است.»
بهزاد انصاری (بزرگمهر)

خود این حکم (استنتاج نهائی) تحلیلگر انگلیسی مبتنی بر جهل مرکب است.
جهل نسبت به الفبای علوم اجتماعی حتی، چه رسد به مفاهیم و مقولات و قوانین ماتریالیسم تاریخی.
انقلاب یک مفهوم فلسفی است و تعریف استاندارد دارد، درست بسان اکسیداسیون و احیا که مقولات شیمیائی اند و تعریف استاندارد دارند.
تحریف قوانین علوم به معنی خردستیزی و به نیت خود فریبی و عوامفریبی است.
انقلاب امری زیربنائی است:
انقلاب اجتماعی به گذار بالنده جامعه از پله فرماسیونی نازل به عالی اطلاق می شود و نه هر جنبش و قیام و تعویض قدرت صرف.
و گرنه باید به جای مغز شلغم داشت و جنبش فاشیستی در اروپا (بویژه آلمان و ایتالیا) را و روی کار آمدن باند خونخوار هیتلرو موسولینی و ددان درنده دیگر را انقلاب نامید.
و یا مینی ژوپ و غیره را انقلاب زنان جا زد.
و یا تولید کالای معینی را انقلاب قلمداد کرد.
ازاین رو مفهوم «انقلاب ایران به مثابه پیروزی جهل بر ظلم» یاوه جاهلانه ای بیش نیست.
در اینکه این فاجعه نه انقلاب، بلکه رستاوراسیون و ضد انقلاب بورژوائی سفید بوده، تردیدی نیست.
ولی خود این یاوه انگلیسی حتی با تجارب مردم در جامعه سازگار نیست:
این اجامر و اوباش فئودالی ـ فوندامنتالیستی حتی قبل از قبضه قدرت سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکی دست رژیم پهلوی را در زمینه ظلم از پشت بستند:
مثال:
آتش زدن سینما رکس به فتوای احتمالا پسر خمینی
آتش زدن شهر نو و سوزاندن زنان ذلیلی که از فرظ ذلت مادی و فکری و فرهنگی تن به خودفروشی داده بودند.
ترور شخصیت های روشنگری از قبیل کسروی دهها سال قبل از فاجعه بهمن و تأیید همین چندی پیش خامنه ای.
این اگر به معنی سفید کردن روی رژیم پهلوی نبوده، پس چه بوده است.
علاوه بر این ظلم همیشه پیش شرطی به نام جهل دارد.
ستمگری همیشه بر خردستیزی مبتنی است.
انسان خردمند که نمی تواند بدون تخریب خانه خرد تاریخی و دفن پیشاپیش خرد اندیشنده به جنایات متنوع دست یازد.
۶۱۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : آ. بزرگمهر

عنوان : پاسخ به آقای جواد جوادی
دوست عزیز انتقاد شما وارد است، نقل قول مورد نظر آقای ملک محمدی از آقای یزدی اشتباه است . احتمالا ایشان از تیتر اشتباه بسیاری از رسانه ها که از هول "حلیم" دکتر یزدی در دیگ افتادند ناشی میشود.

آقای یزدی این مطلب برای نشان دادن برخورد غربی ها با انقلاب ایران صفحه ۴۱۰ تا ۴۱۲ در کتاب خاطراتش نقل قول کرده است:"روزی که شاه ایران را ترک کرد، جمعبندی تمام ناظران بین المللی این بود که انقلاب ایران پیروز شده است. هر روز تحلیلهای متعددی پیرامون اوضاع ایران در روزنامه های غربی منتشر میشد. یکی از تحلیلگران انگلیسی مقاله ای در این باره نوشت و در پایان چنین جمعبندی کرد که: «انقلاب ایران پیروزی جهل بر ظلم است».

متاسفانه بیدقتی در بحث و گفتگو عادت شده است و بعضی نویسندگان اصلا اهمینی به مرجع و ماخذ نقل قول های خود نمی دهند. حتی از ارائه لینک برای کمک به پیشرفت بحث و گفتگو دریغ می کنند.

جالب تر اینکه آقای یزدی در ادامه ء حرفش از "جهل مرکب " می گوید:
" وقتی مقاله و تحلیل این نویسنده‌ی انگلیسی را خواندم بسیار ناراحت و عصبانی شدم و با خود گفتم این غربی‌ها – به خصوص انگلیسی‌ها، نمیخواهند یا نمیتوانند ما را درک کنند؟ این چه نوع قضاوتی در مورد انقلاب ایران است. پس از پیروزی انقلاب هر روز شاهد رویدادهای مختلف و نه چندان مطلوبی، در سطوح متفاوت بودیم.
انگیزه یا علت همه ی این رویدادها، یکسان نبود – هرکدام علت یا علل خاص خود را داشت. اما به تدریج یک علت در این رویدادها شاخص شد و آن جهل و نادانی بود.
جهل در مورد پیچیدگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جامعه جدید و تفاوت‌های اساسی آن با جامعه ساده و ابتدایی مدینه؛ جهل درباره مناسبات جهانی و روابط بین المللی، جهل درباره… این جهل در مواردی از نوع جهل مرکب بود"
( پایان نقل قول از جلد سوم کتاب خاطرات آقای ابراهیم یزدی اخیرا منتشر شد.)

سایت ملیون به بهانه ء ۲۲ بهمن به معرفی این کتاب پرداخت و این تیتر را اشتباها از دکتر یزدی نقل کرد و خیلی ها در این اشتباه "غرق " شدند :{ دکتر ابراهیم یزدی : انقلاب ایران پیروزی جهل بر ظلم است}

http://melliun.org/iran/۳۴۷۸۳
۶۱۴۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : جواد جوادی

عنوان : اقای ملک محمدی نقل قول است یا بافتن
اقای ملک محمدی در شروع مقاله خود نقل قولی از اقای یزدی اورده و منبعی هم ذکر نکرده. من هرچه گشتم چنین جمله ای نیافتم . تا ان جا که خبر دارم اقای یزدی هنوز تا حد گفتن این جمله به سلطنت طلبی گرایش نیافته و مثل دوست عزیز ما چپ سلطنت طلب نشده است
اقای ملک محمدی ممکن است لطف کنید منبع و ماخذ این نقل قول را بنویسید و اگر این جمله را از خودتان دراورده اید یا حرف اقای یزدی را تغییر داده اید؛ وتوضیخی عنایت بفرماپید
اقای سردبیر اخبارز روز . بهتر نیست اگر نویسنده ای از کسی نقل قول کرد؛ به ویژه ان گاه که مثل مورد مورد بحث ما بعید است که اقای یزدی چنین جمله گهرباری فرموده باشند؛ به روال رسانه های معتبر؛ از او منبع و ماخد بخواهید تا خلق خدا که با خواندن مقاله ایشان از چپ و ملی و لیبرال و دموکراسی خواهی توبه و به صف سطنت طلبان گرامی می پیوندند گمراه نشوند
۶۱٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست