سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کردستان و آذربایجان در سنگری مشترک - سلام اسماعیل پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آ طهرانی

عنوان : کارخانه لغت سازی ﴿ فرهنگسرای زبان فارسی ﴾ ׳
من شخصأ عادت به جوابیه نویسی ندارم مخصوصأ با افرادی مثل اقای ایرانی ،خوب توهی نویسی یکی از مشکلات کهولت
سنی می باشد .!!! با بحثهای جلوی دانشگاهی هم انچنان میانه خوبی ندارم چون نتیجه ای ندارد ،سال ۵۷ هنوز در خاطرمان
هست .آما لازم می دانم برای روشن شدن این ادیب بزرگ ،اقای ایرانی ، در مورد طرز نو شتن طهرانی با ت دو نکته ویا با ط
دستهدار توضیحی کوتاه بدهم ، تا ایجاد کارخانه لغت سازی ﴿ فرهنگسرای زبان فارسی ﴾ تا ان زمانی که طهران دارای معماری
سبک خود بود در تمامی متون تاریخی طهران با ط دسته دار نوشته شده است ، ولی اززمان شروع کار، کارخانه لغتسازی وبا
زحمات شبانه و روزانه این سازمان ، تهران با ت دو نقطه ازبطن نه از بتن مادر زاده شد . البته این تنها شاهکاره ادبی این
کارخانه لغت سازی نمی باشد ، از این موسسسه ده ها کلمه ساختگی دیگر تولید شده است ، که متاسفانه مصرف مردمی
ندارد مانند زیربر، روبر، رونما ،زیرنما ، زیر زن رو زن ،نما بر ،ووووو
اما در مورد بی سوادی اقای کسروی در رشته زبان شناسی ،باید خدمتتان عرض ، نه ارز ، به هر حال ، کنم که : همان قدر که جنابعالی به زبان آلمانی تسلت نه تسلط دارید همان قدر هم کسروی به زبان عربی تسلط داشت . ׳
۶۶۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : البرز

عنوان : سیمهای خاردار بین استان آذربایجان و استان کردستان و دیگر مناطق ایران ساخت کجاست
آقای سعید قاراداغلی گرامی، این سیمهای خاردار بین استان آذربایجان و استان کردستان و دیگر مناطق ایران ساخت کجاست.
‫حال که به عنوان نماینده مردم آذربایجان قرارهای عملی صادر می کنی، ممکن است برای من و دیگر خوانندگان بیانیه ات، توضیح دهی‫، کی ‫و چگونه انتخابات برقرار کردی و به درجه نمایندگی تام الاختیار‫ مردم آذربایجان رسیدی

‫این «...فارسستان، طحران و اصفحان...» دیگر چیست،
گمانم بر این بود، که فرد متشخصی چون شما، که عنوان نماینده رسمی و تام الاختیار مردم را برای خود انتخاب کرده است‫، به هنگام صحبت و نوشتن، نزاکت دهان و قلم را حفظ کرده، و در پی تحقیر، حتی مخالف خود، نباشد‫.
۶۵٨۹۰ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹٣       

    از : م. ارشک

عنوان : دو کلمه هم از مادر عروس بشنوید!
جل الخالق! "برای اینکه کدورتهای بین دو ملت ترک و کرد رفع شود و همبستگی بین آنها تقویت شود، کرد ها باید عملیات نظامی خود را از "آزربایجان" غربی به مناطق فارسستان، مثلا طحران یا اصفحان یا ..... منتقل کنند."
آقای سعید قاراداغلی محترم، شما بااین غنای عظیم فکری و نبوغ سیاسی و نظامی چرا مشاور استراتژهای پنتاگون و یا حداقل آقای اردوغان و داوداوغلو نشدید؟
۶۵٨٨۹ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹٣       

    از : سعید قاراداغلی

عنوان : گام عملی
با توجه به درک بالای نویسنده لازم است یادآوری کنم که گام اول برای اتحاد این است که یک طرفه به قاضی نرویم اشتباهات خود را بپذیریم تا تکرار نکنیم.همانطور که گفتند کشتار کردها توسط کسانی انجام شده که یا اصلا از ملت ترک نبوده اند یا اصلا ملت ترک را نمایندگی نمی کرده اند مثلا ملا و شیخ و ... نماینده ترکها یا دبیر یک حزب و سازمان ترکی نبوده اند بنابراین اتهامی از این بابت متوجه ملت ترک نیست.اما کشتاری که در سولدوز(نقده) از ملت ترک صورت گرفت توسط حزب دموکرات کردستان انجام شد که یک حرکت سازمان یافته و مسلجانه بود نویسنده محترم بهتر است این مطلب را نیز در نظر داشته و بیان کند.
دوم اینکه احزاب و سازمانهای کردی که دارای تشکیلات هستند از ادعاهای ارضی نسبت به خاک آزربایجان دست بردارند و کینه و نفرت و دشمنی را تقویت نکنند.
سوم در عمل هم به اصل فوق پایبند باشند و عملیات نظامی خود را از مناطق آزربایجان غربی به مناطق فارسستان منتقل کنند مثلا طحران یا اصفحان یا ..... در نتیجه باعث رفع کدورتها و تقویت همبستگی بین دو ملت ترک و کرد شوند.
نخبگان ملت ترک آزربایجان هم باید از سازماندهی و کار تشکیلاتی احزاب و جریانات کردی الگو بگیرند و نقاط ضعف خود را برطرف کنند و سازماندهی شوند.
۶۵٨٨۷ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : برنامه مشترکی وجود نداشت، همچنانکه هنوز هم وجود ندارد
‫آقای ایرانی گرامی، وقتی صحبت از «...درایت و زیرکی و هوشیاری [برای] افرادِ به ظاهر پیشگام و پیشرو...» می کنی، تا آنان را از «... اقداماتی احساسی و یا شعارگونه [که منجر به] پسگامی و پسروی [میشود]...» بر حذر داری، آرزو و پیشنهاد مثبت و خوبی است، و همه، از جمله شما و من هم، باید این نکته خوب را راهنمای عمل قرار دهیم

‫اما واقعیات تاریخی، یعنی رویدادهای بوقوع پیوسته دیگر نمیتوانند تحت تأثیر پیشنهاد شما، من و یا هر کس دیگری تغییر شکل دهند، و لذا لازم است، هنگام تعریف و تحلیل تاریخ، دچار تحریف، اغراق و یا نگفتن برخی از واقعیات نشویم

آنچه که آن زمان در شمال غرب، جنوب غرب و شمال شرق کشور رویداد، ناگزیر از روی دادن بود، به بیان دیگر، به پا خاستن مردم این مناطق از ایران، در هماهنگی با جنبش سراسری مردم ایران بر علیه استبداد محمدرضاشاهی، توأم شد، با یاد شدن از اجحافاتی دیگر، اجحافاتی چون حق آموزش زبان مادری و غیره. و همین خواستهای اضافه بر خواستهای دیگر مناطق ایران، بخودی خود بهانه های مرغوبی در دستان مخالفان حرکتها و جنبشهای مردم ایران بوده و هست

مردم بر علیه ظلم به پا خاسته بودند، اما ‫باید توجه داشت، بواسطه اختناقی که توسط دستگاه پلیس امنیتی حکومت پهلوی اعمال شده بود، ‫آگاهانه همه را، به جز بقول شما همان «...پشمالوها...»، از صحن علنی اجتماع قیچی و جارو کرده، و در زندانها و یا برابر ‫جوخه های اعدام انباشته بودند.
در نبود معترضین و منتقدین واقعی در صحن علنی اجتماع، هر دسته ای از روحانیون به شکلی ‫سرگرم تحمیق مردم بودند،
آقایان بهشتی و باهنر، به عنوان مولفین کتب تعلیمات دینی مدارس، پادشاهی را موهبتی الهی تدریس ‫می کردند.
آقایان جلال آل احمد و علی شریعتی از طریق تریبونهای آزاد خود مشغول بدل کردن خود و سایر هموطنانشان به خسی در میقات و دادن لعاب نچسب مدرنیته به مکتب شیخ فضل الله و‫ کشاندن همه به بارگاه مکتب این شیخ بودند.‫ همان شیخی که با مشروعه خواهی هایش نقش موثری در به شکست کشاندن جنبش مشروطه داشت.
به بیانی دیگر مردم بپاخاسته در بهمن ۵۷ ‫میدانستند ‫که حکومت پهلوی را بعلت فساد و تبعیضات موجود در آن نمیخواهند، و نیز میدانستند که خواهان عدالت اجتماعی اند،‫ اما برای رسیدن به این عدالت اجتماعی، برنامه مشترکی وجود نداشت، همچنانکه هنوز هم وجود ندارد
۶۵٨۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : طنز درنوشتار مرتجع شناسات
جناب آ-طهرانی،مطالبی شعاری و.........آورده اید؛قسمت هایی نیازبه پرداختن ندارند، چون بر می گردد به دفاع شخصی،اما از دو مورد نمی توان گذشت ! و ...گویی شما را نمی توان نادیده گرفت وبه آنهانپرداخت! آورده ای:با پول نقت عربها ،چنان و چنین کرده اند ،بایدگفت:وقتی درکشوری هنوز نهادهای دمکراتیک نهادینه نشده و مستبدی بر کار باشد ،در این کشورها پول نفت بلای جان تفکرات دمکراسی خواهانه وآزادی خواهانه خواهدشد چون مستبدبا به دراختیار گرفتن آن ؛عمر استبدادِخودراطولانی تر وروشهای نابخردانه راپی گیرانه ادامه میدهد.جامعه ایران متأسفانه این تجربه رادرگذشته داشته و حال نیز گرفتار آن است!همچنان که مردمانِ «اران»مردمانی که ازکشورِ مادریشان، ایران جدا شده اندو ظاهرا" کشوری بنام آذربایجان برای آنان نیزایجادکرده اند و فعلا" خاندان مستبدی را بر آنان گماردند و پول نفتی هم در اختیار این خاندان قرار دارد و آنان بصورت نو کیسه ای شروع به اقداماتی کرده اند و کارهای سخیفی هم برای ساختن هویتهای دروغین انجام می دهند و یابه شیوهءدلقک مأبانه با اجرای برنامه هایی تلاش برای معرو فیتی جهانی نیز دارند. ویا اینکه شیوخِ عیاش وکازینو دار عرب خلیج فارس با پول نفت وبخشی از آنان با پول مخازن مشترک ایرانی(که ناشی از بی خردی حاکمان بر کشوراست) شروع به ساختنِ جعلیات تاریخی و یا به راه اندازی گروه هایی عقب مانده و جانی تحت نامهای مختلف داعش و........وآنان رابه جانِ آثارباستانی ویاد گارانِ بشری انداخته اندو ایجاد خلاءکردن تا خود را به عنوان مبدا تاریخ نشان دهند ،همچنان که گذشتگانشان در صدر اسلام کردند .و چرا راه دور برویم !در همین نزدیکی خودمان وقتی پول نفت به دست خاندان بارزانی رسید ، آنان هم فیلشان یاد هندو ستان کرد!و یا گروه های دیگرکردی راهم به وسوسه انداخت که ازآن پولها چیزی نصیبِ آنان خواهد شد، گاهی وقتها بعضی از آنان ساز دیگری را می نوازند. بگذریم!برگردیم به سخنانِ حکیمانه شما؛تهرانی یا طهرانی! وقتی ذکر می کنی نفت عربها ؛اگر منظور کشورهای عربی خلیجِ فارس نباشد،پس منظور شما عربها یا عرب زبانانِ هموطن ایرانی می باشدکه دربخشی کوچکی از خوزستان سکنا گزیده اند که با نوع ادبیات شما فکر می کنم همین باشد .در اینجا منابع اطلاعاتی شما افرادی مانند خود شما،شعار گو است !که یکی از آنان هم که پشتوانه نویسندگی هم در ادبیات ایران برای خودش مطرح می کند، حال چقدر صحت دارد و چقدر با ارزش است بماند!.و در شرایطِ فعلی با سقوط کردن در وادیِ فریبکاری و با مطرح کردن مطالب سخیف، قصد خود نمایی برای اندکی ازعربها و عرب زبانانِ خوزستان دارد!که مطالب وی دربین اهالی خوزستان و خود عربها بصورت یک لطیفه و جوک می باشد!در این مورد، لازم است به وضعیتِ جغرافیایی و تنوعِ خوزستان توجه شود ،وهمین تلاش کردن برای نشان دادنِ عرب بودن خوزستان و با ساختنِ جعلیات ،خوددلالت بر اهدافِ خاصی میکند،جناب ....برای اینکه اطلاعاتی راجع به خوزستان و مردمانش و مسئله نفت آنجا بدست آورید !چون با این اظهارِ نظر تاریخی و جغرافیایی که ابراز داشته اید، لازم به یاد آوری است،اگر کتاب جغرافیایی که مربوط به دورانِ ابتدایی ویادوران راهنمایی ویا دوره جدید متوسطه دردسترس است و اگر نیست زحمتی بکشید، ابتیاع کنید !(یعنی بخرید)چون سطح بالا تر پیش کش !و هچنینِ کتابی در مورد تاریخ در ایران را بیابید وبه نام مناطقِ آورده شده توجه کنید:۱)مسجدسلیمان ۲)هفتکل۳)نفت سفید۴)لالی۵)عنبر۶)آغاجاری!.ابتدای کشف و استخراج نفت و میدانهای نفتی در این مکانها بوده و هنوز هم قسمت زیادی از آن میادین فعال هستند و چاه شماره یک هم در منطقه ای در مسجد سلیمان واقع شده است!. بعد از مناطق نام برده شده ، کشف و استخراج به مناطق دیگر استان کشیده شده است و سپس به سایر استانها گسترش یافت!.مناطق نام برده شده ءبالا !وقتی بررسی شود مناطق بختیاری نشین هستندو قسمت وسیعی از خوزستان را پوشش می دهند،و در یکی از آنان ؛هفتکل ! گروهی ترک که خود را وابسته به بختیاری ها می دانند زندگی می کنند چون آمیختگی آنان با بختیاری ها چنان زیاد شده ،که خود را جزئی از بختیاری ها می دانند .پس تا اینجا نه عربی وعرب زبانی و منطقه عربی در کارست که ادعا شود ، نفت عربها! جناب ...اگر نیتی برای آگاهی بخشی داری ،باید توجه داشته باشید!مطالب مطرح شدن توسط شیادانی که تلاش برای هویت بخشی عربی به خوزستان و نفت ایران دارند بی پایه و بی ارزش است !چون خود آنان هم می دانند مطرح کردن این مسائل می تواندچه کاربردی داشته باشد! اگر آن اطلاعات مبنای اطلاع رسانی شما و امثال شما ست ،بایدگفت ؛در یک تله از ناآگاهی گرفتار خواهی شد!.مطالب مطرح شده ویا شونده ،توسط این شیادانِ سینه چاکِ شیوخ عیاش خلیج فارس نه واقعیت گذشته خوزستان و نه واقعیت شرایط حال آن را دارد!. در کامنتهایی که زیر مقالات آن فریبکاران در حد توان پاسخهایی را آورده ام و خواهم آورد.پس شما و امثال شما برای اینکه معرف بی اطلاعی نسبت به خوزستان نشوید و بازهم می گویم ؛اگرنیت آگاهی بخشی داریدبایدبا تیز یبنی بیشتر به مسائل ایران بنگریداگرهم رسالت مأمورانه برای خودقائل هستید!آن سخنی دیگراست!.:::مطالبی در مورد«بی سوادی» فردی تلاش گر بنام «کسروی »داشتید فردی که در حد توان برای آگاهی بخشی به مردمان ایران زمین کوشا بود!.ودر مبارزات پی گیرش تلاش صادقانه خود را نشانداد!که متاسفانه به تیغ،تیغ بدستان وحمایتی بادرجه بالای مخفی کاریِ مستبدبه سلاخی رفت و از پای در آمد!و شمای باسواد !درمورد بی سوادی وی سخن راندید.باید گفت: معمولا" وقتی کسی از بی سوادی کسی صحبت می کند؛خود باید از نظر علمی بالا تر از وی باشد!اما چیزی که از شما در دسترس است ، همین مسائل شعار گونه! ویک اسم آ-طهرانی !که ما هم متوجه نشدیم باید به افرادی که در تهران زندگی می کنند بگویم:تهرانی یا طهرانی!البته اول فکر شدشایدبه دلیل آن باشدکه همیشه در دبستان دیکته را صفر می گرفتید!امابعدا"متوجه شدیم که شمایک شانیت والا مقامی نیز دارید!آنهم:جعل شناسی افرادجاعل!مثل اینکه مطلب به سمت زیاده نویسی رفت!گاهی وقتها چاره ای نیست !جناب ...این همان حکایت..........است!
۶۵٨۷۷ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : حسنی ها وساختن کارکرد نجات بخشی
جناب البرز گرام درود بر شما وبا سپاس از انتخاب یکی از نکات کلیدی نوشتار اینجانب!و جدا از اینکه :یک عزم و جزمی برای اینجانب تشخیص داده اید!. باید گفت:با توجه به شرایطِ ایران و حضور دین و مذهب در آن ،افراد پشمالووبا آن تفکرات آنچنانی !و آن ظاهر و هیبت ویا حتی باظاهر وهیبتهای دیگر درایران وجود دارند و خواهندداشت وشاید محو نشدنی!چون دین ها به این زودی ها از جوامع محو شدنی نیستند!پس باید ساختاری هوشیارانه طلب وایجاد شود که این افراد پشمالو اگر برای خود وظیفه ای قائل اند به محل هایی که برای این کارها مشخص شده رانده شوند، واین موجودات با پشتوانه دینی !وارد حوزه سیاست وقدرت نشوندویا برای پیش بردِ اهدافی کوتاه مدت کار کردی برای آنان ایجاد نشود!.در اینجاست:که درایت و زیرکی و هوشیاری افرادِ بظاهر پیشگام و پیشرو طلب میشودو بااقداماتی احساسی ویا شعارگونه شرایطِ پسروی وپسگامی را فراهم نکنند!واگر چنین کردند:مظلوم نمایی برای آنان شایدیک نمایش باشد.وقتی به آن دوران برویم وماجرارا بادیددیگر و جداازشرایطِ احساسی ومظلوم نمایی ها واکاوی کنیم ،این جناب ملای حسنی که حتی به بچهء خودرحم نمی کندوبا توجه به شرایط ِ حاکم بر کشور ،این حسنی ها با ان هیبتهای پشمالویی وارد کاردکرد های دیگری می شدند ،بحث:ساختن کارد کردِ سمبل مبارزاتِ قهرما نی ونجات بخشی مردمان آذری در مناطق مناقشه برانگیز است که در مقاله جناب اسماعیل پور گرام به طریقی به آن اشاره کردند ، نه چیز دیگری!.به امید هوشیاری بیشتر از طرف همهء ایرانیان ازادی خواه و دمکراسی خواه!.
۶۵٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : طنزی که باعث می شود طلبکاران بدهکار شوند!
جناب آ-طهرانی (یا آقای.......)لازم است یکبار دیگر با دقت کامنتِ شماره ۶۵۸۴۵ تحت عنوان دل درد یک.....را مطالعه بفرمایید !این طنز ی است نتیجه رفتار امثال شما!فکر می کنم با نوع عکس العمل های شما کم کم این طنز بسمت ِ جدی شدن برود و مطرح شود آن افراد وبا آن زبان چه شدند ؟ کی آنان را از بین برده ؟،آیا آنان خودشان آمدند به دیگرانی گفتند ؟:قربان چشمان شما قهرمان نان برویم !ام از اینجا می رویم قبرستان و اینجا را می سپاریم به دست شما!ویا خیر ،چیزی دیگر است!که اینجا دیگر نسل کشی ، بمیان می آیدوپای سازمان ملل هم واردمی شود!وسئوال می شود:چه گروه هایی در آنجا هستند ؟کم کم طلبکاران پرو تبدیل به یک بدهکارانِ سخت خجول می شوند!چه دیدی شاید عدو سبب خیر شود وحقِ آن مردمانِ مظلوم آذری یا زبان آذری ،بطریقی از حلقوم همان مدعیان ،جای گرفته در مکان آنان ستانده شود ویا حتی ارامنه آن منطقه هم پایشان به میان آید و وضع بگونه ای شود که طلبکاران آن منطقه چاره ای نبینندبه شرمساری خویش!و گذرایامِ خجولانه داشته باشند و یاکار دگر کنند!. بعد از مطالعه آن کامنت به کامنت جناب ارشک گرام ، در رابطه با سئوالات نیز مراجعه کنید .سپس به کامنت جناب البزر گرام هم نظر بیفکنید و شما بجای آن رفیقتان که شاید یکروح در یک کالبدید ویا دو رو ویا سه رو و... در یک کالبد !
۶۵٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : از ذوق حلیم توی دیگ حلیم می افتیم
‫ارشک گرامی، دلگیر نشو، آقای اسماعیل پور غالبا حوصله پاسخ به سئوالات خوانندگانش را ندارد. و این کار را معمولا ایرانیان عزیزی چون یوسف و آ. طهرانی بر عهده می گیرند

‫و اگر ‫غالبا در بخش نظراتِ مقالات مسائل ملی، نظر دهندگان به سئوالات یا مسائل حاشیه ای می پردازند، دلیل موجهی ‫وجود دارد.
سالهاست هر فرد و دسته ای از ایرانیان تحت لوای حاکمیت فرهنگ استبدادی قادر نبوده است، مکنونات اندیشه خود را در این زمینه بیان دارد.
که خوشبختانه به یُمن وجود نشریات آزاد اینترنتی، چون اخبار روز، به تدریج همه هم میهنانی که ذوق، علاقه و استعدادی در زمینه مطالعه و بحث سیاسی در خود می بینند، به این بحثها می پیوندند. ولی همانگونه که خود شما نیز شاهدی، هر یک از ما، به شکلی و طریقی از ذوق حلیم توی دیگ حلیم می افتیم.

‫زبان یوسف مهربان، و آ. طهرانی مهربانتر از ایشان به مراتب قابل تحملتر شده است، چرا که از لابلای کلمات و جملات ایشان، گاها احساس میشود، که قبل از نوشتن کمی فکر و مطالعه کرده، و بعد از نوشتن، نوشته خود را خوانده اند.
۶۵٨۶۵ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹٣       

    از : قهرمان قنبری

عنوان : جواب به پان ایرانیستها
پان ایرانیستها هنوز مطالبات انسانی و سیاسی خلقها را با تاریخ سازی و ارجاع به تاریخ میخواهند جواب بدهند،انها استاد حاشیه رفتن هستند،امروز مسله ما این نیست که زبانمان هزار سال قبل چه بوده یا نژادمان چه بوده؟همانطور که برایمان مهم نیست هزار سال قبل شما به چه زبانی صحبت میکردید یا از کجا امدید!امروز ما وظیفه داریم که هر انچه هستیم بر حقوق انسانی مان تلاش کنیم و مشتاق هستیم ما را انطور که هستیم قبول کنند نه انطور که فاناتیسم شان ارضا می شود!و البته در این راه شدیدا مصمم هستیم و تاریخ سازی جعلی توام با تلاش برای تحمیق خلق اذربایجان هیچ خللی در اراده مان بوجود نمی اورد.
البته بحث را من نمی خواهم به حاشیه بکشانم،بحث بین اتحاد استراتژیک دو خلق تحت ستم اذربایجان و کردستان است که امروز در مواجه با جمهوری استبداد و جهل شدیدا مورد نیاز است و لازم است که از نویسنده تشکر شود.
۶۵٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست