در شادباش هفتادسالگی پرویز قلیچخانی
-
امیر مُمبینی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : کامران توسلیان
عنوان : این چاپلوسی های میراث پهلوی و خمینی را تمام کنید
اینقدر سخیف و سالوسانه قلم می زنید که پهلوان و سردار و امام و یا هر چه می خواهید بنامیدش را حتی در حد یک انسان معمولی از چشم خواننده می اندازید!
خصلت بدی دارید شما چریک های اکثریتی
۷۱۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹۴
|
از : احمد پورمندی
عنوان : ملی یا محلی؟
پرویز قلیچ خانی هفتاد ساله شد و به مناسبت سالگرد تولدش، شماری از سیاسیون چپ ، در گرامیداشت بزرگ -مرد قبیله ما، قلم زدند. مطلب امیر ممبینی عزیز ، به دلم بیشتر نشست . بغض اما گلویم را رها نخواهد کرد اگر نگویم که دلم می خواست علاوه بر ممد اعظمی، امیر وجمشید ، صدر الدین الهی و امیر طاهری ، بهرام مشیری، امیر ارجمند، سروش و بگذارید جلوتر بروم، خاتمی و رفسنجانی و مریم رجوی هم تولد پرویز را تبریک می گفتند و چرا نه؟ چند تا پهلوان ملی در قد و قواره پرویز قلیچ خانی داشتیم در همه تاریخمان و چندتا داریم همین امروز؟ و چرا چنین نشد؟ پرویز البته حق داشت مثل هر آدم عاشق دیگری، برای خودش موطنی سیاسی بجوید، ولی ما هم حق داشتیم نهیبش بزنیم که عقاب را با قفس چکار! و بگوییمش که رفیق جان! پرواز کن! اوج بگیر ! تا دماوند و در آنجا ، در آن بالا وبالاتر از دسته و گروه، ماوا کن و نظاره! از آن ملت هستی، از آن ملت باَش! همه ملت! ما نکردیم این کار را! در این اندازه ها نبودیم ما و چنین شد که پهلوان در خلوت، خاک چاپخانه آرش خورد بی صدا و تا مرز هفتاد، که حق و وظیفه اش نبود. در اندازه اش نبود . و افسوس که در سرمایه سوزی ید طولا داریم!
۷۱۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|