سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

باخت تیم ایران و خوشحالی ما! - یاشار گولشن

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ‫البرز

عنوان : شما و آقای گولشن و یقه قوم فارس
‫آطهرانی گرامی، ممنون که برای اطاع(اطلاع) اینجانب عرضی کرده ای، اما آطهرانی گرامی، باور بفرما که، اینجانب اسراری(اصراری) در ربط دادن شما به گولشن گرامی و سیاستهای جمهوری آذربایجان ندارم،
‫شما خود از ‫چنان سیاستهایی پیروی می کنی، یک نمونه آشکارش در همین نظر اخیر شما جلو چشم همه است.
روی هیچ نقشه جغرافیایی مورد تأیید جهانی کشوری ‫به نام جمهوری‫ آذربایجان شمالی وجود خارجی ندارد، این الفاظ جعلی ساخته و پرداخته کنفرانسهایی است که در کشور جمهوری آذربایجان با سر و صداهای عجیب و غریب و در زمانی نه چندان دور از حال حاضر برگزار شد.

‫وقتی آقای گولشن و شما، هیچ وقت و فرصتی را از دست نداده، و ‫ در هر موردی بهانه ای برای تاختن به ایران و فرهنگ مردمش می یابید،‫
و به جای پاسخ به سئوال طرح شده و برای‫ فرار از پاسخ، حتی «بازجویان اسلامی» را هم وارد معرکه می کنید، تا شاید به زعم خود جلو ‫دهان امثال اینجانب دیوار بتنی بسازید‫، نقش زیبا و جذابِ‫ دائی جان ناپلئون را بیشتر برازنده قامت شما و گولشن گرامی می بینم.
با یک تفاوت بسیار کوچک‫، اگر دائی جان ناپلئون آقای پزشکزاد،‫ علت العلل هر چیزی حتی اسهال شدنش را به انگلیسیها ربط میداد، شما و آقای گولشن یقه قوم فارس را گرفته اید
۶٣۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : آ طهرنی

عنوان : .دروغ چرا تا قبر فقط....... ׳
آقای البرز،برای ا طاع شما باید عرض کنم ، که اینجانب متاسفانه هیچ گونه آشنایی با آقای گولشن ندارم ، من نمی دانم چرا اسرار دارید مرا به ایشان ربط دهید ؟در ضمن من نه طرفدار رئیس جمهور، جمهوری ازربایجان شمالی هستم ونه با ایشان آشنایی شخصی دارم . تهمت وابسطه بودن حرکتهای ملیتی در ایران و ربط دادن ان به کشورهای مختلف در ایران قدمت صد ساله
دارد ولی رله مرتب ان از طریق شما در این سایت وزین به افکار دایی جان ناپلئونی شما باز می گردد!!! ׳
۶٣۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : زهرا اردلان

عنوان : رَد گم کردن و فرار از پاسخ
آقای البرز گرامی ! بر آن نبودم که به این بحث بیهوده ادامه دهم. به قول معروف : در خانه اگر کس است ، یک حرف بس است.
آقای گولشن در پاسخ هایش صادق نیست و هر بار ( به گونه ای ) یکی به نعل و یکی به میخ می زند و در نهایت ، از پاسخ طفره می رود. ایشان، اَشکال و تعابیر ِگوناگون ِ « ایرانی بودن » را بر می شمرد [ به گمان من ، ایرانی بودن اَشکال و تعابیر ِگوناگون ندارد. ما ، یا خود را ایرانی می دانیم و یا نمی دانیم ] اما دریغ که ، به وضع و موقع ِ خودش در آن تعابیر اشاره کند. یعنی بگوید ،در این مورد خاص ، من ایرانی هستم یا نیستم . و این ( به گمان من ) چیزی جز رد گم کردن و فرار از پاسخ نیست.
۶٣۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : یاشار گولشن

عنوان : حوزه های دیگر فرهنگ موسوم به ایرانی
ظاهرا بعضی ها عزم خود را جزم کرده اند که با طرح مسائل بیربط به موضوع مقاله من، آن چه را که من در ارتباط با نمود ورزشی اخیر فرهنگ موسوم به ایرانی نوشته بودم در حوزه های دیگر نیز اثبات کنند. خانم اردلان ابتدا با لحن تحقیر آمیز از من سئوال کرده که چرا مقاله ام را به "لسان مبارک ترکی" نمینویسم. سپس قصد من و "شرکا" را چنین نشان داده که گویا میخواهیم که از ایران ، سوریه و عراق و لیبی دیگری بسازیم. وی در هر کامنت خود نیز با ذکر مصیبت های مردم جهان مرتبا تاکید کرده که قصد من راه انداختن جنگ داخلی در ایران است. خواننده دیگری بدون اینکه به اصل موضوع بپردازد مرا به "پان ترکیست نژاد پرست" بودن نواخته و جناب البرز نیز مرا به "دوستی با سیاستهای الهام علی اوف و دودمانش" نواخته است. آخر سر هم به سبک بازجویان اسلامی که اول از مسلمان بودن طرف سوال میکنند ایشان نیز همراه خانم اردلان از ایرانی بودن من پس و جو کرده است. البته خانم اردلان در کامنت آخرش حرفی زده که من با آن موافقم و آن همین جمله است: "در خانه اگر کس است ، یک حرف بس است". بر این اساس دیگر در این جا ضرورتی برای بحث بیشتر در مورد فرهنگ موسوم به ایرانی در بین نیست!
۶٣۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : زیبایی ‫زندگی ایرانی در رنگارنگی آن است
‫خانم اردلان گرامی، با شما هم عقیده ام در اینکه آقای گولشن از پاسخ صریح می گریزد، و درست به همین علت است که پی جوی سئوال شدم،‫ بل گشایشی در این مبحث ایجاد شود،
چه معتقدم اگر ما نتوانیم راه بحث کردن و پاسخ دادن به یکدیگر را به گونه ای اصولی و منطقی دریابیم. هرگز نخواهیم توانست شکل دلخواه حکومتی یعنی مردمسالاری، یعنی ایرانی برای همه ایرانیان را سامان دهیم.
زیبایی ‫زندگی ایرانی در رنگارنگی آن است، اما مشکل کار هم در همین زیبایی نهفته است.
۶٣۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : زهرا اردلان

عنوان : رَد گم کردن و فرار از پاسخ
آقای البرز گرامی ! بر آن نبودم که به این بحث بیهوده ادامه دهم. به قول معروف : در خانه اگر کس است ، یک حرف بس است.
آقای گولشن در پاسخ هایش صادق نیست و هر بار ( به گونه ای ) یکی به نعل و یکی به میخ می زند و در نهایت ، از پاسخ طفره می رود. ایشان، اَشکال و تعابیر ِگوناگون ِ « ایرانی بودن » را بر می شمرد [ به گمان من ، ایرانی بودن اَشکال و تعابیر ِگوناگون ندارد. ما ، یا خود را ایرانی می دانیم و یا نمی دانیم ] اما دریغ که ، به وضع و موقع ِ خودش در آن تعابیر اشاره کند. یعنی بگوید ،در این مورد خاص ، من ایرانی هستم یا نیستم . و این ( به گمان من ) چیزی جز رد گم کردن و فرار از پاسخ نیست.
۶٣۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : زهرا اردلان

عنوان : رَد گم کردن و فرار از پاسخ
آقای البرز گرامی ! بر آن نبودم که به این بحث بیهوده ادامه دهم. به قول معروف : در خانه اگر کس است ، یک حرف بس است.
آقای گولشن در پاسخ هایش صادق نیست و هر بار ( به گونه ای ) یکی به نعل و یکی به میخ می زند و در نهایت ، از پاسخ طفره می رود. ایشان، اَشکال و تعابیر ِگوناگون ِ « ایرانی بودن » را بر می شمرد [ به گمان من ، ایرانی بودن اَشکال و تعابیر ِگوناگون ندارد. ما ، یا خود را ایرانی می دانیم و یا نمی دانیم ] اما دریغ که ، به وضع و موقع ِ خودش در آن تعابیر اشاره کند. یعنی بگوید ،در این مورد خاص ، من ایرانی هستم یا نیستم . و این ( به گمان من ) چیزی جز رد گم کردن و فرار از پاسخ نیست.
۶٣۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : هر عقیده ای هر ‫چند هم ‫که مورد قبولم نباشد، اما مورد احترامم هست
گولشن گرامی، البت میتوان در باب بودن یا نبودن با یک گروه از مردم هزاران دلیل تراشید و گفت، و در باره فلسفه هر یک از دلایل هزاران صفحه را سیاه کرد.
‫اما هر جایی روی این کره خاک، هر کسی هر قدر هم که جهان وطن باشد، باز هم وقتی از او سئوال می کنند، اهل کجایی در جواب اسم مکانی از کره خاک را به زبان می آورد

‫آن منتقد فیلم شما که در عمرش حتی یک دقیقه فیلم نساخته، در این کارش تنها نیست، بسیارند که چنیند، آنان نقد می کنند چرا که عالم فیلم را دوست دارند، یا به بیانی دیگر اهل و شهروند عالم هنر‫ فیلم هستند‫، و می خواهند با نقدِ خود،‫ فیلمهای‫ بعدی، نقصهای فیلمهای قبلی را نداشته باشند

‫آقای ریچارد فرای با اینکه متولد ایران نبود، خود را اهل ایران میدانست، حال اینجا کیفیت تحقیقات و بررسی های ایشان موردبحثم نیست.‫ ‫
سازندگان فیلم سیصد و فیلمهایی دیگر‫ از این دست‫ هم به نوعی، به ایران علاقه دارند و با واژگونه نشان ‫دادن بخشهایی از تاریخ، قصد آفریدن چهره ویژه ای از ایران و ایرانیان را دنبال میکنند

‫گولشن گرامی، شما خود طی مقاله زیبای خود راجع به عقاید خود نوشته ای، و آطهرانی عزیز هم راجع به عقاید خودش، آنچه که می ماند، کنجکاوی در باره یافتن علتِ افکار دوستانه شما در باره ایران و مردمش بوده و هست، و نه تفتیش عقاید

‫چه اگر علت افکار دوستانه شما و آطهرانی عزیز در باره ایران، استبداد حاکم، تبعیضات و بی عدالتی های بی حد و حصر جاری در کشور بود، چنین عللی را تنها شما و آطهرانی گرامی مجبور به تحمل نشده اید، همه مردم هر یک به نوعی گرفتار این عذابند،
اما کمتر کسی را در بین مردم ایران مشاهده می کنیم که به علت نامساعد بودن اوضاع، از ایرانی بودن خود استعفا داده باشد.
و خود شاهدیم که علیرغم شکستهای پی در پی در این سده اخیر، مردم ایران پس از هر شکستی قد راست کرده و در تلاشند‫، به مقصد خود یعنی ایرانی برای همه ایرانیان برسند.

‫گولشن گرامی، از جایی که می نویسی، «مطلب من از صفحه اول اخبارروز خارج میشود» گمان میکنم، شما فقط عادت به سخنرانی در حضور جمعی کثیر داشته‫، و دنبال کردن بحث برایت ارزشی ندارد.
این هم عقیده ای است، و هر عقیده ای هر ‫چند هم ‫که مورد قبولم نباشد، اما مورد احترامم هست
۶٣۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣۹٣       

    از : یاشار گولشن

عنوان : ایرانی بودن یا نبودن به چه معنی است؟
در پاسخ جناب البرز که از ایرانی بودن یا نبودن من پرسیده اند دو نکته گفتنی است و از آنجا که احتمال میدهم در این یکی دو روزه مطلب من از صفحه اول اخبار روز خارج شود اینرا به عنوان کامنت آخرم در ذیل این مطلب مینویسم.
اول اینکه شخص لزوما نباید حتما ایرانی باشد تا در امور سیاسی و اجتماعی ایران نظر بدهد. یک ناظر بین المللی، یک ژورنالیست، یک انترناسیونالیست عدالت خواه، یک فعال حقوق بشر جهانی و یا (در حالت بدبینانه) یک بدخواه ایران -به هر دلیلی- نیز میتواند مسائل ایران را تحلیل کند و نظرش بیربط نباشد. یک منتقد فیلم ممکن است کسی باشد که درعمرش حتی یک دقیقه فیلم نساخته است.
نکته دوم این است که اصلا معلوم نیست ایرانی بودن از نظر خانم اردلان و جناب البرز به چه معنی است. آیا شهروند ایران مورد نظر است؟ آیا تولد در ایران و یا ساکن فعلی ایران بودن ملاک ایرانی بودن است؟ آیا حس تعلق به خاک مشخصی که از نظر سیاسی بنام ایران تعریف میشود مود نظر است و اگر چنین است مشخصات این حس تعلق چیست؟ آیا اعتقاد به تمامیت ارضی ایران مافوق ملاحظه رفاه و سعادت ساکنان ایران مورد نظر است و یا اینکه تعریف دیگری است که من نمیدانم؟ هر یک از این ها لزوماجواب یکسانی ندارند. بعلاوه، با اینکه من مشکلی در اعلام نظرم در هیچ یک از این موارد ندارم، اما طبیعی است که نفس اعلام نظر من در قالب جواب به سوالی که بیشتر به تفتیش عقاید شبیه است صورت خوشی پیدا نمیکند، هر چند که میتواند در قالب یک نوشته تحلیلی مفصل خیلی از ابعاد ایرانی بودن را از نظر من توضیح دهد.
۶٣۱۹۹ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : طلیعه های چنین نشستهایی را
آ.طهرانی گرامی، اگر از لاس زدن با هر کسی خسته شوم، از لاس زدن با شما هرگز، علتش هم رک و رو راست بودنت هست.
واقع را بگویم، چند مدتی که سنگر خود را رها و در صحنه نبودی، آرزوی دیدار مجدد انشاء زیبای شما را می کشیدم.

‫به آقای گولشن از قول من سلام برسان و به ایشان‫ بگو، غرض از‫ طرح مجدد پرسش خانم اردلان ‫از ایشان، این بوده و هست، که ما مردم ایران به گواه تاریخ و رویدادهای روزمره‫، نه خیری از سیاستهای دودمان پهلوی بردیم، و نه خیری از سیاستهای ولایت مطلقه فقیه ‫نصیب ‫شده است، شما هم بیا و مردانه گی کن، و‫ دوستی با سیاستهای الهام علی اوف و دودمانش را بگذار کنار‫، چه این خاندان چندان گل زیبایی بر سر مردمان خود هم ننشانده اند

و ‫از جایی که ایران هنوز همانجایی که بوده، هست، و مردمانش از چپ و راست نگران سلامت کشور و دائما در حال تکاپو و تلاش، همه ‫گواه بر این است که مردم ایران کشور خود را دوست دارند و از ایرانی بودن خود استعفا نداده اند‫،
حال اگر‫ شما در معیت آقای گولشن گرامی از ایرانی بودن خود استعفا ‫داده ای، این نظر و رأی شماست، ولی این همه نباید مانع از نوشتن شما در تارنماهایی چون اخبار روز شود.

‫آطهرانی گرامی، آدرس درسته، اما بس که شما را امثال گولشن عزیزمان پی نخودسیاه و آدرسهای اشتباه روانه کرده اند، شما کمی که هیچ، حسابی گیج شده ای.
نه عزیز، احتیاجی به انحلال این کلمه لاتین یا انگلیسی«هژمونی» نیست. مشکلات مملکت ‫ما روزی حل خواهد شد، که تک تک نیروهای اپوزیسیون متفرق کشور، بتوانند نه از راه ریاکاری، بل به حقیقت‫ دور هم نشسته و بر روی یک برنامه مشترک و مشخص برای امروز و فردای ایران بتوافق برسند.
و اگر چشمانی تیزبین داشته باشی طلیعه های چنین نشستهایی را در همین تارنمای محترم اخبارروز هم میتوانی ببینی
۶٣۱۹٨ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست